رویداد۲۴ میثم سعادت: سه روز دیگر انتخابات مجلس دوازدهم برگزار خواهد شد. مثل همه ادوار تاریخ مجلس شورای اسلامی، نمایندگان تهران احتمالا محوریترین نقش را در قوه مقننه خواهند داشت. آنطور که شواهد نشان میدهد، اصولگرایان برنده انتخابات پیش رو خواهند بود. اما برای بسیاری این سوال وجود دارد که صحنهگردانان اصلی لیست اصولگرایان در تهران چه کسانی هستند؟
در این گزارش سعی کردیم گروههای موثر جناح اصولگرایی را ذیل ۹جریان/نفر دستهبندی و بررسی کنیم. همچنین به این مسئله میپردازیم که این جریانهای سیاسی، چه نقش و تاثیری در فرایند تهیه فهرستهای انتخاباتی اصولگرایان داشتهاند؟
در حال حاضر مهمترین جریان ائتلاف اصولگرایان، «شانا» است. «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب» یا شانا، نام جدید جمعیتی است که دوره قبل به آن «جمنا» میگفتند و اعضای شورای مرکزی آن در فرایندی شفافتر انتخاب شده بودند. ریشه شانا به سال ۸۱ برمیگردد. زمانی که برخی چهرههایی اصولگرایان که امیدی به پیروزی در انتخابات نداشتند، ابتدا با نام آبادگران و بعد با نام اصولگرایان، برنده انتخابات شوراها و مجلس شدند. چمران، احمدینژاد و حداد عادل در دو سال تبدیل به رئیس شورای شهر، شهردار تهران و رئیس مجلس شدند. هنوز هم حداد عادل و چمران، بعد از دو دهه، از مهمترین چهرههای شانا به شمار میروند. بعدا بارها و بارها این ائتلاف تغییر نام داد و امروز به نام شانا شناخته میشود.
آنطور که علی قلهکی از چهرههای رسانهای اصولگرا گفته در انتخابات درونگروهی، نفر اول ۳۶ رای داشته که بر این اساس میتوان حدس زد بین ۴۰ تا ۵۰ نفر اعضای شورای مرکزی شانا را تشکیل میدهند. بسیاری از گروهها و احزابی که در ادامه این گزارش به آنها اشاره خواهیم کرد، زیر مجموعه یا متحد شانا به شمار میروند. این ائتلاف تنها در سال ۹۲ کارایی خود را از دست داد اما در سایر انتخابات، اصلیترین ستون وحدت اصولگرایان بوده است.
از میانه دهه هفتاد، شاگردان روحانی و مریدان آیت الله مصباح یزدی، تبدیل به جریانی اثرگذار در سیاست ایران شدند. احمدینژاد که به ریاستجمهوری رسید، نفوذ آنها بیشتر شد و سرانجام بعد از ظهور مشایی و ضرورت مرزبندی با احمدینژاد، آنها تحت عنوان جبهه پایداری مجوز فعالیت گرفتند. صادق محصولی، وزیر کشور احمدینژاد و مرتضی آقاتهرانی، روحانی معتمد مصباح چهرههای اصلی این جریان بودند که سال ۹۲ قصد داشتند کامران باقری لنکرانی را به ریاست جمهوری برسانند که با رد صلاحیت او، در این کار ناکام ماندند.
این جریان بعدا از سعید جلیلی حمایت کرد. آنها در مسائل فرهنگی بسیار تندرو هستند و نه تنها به خاتمی و مرحوم هاشمی رفسنجانی، که حتی به مدیران صدا و سیما هم نقدهای جدی داشتند. در یکی دو سال اخیر، آنها در صدا و سیما و خبرگزاری ایرنا، صاحب نفوذ بیشتر شدند. در انتخابات پیش رو هم با گرفتن سهمیه از شانا، با آنها وارد ائتلاف شدند. ائتلافی که از یک طرف باعث ناامیدی بدنه توییتری آنها شد و از طرف دیگر حضور نزدیک به ده چهره پایداری را در مجلس «تضمین» کرد.
سال ۸۴ بعد از اینکه احمدینژاد از شهرداری تهران به کاخ ریاست رفت، جریان اول - شانا که در آن زمان با نام آبادگران فعالیت میکرد- که شورای شهر تهران را در اختیار داشت، تصمیم گرفت شهرداری را به رقیب او بدهد تا از سردار قالیباف هم دلجویی کرده باشد. یک سال بعد در انتخابات شورای شهر، نزدیکان احمدینژاد با تاسی از یکی از بیانات رهبر انقلاب، تخت عنوان رایحه خوش خدمت به رقابت با قالیباف پرداختند. بعد از شکست در آن انتخابات، آنها تبدیل به یکی از احزاب مختلف شدند. در سالهای دولت روحانی هم به عنوان منتقد فعالیت رسانهای چشمگیری داشتند. آنها یکبار سعی در تأسیس حزبی به نام یکتا کردند که ناکام بود و سرانجام سال قبل به نام شریان، فعالیت حزبی جدیدی آغاز کردند. مهمترین چهرههای آنها، حمید رسایی و مهرداد بذرپاش هستند.
آنها پیش از انتخابات به دنبال گروههای همسو رفتند و مثلا با گروه حسینالله کرم و مسعود زریبافان هم ائتلاف کردند، اما نتوانستند جبهه پایداری را به ائتلاف راضی کنند. اگر جبهه پایداری با شریان ائتلاف میکرد، این جریان به عنوان جریان حامی دولت، رقیب جدی لیست قالیباف میشد، اما حالا تبدیل به لیست دوم اصولگراها شده است و فهرستی با نام «امنا» که هیچ تفاوت معناداری با فهرست شانا ندارد، ارائه کرده است؛ فهرستی که هم چهرههای نزدیک به قالیباف (نظام موسوی) و هم چهره تندرو (محمود نبویان) و هم دیگر طیفهای جامانده از فهرست اول (مانند ابوالقاسم جراره) در آن دیده میشوند. نبود چهره شاخص موجب شده آنها اعلام کنند سرلیست ندارند، اما سرلیست آنها حمید رسایی است. امیر حسین ثابتی مجری تلویزیون هم در این فهرست حضور دارد.
بیشتر بخوانید:
آیا روزنهگشایی چاره اصلاحطلبان است؟/دعوا بر سر چاه بی آب انتخابات
رائفیپور یکی از نظریهپردازان اصولگراست سرش دعوا است: بعضیها او را دوست دارند و برخی از او واهمه دارند و او را متهم به بدعت در دین میکنند. چهار سال قبل تصویر او در کنار چند چهره رسانهای اصولگرا، نوید آن را میداد که او وارد فعالیتهای سیاسی خواهد شد. رائفیپور در روزهای آخر منتهی به انتخابات از «جبهه صبح ایران» رونمایی کرد و حالا به اصفهان رفته و برای فهرست خود تبلیغ میکند. او دهها نفر را در شبکههای اجتماعی خود معرفی کرده و روز دوشنبه به سبک رهبران سیاسی، سفر استانی هم رفت؛ آن هم در شرایطی که متاثر از فضای سرد انتخابات، قالیباف و مطهری و ... سفر استانی تبلیغاتی نرفتهاند. رائفی پور روز نیمه شعبان گفته بود سه شنبه صحبتهای سیاسی مطرح خواهد کرد.
سعید محمد و غلامرضا، معاون سابق وزیر کشور، از چهرههای موتلف رائفیپور در ائتلاف صبح ایران هستند. نمیتوان وزن این ائتلاف را پیشبینی کرد، اما از میزان نفوذ آنها بین بسیجیهای جوان هم نمیتوان چشمپوشی کرد. آنها ممکن است پدیده انتخابات این دوره باشند. بهخصوص اینکه منتقد قالیبافاند و مدعی ناکارامدی مجلس فعلی هستند.
از انتخابات مجلس دوم و سوم، اختلاف بین چپ و راست سیاسی در ایران آغاز شد. راستیها، شامل موتلفه، جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین میشدند و چپیها شامل جناح حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دولتیها بودند. راستیها در دهه هفتاد، سه قوه را در اختیار داشتند و قدرتی شاید بیشتر از قدرت حزب جمهوری اسلامی در دهه شصت در اختیار آنها بود. نامزدی ناطقنوری برای انتخابات ریاست جمهوری، قرار بود نقطه عطف آنها باشد، اما ظهور خاتمی، ضربهای به آنها زد که هرگز نتوانستند مانند نیمه اول دهه هفتاد در عرصه سیاسی حاضر شوند. اصولگرایان جوان، به مرور جای آنها را گرفتند. راست سنتی، اما همیشه استقلال خود را حفظ کرده و به راست نو، باج نداده. چه زمانی که لاریجانی را مقابل احمدینژاد علم کردند، چه وقتی ولایتی جلوی جلیلی در سال ۹۲ ایستاد و چه رقابت میرسلیم با رئیسی در سال ۹۶ و بعد انتقادات او به قالیباف، نشان داد آنها در جریان تازهرسیدهها حل نمیشوند و با همه این شکستها، استقلال خود را حفظ کردهاند. آنها با سرلیستی منوچهر متکی، در حالی که باهنر به کرمان رفته است، در تهران تحت عنوان شورای وحدت فهرست خود را منتشر کردند.
گروهی از بسیجیها و سپاهیهای سابق، که عموما در احزابی مثل ایثارگران، رهپویان و... حضور داشتند، حدود ۴ سال است تحت عنوان تحولخواهان بیانیه میدهند. زاکانی مهمترین چهره آنها بود که دور قبل از قم به مجلس رفت. مالک شریعتی هم دیگر چهره مشهور آنهاست که تهدید کرده بود از فهرست بیرون میرود و در نهایت موجب خروج دهنوی از لیست شانا شد. عامری و زهره الهیان هم که از فهرست اصلی جا ماندند از همین جریان به شمار میروند. آنها یکی از پر نفوذترین گروههای شانا به شمار میروند، اما در مقاطعی مانند سال ۹۲ به دنبال نامزد اختصاصی بودند و سال ۱۴۰۰ نیز با گرفتن سهم چشمگیر به نفع رئیسی انصراف دادند. گرچه فعالیت سیاسی خود را همچنان پشت درهای بسته پیگیری میکنند.
قالیباف طی دو دهه اخیر تبدیل به یکی از بانفوذترین چهره اصولگرایان شده است. در لیست فعلی چهرههایی مثل احدیان و در فهرست قبلی پیرهادی، جز از طریق ارتباط با قالیباف نمیتوانستند وارد فهرست شوند. مخالفان قالیباف میگویند یکی از زنان لیست هم رئیس دفتر همسر قالیباف بوده و میگویند تغییر حوزه یکی از نمایندگان مشهد هم با نظر قالیباف بوده و به طور کلی، نفوذ قالیباف روی چینش این فهرست فراتر از این مباحث است.
نمیتوان از فعالیت اصولگرایان نوشت و محسن رضایی را فراموش کرد گرچه او در انتخابات مجلس فعالیت جدی ندارد. به طور کلی با افزایش سن، از میزان اثرگذاری این فرمانده سابق سپاه کاسته شده است یکی از فعالان سیاسی اصولگرا میگوید محسن رضایی هم در این لیست، سهم خود را گرفته است. علی جعفری در توییتر نوشته «یکی از خانمهای حاضر در لیست جبهه، دختر باجناق یکی از موسسین و اُمنای شورای ائتلاف است و یکی دیگر از آقایان نیز معاون ایشان است. یکی دیگر از آقایان لیست، شاهدادماد رییس شورای ائتلاف شهر ری است. یکی دیگر از اعضای لیست، پدرخانم یکی از اعضای شورای ائتلاف است. یکی از بانوان محترمه حاضر در لیست، خواهر شوهر یکی از خانمهای عضو ائتلاف و مصاحبهکننده بانوان است. گل سرسبد بانوان لیست جبهه مظلوم انقلاب هم منشی همسر سرلیست است.
همچنین حدود ۸ نفر از اعضای لیست همشهریان، مدیران و مشاوران آقای قالیباف هستند. دو نفر هم از اقوام و کیفکشهای آقای حداد هستند و بقیه هم سهم آقایان رضایی، محصولی و زاکانی.»
محمود احمدینژاد و عدالتخواهان نزدیک به او، فعلاً مغضوب هستند و اجازه حضور در انتخابات را به معنای کامل ندارند، اما آنها هم از روزنهها بهره میبرند. به هر حال مهمترین چهرههای افشای ماجرای سفرهای خارجی فرزند قالیباف همینها بودند.
کدام گروه پیروز میشود؟ مشخصاً گروه اول. حتی شاید ریاست قالیباف هم بر مجلس بعدی قطعی به نظر برسد. اما اینها فقط حدس و گمان است. شاید در این هوای سرد، توافق مهمی در پشت پرده در حال رخ دادن باشد، اما جالب اینجاست که از نظر دانش سیاسی، تفاوت عمدهای بین این جریانها وجود ندارد. حتی تفاوت جزئی را هم نمیشود مشخص کرد. چه بسا نمایندگان تندرویی که اطراف قالیباف هستند و چه نیروهای سنتی که رهبری جریانهای تازهتر را به عهده گرفتهاند. میان آنها درباره اقتصاد بخش خصوصی و آزاد، دموکراسی و اختیارات دولت و ... اختلافی وجود ندارد. اختلاف فقط در همین هفته بستن لیستهاست.