رویداد۲۴ مریم آیتی: عید نوروز یک جشن قدیمی و البته کهن از اقوام متعددی است که به ما به ارث رسیده است، اما شناسنامه ایرانی به خود گرفته و از آن به عنوان نماد پیونددهنده ایرانیها یاد میشود. همچنین نوروز، با عنوان رسمی «روز بینالمللی نوروز»، توسط یونسکو به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشر به ثبت جهانی رسیده است.
هفت سین از دو عبارت «هفت» و «سین» تشکیل میشود. عدد «هفت» عددی مقدس و نمادی از جاودانگی بوده است. در بسیاری از فرهنگها، جهان را متشکل از هفت اقلیم یا هفت اقنوم دانستهاند. در متون عربی کهن از سرزمینهای هفت گانه یا اقالیم سبعه و نیز از سبع سموات نام برده شده است. به این معنا که آسمان در واقع از هفت طبقه تشکیل شده و بالاترین طبقه آن طبقه لاهوت است.
عدد «هفت» در میان ساسانیان که از اقوام کهن ایرانی به شمار میآیند، نمادی از نامیرایی و برکت ماندگار بوده است. در مورد واژه «سین» نیز نکات فراوان گفتهاند. برخی آن را به معنی «سینی» دانسته اند. کنایه از هفت سینی که در سفره هفت سین میگذاشته اند. برخی آن را در اصل «هفت چین» میدانند. به معنای هفت جسمی که بر سر سفره هفت سین چیده میشوند.
۱- در باور ایرانیان باستان، جهان و تمامی کائنات در طول دوازده هزار سال تکوین و تکامل یافته و به پایان میرسد. بر این اساس نوروز را که نمادی از نو شدن کائنات به حساب میآمده، در دوازده روز جشن میگرفتند. روز سیزدهم هم با هدف رفع بلیات و به نشانه آمادگی برای شروع یک سال نو و تازه جشن گرفته میشده است.
۲- در برخی دیگر از منابع، دوازده روز نوروز نشان از پاسداشت احترام ۱۲ الهه ایران باستان هستند. این ۱۲ الهه در برخی منابع دیگر با نام امشاسپندان شناخته میشوند. امشاسپندانی که اسامی آنها با اسامی دوازده ماه سال خورشیدی یکسان است.
۳- در دوران باستان، مردم جهان مخصوصاً ایرانیان بر این باور بودند که ۱۲ ماه سال، در ۱۲ روز عید تبلور پیدا میکند. انسان آنچه را در این دوازده روز پیش میآمد، سرنوشت سال خود میانگاشت. مثلاً عقایدی مبنی بر کاشت انواع دانه در این دوازده روز و مشاهده روند رشد آنها نیز وجود دارد. کشاورزان در گذشته دانهای که در این ۱۲ روز رشد بیشتری داشت را برای کاشت انتخاب میکردند و آن را خوش یمن میدانستند.
پس از هجوم اعراب و در طول سالهای حکومت بنی امیه بر جهان اسلام، خلفای اموی و حکام برگزیده از سوی آنها برگزاری هر گونه جشن باستانی را در ایران ممنوع کرده بودند. آنها حتی بر کسانی که این جشنها را برگزار میکردند، مالیات وضع کردند. با جریمه و مالیات البته کاری از پیش نرفت. با روی کار آمدن عباسیان و با توجه به پیوند عمیق آنها با ایرانیان این ممنوعیتها تا حدودی لغو شد.
مهمترین پیام نوروز جاودانگی است. جاودانگی عصاره تمام آرمانهای بشر است. این که بتواند به یک زندگی پاینده دست یابد. این آرمان بزرگ بشری قدمتی به طول تاریخ حیات انسان دارد.
انسان همیشه به دنبال یافتن اکسیر جوانی بوده است. راهی که بتواند برای همیشه حیات خود را تضمین کند. نوروز به هزاران زبان و بیان میگوید که جاودانگی دور از تصور و دسترس نیست. همین که پس از گذشت دورانی از سرما و مرگ، طبیعت دوباره زنده و سبز میشود و زندگی دوباره را تجربه میکند، یعنی مرگ پایان ماجرای هیچ موجودی نیست.
با کمک روایتهای فردوسی حکیم در شاهنامه، میتوانیم داستان نوروز را بفهمیم. ماجرا از این قرار است که در تمام کتابهای تاریخی از جمله شاهنامه فردوسی، در کنار نوروز، نام جمشید آمده است.
همه این روز را به زمان پادشاهی او نسبت دادهاند و او را پایهگذار جشن نوروز میدانند. اعتقاد بر این است که نوروز، چون همزمان با آمدن فصل بهار و تولد دوباره طبیعت است، انسان هم در این روز تولدی دوباره مییابد و بهعنوان جزیی از هستی و عالم آفرینش، مانند وجودی تازه متولد شده، بیگناه و پاکیزه است.
در شاهنامه میخوانیم:
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته بر او شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر تخت اوی
از آن بر شد قره بخت اوی
به جمشید بر گوهر افشاندند
مر آن روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
بر آسوده از رنج روی تن دل ز کین
به نوروز تو شاه گیتی فروز
بر آن تخت بنشست فیروز روز
چنین جشن فرخ از آن روزگار
بما ماند از آن خسروان یادگار
نوروز از همان قرن ۱۱ هجری تا به امروز روز شادی و شعف بوده و در گذر سالها هویت اصلی خود را حفظ کرده است.
همان طور که گفته شد، عید نوروز از کهنترین جشنهای به جای مانده از دوران باستان است. بدلیل وسعت زیاد ایران باستان در گذشته، امروزه علاوه بر ایران، کشورهای اطراف نیز نوروز را جشن میگیرند.
امروزه نوروز در ایران و افغانستان همچنان آغاز سال نو محسوب میشود و بیشتر از سایر کشورها، آداب و رسوم اصیل نوروز رعایت و اجرا میشود.
در برخی دیگر از کشورها مانند تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، عراق، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان، نوروز تعطیل رسمی است و مردمان آن، نوروز را جشن میگیرند.
عید نوروز فقط مختص ایرانیها نیست. بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در سراسر جهان این روز را جشن میگیرند. اما آدابورسوم و نحوه جشن گرفتن نوروز در هر کدام از این کشورها، جذابیت خاص خودش را دارد.
کشورهای اطراف دریای سیاه، آسیای مرکزی، قفقاز و خاورمیانه از جمله: آذربایجان، آلبانی، جمهوری مقدونیه، یوگسلاوی، هند، قزاقستان، تاجیکستان، ترکیه و ترکمنستان از مناطقی هستند که به شیوه خاص خود عید نوروز را گرامی میدارند.
چهارشنبه سوری یکی از آداب و رسوم شیرین ما ایرانیان است که هر ساله در آخرین چهارشنبه سال برگزار میشود. در چنین روزی خانوادهها به دور هم جمع میشوند و با خوردن شیرینی و آجیل چهارشنبه سوری را جشن میگیرند.
چهارشنبه سوری جشنی است که به مناسبت برآمدن تموزی، الهه گرمی، روشنی و رشد برگزار میشود. در این مراسم در هر کجای زمین آتشی برپا میشود. آتشی که پلیدیها را در خود میسوزاند و خاکستر میکند. آتش نمادی از میترا، الهه خورشید است. الههای که اگرچه در نظر یکتاپرستان خداوند نیست، اما آفریدهای پاک از آفریدگان خداوند به شمار میآید.
بنابر منابع تاریخی جشن چهارشنبه سوری به صورت رسمی از زمان هرمز اول، پادشاه ساسانی رایج شده است. روشن کردن آتش در چهارشنبه سوری از دیرباز با هدف از بین بردن وسایل کهنه و خراب و آلوده انجام میپذیرفته است. همچنین با روشن کردن آتش و پریدن از آن به نیت بر آورده شدن تمام آرزوهایشان در سال جدید و دوری از شر و بلا، این مراسم را برگزار میکنند.
یکی از سنن مهم در جشن چهارشنبه سوری، قاشق زنی است. این سنت بنا بر برخی منابع تاریخی به منظور دور کردن ارواح خبیث و جلب ارواح پاک انجام میشده است. از دیگر رسوم چهارشنبه سوری میتوان به گرفتن فال حافظ و فال بولونی اشاره کرد.
خانه تکانی
یکی دو هفته پیش از شروع سال جدید، خانه تکاتنی و رفت و روب انجام میگیرد. معمولاً فرشها شسته میشود و بعضیها وسایل کهنهشان را دور میریزند و وسایل جدید میخرند.
در قدیم حتی گاهی خانهها را رنگ آمیزی میکردند و یا دست کم همان اتاقی که هفت سین را درآن میچیدند را سفید میکردند. مردمان آن روزگار شکستن کوزه را که جایگاه آلودگیها و اندوههای یک ساله بود واجب میدانستند. ظرفهای مسین را به رویگران میسپردند و نقرهها را جلا میدادند.
کاشتن سبزه
حدود دو هفته مانده به عید نوروز، مردم دانههای مختلفی مثل گندم، ماش، عدس، ذرت و … را در ظروف و یا روی کوزههای زیبا میکارند تا در لحظه سال تحویل، سبزه را روی سفره هفت سین قرار دهند.
در اوستا از کاشتن سبزه صحبت شده و از آن به عنوان نماد حقیقت و فضیلت یاد کرده است. از طرفی در ایران باستان، اهریمن، خشکسالی را بر روی زمین فرستاده بود. پس از پیروزی جمشید بر اهریمن، مردم به پاس برکت بهار دوباره، در ظروف مختلفی جو کاشتند. احتمالاً این قسمت از آداب و رسوم نوروز به آن واقعه بر میگردد.
در دوران کهن، افراد هر خانواده مخصوصاً زرتشتیان، گندم و جو و ارزن را در ۳ قاب به نشانه کردار نیک، پندار نیک و گفتار نیک میکاشتند تا اهورا مزدا به آنها رشد و بالندگی عطا کند.
دید و بازدید
اظهار ادب و احترام به بزرگترها و کسانی که حق به گردن کوچکترها دارند، اولین دلیل اهمیت رفتن به خانه بزرگترهاست. در نوروز فرزندان خانواده به دیدار بزرگتر میروند. آنها با این کار نشان میدهند که نسبت به زحمات پدر و مادر خود حق شناس هستند.
دید و بازدید عید یک معنای بسیار مهم دیگر هم دارد. دور ریختن اختلافات و فراموش کردن درگیریها و دعواهای سابق و دوباره در کنار هم و با هم بودن یک معنای مهم این میهمانی هاست.
حاجی فیروز
حاجی فیروز یکی از نمادهای نوروز است که روزهای پایانی اسفند در میان هیاهوی شهر با یک دایرهی زنگی، لباسی قرمز و صورتی سیاه رنگ به خیابانها میآید. حاجی فیروز فرا رسیدن نوروز را به مردم مژده میدهد. به نوروزخوانی و اشعار مربوط به این جشن میپردازد و مژدگانی دریافت میکنند.
زیارت درگذشتگان و اهل قبور
امروزه ایرانیان آخرین پنجشنبه سال با دسته گل، شیرینی، خیرات و همینطور سبزه یا نوعی هفت سین کوچک، به مزار عزیزان از دست رفته خود میروند. از خداوند متعال در سال جدید، برای آنها طلب بخشش و مغفرت میکنند. این رسم معمولا، برای آرامش و نزدیکی به عزیزان از دست رفته است.
مراسم بازگشت مردگان در ایران باستان
ایرانیان باستان عقیده داشتند، با آمدن نوروز، فروهرها یا همان ارواح درگذشتگان، به دنیا بازمیگردند. اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند، خوشحال شده و برای بازماندگان خود دعا میفرستند. به همین دلیل، چند روز به نوروز مانده، در خانه مشک و عنبر میسوزاندند و شمع و چراغ میافروختند. همچنین خانمها بهترین غذا را میپختند و بر گور درگذشتگان خود میپاشیدند.
یک روز پیش از نوروز را که همان عرفه یا علفه و یا به قولی بیبیحور مینامیدند، به خانهای که در طول سال درگذشتهای داشت به پرسه میرفتند. در خانه دعا میکردند و میگفتند که برای مرده عید گرفته اند.
سفره هفت سین
چیدن سفره هفت سین، شاخصترین بخش آداب و رسوم عید نوروز ایرانیان است. همان طور که از اسم آن پیداست، برای چیدن این سفره، باید هفت خوراکی و روییدنی که با حرف سین آغاز میشوند را بر روی سفره قرار دهید.
از اجزای اصلی سفره هفت سین میتوان به سنجد (به نشانه سنجیده عمل کردن)، سیب (نماد سلامتی و عشق)، سبزه (به نشانه خرمی و شادابی)، سمنو (نماد مقاوت و عدالت)، سیر (به نشانه نشانه قناعت)، سرکه (نماد رضا و تسلیم) و سماق (به نشانه صبر و بردباری) اشاره کرد. علاوه بر سینهای اصلی، سکه (به نشانه افزایش دارایی)، کتاب مقدس ادیان مختلف (مسلمانان قرآن، زرتشتیان اوستا و … به نشانه توکل به خداوند)، آینه (به نشانه روشنایی)، ماهی (به نشانه زایش و تکاپو)، شمع (نماد فروغ و روشنایی) و نان (نماد برکت)، از دیگر اجزای سفره هفت سین هستند.
باور گذشتگان
ایرانیان باستان معتقد بودند پس از دوازده هزار سال، جهان به پایان میرسد و آشفتگی، نحسی و نابودی همه جا را فرا میگیرد. دوازده روز جشن نوروز نیز، یک روز آشفتگی را در پی داشت و آن روز، روز سیزده نوروز بود.
نحسی روز سیزدهم عید، نشان فرو ریختن جهان و نابودی است. به همین دلیل ایرانیان باور دارند که ماندن در خانه در این روز شگون و خوش یمن نیست و باید این روز را خارج از خانه و در طبیعت بگذرانند.
ایرانیان برای دفع بلا، در سیزدهمین روز سال به طبیعت میروند. در این روز، معمولاً جوانان سبزه هفت سین را گره میزنند و به آب روان میسپرند. ایرانیان باور دارند که گره زدن سبزه باعث برآورده شدن آرزوها و باز شدن بخت جوانان میشود.
باور جدید
در فرهنگ ملی ما ایرانیان، هیچ روزی از سال نحس و بد یمن شمرده نمیشود و هر روزی از هفته و ماه دارای یک نام زیبا است که با یکی از مظاهر طبیعت مرتبط است.
روز سیزدهم هر ماه هم در تقویم باستانی ایرانیان “تیر روز” نام دارد که از آن ستارهی باران آور میباشد و ایرانیان این روز را به عنوان اولین جشن تیرگان سال بر شمردهاند.
همچنین از سیزدهم فروردین ماه در هیچ یک از کتابهای تاریخی و کهن ایرانی به عنوان یک روز بد یا نحس یاد نشده است. بلکه در اکثر کتابها و نوشتههای بجا مانده از ایران باستان، از این روز به خجستگی و فرخندگی یاد شده است.
یعنی در تاریخچه سیزده بدر نه تنها بدی و نحسیای وجود ندارد، بلکه سرشار از خوبی و شادی است و یک جشن بزرگ ملی از مجموعه جشنهای نوروزی محسوب میشود. مثلا در کتابی به نام «آثار الباقیه» جدولی وجود دارد که روزهای نحس را از روزهای نیک و جشنها جدا کرده است و در مقابل روز سیزده نوروز کلمهی «سعد» قرار گرفته که نشان از نیک بودن و فرخندگی این روز است.