رویداد۲۴ محمدصادق جوادیحصار فعال سیاسی عضو حزب اعتماد ملی در مورد اینکه حسن روحانی رئیسجمهور پیشین کشورمان بعد از رد صلاحیت توسط شورای نگهبان برای حضور در انتخابات مجلس خبرگان، نظریه رای اعتراضی را مطرح کرده است، تحلیل شما از این موضوع چیست، گفت: احتمالا آقای روحانی با طرح این موضوع دو مسیر را مدنظر دارد. مسیر اول اینکه در انتخابات شرکت کرده و میتوانند با شرکت در انتخابات، به هدف چندگانه دست پیدا کنند. یکی از نظام خارج نشدند و مصداق مقابله با نظام قرار نمیگیرند. بحث دوم این است که اگر رأی اعتراضی مشخص باشد، آرا به یک نقطهای هدایت شود که آن رأی مطلوب نظر گردانندگان انتخابات و شورای نگهبان نباشد که در آن صورت اعتراض رفتاری خود را نشان میدهد.
به گزارش ایلنا، بخشهایی از گفت و گوی جوادی حصار را در ادامه میخوانید:
یعنی در یک شهری مثل تهران به یک جوان متخصص تأیید صلاحیت شده که هیچ شهرتی در مسائل سیاسی ندارد، اتفاقنظر به وجود آمده و به او رأی دهند. خودش هم میداند که رأی به خود او نیست، چون مردم او را نمیشناختند که به او رأی دهند. رأی هدفمند به این شخص و چنین اشخاصی حکایت از این دارد که برگزارکنندگان انتخابات در شیوه خود، یعنی ردصلاحیت نیروهای منتقد خود ناکام ماندند و مروم اگر امکان رای دادن به نیروهای موردنظر خودشان را نداشته باشند، به نیروهای مطلوب جریان برگزارکننده انتخابات هم رأی نمیدهند و نخواهند داد.
به نظر من اگر این مسیر با موفقیت انجام شود، چیز بدی نیست، چون حضور در انتخابات فقط مسأله جریان حاکم را هدف قرار نمیدهد. تنها منجر به تقویت آنها نمیشود تا بعضی بگویند ما با عدم مشارکت آنها را تضعیف میکنیم.
عدم حضور در انتخابات، توان منطقهای و دیپلماتیک ایران را به تحلیل میبرد. چون نیروی نظامی با پشتوانه لجستیک نظامی خود، توانش را ارزیابی میکند، ولی نیروی دیپلماتیک با مقبولیت سیاسی نظام حاکم در مجامع بینالمللی حرف زده و مبارزه دیپلماتیک انجام میدهد؛ بنابراین اگر حضور هدفمند باشد و در اعتراض به برخی از رفتارهای هدایتکننده در انتخابات صورت بگیرد، از منظر نگاه آقای روحانی میتواند رفتار خوبی باشد.
منظور این است که آقای روحانی و طرفداران این نظریه بتوانند اولا شوق و رغبتی برای چنین مبارزه اعتراضی را در مخاطبین خودشان ایجاد کنند. این شرط اول است یعنی دست از عدم مشارکت برداشته و عدممشارکت را به مشارکت معترضانه تبدیل کنند.
بیشتر بخوانید: هنوز دلایل ردصلاحیت حسن روحانی به او اعلام نشده!
شرکت کنید، اما اینطور رأی بدهید. پس پایه اولیه آن توفیق در تجدیدنظرخواهی از افرادی است که تصمیم گرفتند رأی ندهند. باید آنها را پای صندوقهای رأی برگردانند و بعد بگویند رأیتان را اینطور بدهید.
این موضوع یک مقدمهای دارد که از مؤخرهاش سختتر است. برگرداندن مردم به صندوقهای رأی کار سختی است. در شرایطی که همه تصمیم گرفتند حرف بزنند و نظر دهند، ممکن است عدهای هم حرف نزنند و نظر ندهند، اما آدم متوجه نباشد که ممکن است این افراد رای ندهند.
باید آن افرادی که میگویند ما نمیخواهیم رأی بدهیم را نظرشان را عوض کرده و بگویند به جای رأی ندادن، رأی اعتراضی بدهید. اول باید آنها را از نظر خودشان منصرف کنند و بعد به چگونه رأی دادن سوقشان بدهند.
آقای روحانی مانند مرحوم آقای هاشمی رد صلاحیت شدند. احتمالا احساس گردانندگان انتخابات در مجلس خبرگان این بود که با حضور ایشان، ممکن است بازی مخدوش شود؛ بنابراین رد صلاحیت ایشان مربوط به آینده است.
درباره اینکه که آیا امکان دارد آقای روحانی در کنار آقای لاریجانی از یک لیست با حضور چهرههای معتدل و اصلاح طلب در جهت انتخابات مجلس شورای اسلامی حمایت کنند، گفت: من هنوز نشانه محکمی برای این کار نمیبینم. اما میل به چنین کاری را هم رد نمیکنم و حتما چنین میلی دارند. اما اینکه چقدر عزم جدی دارند و میتوانند در این امر موفق باشند، نمیتوانیم هیچ اشاره محکم و قابل استنادی ارائه دهیم.
با توجه به آنکه انتخابات مجلس هم است، در استانهای مختلف گزینههای متنوعی وجود دارد که میتوانند از نظر مردم واجد مختصات کاندیدای اعتراضی باشند. اما معلوم نیست که آنها بتوانند در لیست مورد نظر آقایان روحانی و لاریجانی و بخشی از اصلاح طلبان قرار بگیرند.
به نظر میرسد این موضوع مقداری امکان دستیابی به لیست مشترک را در همه کشور از بین میبرد، اما احتمال دارد در تهران لیست نیمه فعالی بدهند. یعنی امکان دارد ۳۰ نفر کامل نباشد یا اگر کامل باشند ۲۰ نفر از آنان نیروهایی باشند که واقعا مورد توجه باشند و مابقی برای پرورش در آینده، نوسازی و کادرسازی در لیست جای بگیرند.