رویداد۲۴ نازآفرین جمشیدی: پردیس افکاری در ۶ اردیبهشت ۱۳۴۷ در تهران به دنیا آمد. او یک خواهر بزرگتر از خود به نام نازیار دارد.
به گزارش رویداد ۲۴ افکاری کار سینمایی خود را در سال ۱۳۶۷ با فیلم شاخههای بید آغاز کرد. افکاری سپس در نقش اصلی فیلم اکشن پنجاه روز التهاب (۱۳۷۲) و فیلم پروپاگاندای قلادههای طلا به ایفای نقش پرداخت. او سپس در میانه دهه ۱۳۹۰ به ترکیه مهاجرت کرد و در شماری از آثار شبکه جم تیوی به ایفای نقش پرداخت، اما پس از کشته شدن سعید کریمیان، رئیس جم، به ایران بازگشت.
وی فارغالتحصیل مقطع کارشناسی رشته بازیگری و کارگردانی از دانشگاه آزاد هنر و معماری بود.
پردیس افکاری در ۱۶ سالگی در مدرسه هنرپیشگی آناهیتا زیر نظر مصطفی اسکویی دورهی دوساله بازیگری را گذراند. پس از آن فعالیت هنری خود را در عرصهی تئاتر با کارگردانان نامداری همچون رکنالدین خسروی، مجید جعفری و قطبالدین صادقی بهعنوان بازیگر ادامه داد. وی همزمان در سینما و تلویزیون شروع به فعالیت بازیگری کرد. او در مدت حضور خود در تلویزیون در تعداد زیادی سریال از جمله فکر پلید و طریق عشق نقشآفرینی کرد. پردیس افکاری در دوران جوانی نیز در برنامههای عروسکی بزبز قندی و هادی و هدا به عنوان بازیگردان عروسکی نیز به فعالیت پرداخت.
پردیس افکاری از سال ۱۳۸۸ تا سال ۱۳۹۳ در مدرسهی آزاد فیلمسازی مسعود کیمیایی با عنوان استاد بازیگری به آموزش هنرجویان آن مؤسسه مشغول بود.
خواهر پردیس افکاری در گفتگو با ایرنا و در توضیح وضعیت خواهرش توضیحاتی ارائه داد و گفت که خواهرش اواخر پاییز وارد ایران شد و با وجود حال عمومی مناسب چکاپهای پزشکی انجام داد که وجود سرطان در کبد او را تایید کردند.
طی این مدت وضعیت جسمی پردیس افکاری بدتر و در بیمارستان بستری شد. شوربختانه گویا بیمارستانی که او در آنجا بستری بوده است امکانات لازم برای درمان بیماری او را نداشته است.
همسر او، محمد نجفی، شب گذشته با ارائه جزییاتی درباره بیماری همسرش که دچار سرطان کبد بود و در مدت کوتاهی، به وضعیتی وخیم رسیده بود، ابراز تاسف کرد: از زمان تشخیص بیماری همسرم تا به امروز کمتر از یک هفته گذشته. متاسفانه این بیماری پنهان بود و ما اصلا متوجه آن نشدیم و حال و روز ایشان هم طوری نبود که احتمال بیماری بدهیم. از زمان بروز بیماری، خیلی زود به این مرحله حاد رسید و به سرعت تمام کبد را گرفت و به بخشی از ریه هم سرایت کرده است.
همین چند روز پیش بود که الهام پاوه نژاد خبر مبتلا شدن پردیس افکاری به بیماری سرطان را منتشر کرد. البته نخستین بار قطبالدین صادقی در مراسم نکوداشتش این خبر را منتشر کرد و الهام پاوهنژاد آن را در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشت. قطبالدین صادقی کارگردان سینما و تئاتر در ویدئویی که از او منتشر شده نسبت به وضعیت این بازیگر و بی توجهی به او گلایه میکند. وی گفت: «پردیس افکاری بعد از سالها به ایران بازگشته و در یک بیمارستان دورافتاده در وضعیت نامناسبی در حال دست و پنجه نرم کردن با بیماری سخت سرطان است و هیچ نهاد و سازمانی هم سراغی از او نگرفته است. وی البته در ابتدای صحبتهای خود اشاره میکند که وی به سرطان کبد مبتلا شده و بیماری به ریهها نیز نفوذ کرده است».
بیشتر بخوانید: همسر علیرضا قربانی منیر سادات غیاثی کیست؟
شوربختانه پردیس افکاری ظرف سه روز به کما و سپس از دنیا رفت.
جالب است بدانید پردیس افکاری چندی پیش با خبرگزاری هنرآنلاین گفتوگویی گرده بود و در آن از ناراحتیهایش گفته بود.
نکتهای که در متن آن گفتگو مهم است، اشارهای است که افکاری به برکناری تعمدانهاش از برخی گرایشها و به زعم او مدهای معمول در عرصه سینما داشته است.
او در بخشی از این گفتگو گفته است: «کار ما به گونهای شده است که امروز تنها یک تعداد خاصی کار میکنند و باقی تماشاگر آن گروه هستند. آدمهایی که بی تخصص هستند، در این حوزه و فامیل دارند و به مهمانیهای شبانه میروند و دورهمیهایی با هم دارند، میتوانند بهراحتی کار کنند و دوستانی که در این روابط جایی ندارند بیکار هستند. ما در واقع تماشاگر آن گروهی هستیم که مشغول کارند». افکاری بهنوعی پیش از ترک ایران، دلایل این تصمیمش را در این گفتگو برشمرده است: «فکر نمیکنم شاهد اتفاقی مثبت در عرصه هنر باشیم، چرا که معتقدم باید همیشه واقعیتها را دید و اصولاً آدمی نیستم که امید واهی داشته باشم. وقتی چیزی در حال سقوط است، نمیتوان به نجات آن امید داشت. سینمای ایران از نظر من سقوط کرده است و برای برگشت مجدد آن نیاز به زمان، مدیریت درست و تخصص داریم».
او در بخش دیگری از این گفتگو میگوید: افرادی مانند من که باندی ندارند و در مهمانیهای شبانه شرکت نمیکنند جای کار ندارند. از نظر اشتغال بازیگران به شغلی جز بازیگری کار درستی نیست، ولی به هرحال عدهای به خاطر شرایط این کار را میکنند برای مثال برخی از بازیگران مرد رستوران میزنند این هم به خاطر گذران زندگی است».
فصل سرد
سرد سرد
منجمد
یخ زده
پرتگاه جهل
جاده دره جهنم
آفتابی نبود
تاریکی است
جاده فرياد
جانبازی و افکار
افکاری و اعصاب
زخمی نفس
غریبه ناشناس
افکاری و اعصاب
سکوت جان دادن است
............
جانباز ایران جانباز حق