رویداد۲۴ میثم سعادت: انتخابات مجلس با مشارکت بسیار پایین در تهران و بسیاری کلانشهرها همراه بود. در بسیاری از شهرهایی که سال ۱۴۰۱ صحنه اعتراضات بود، این مشارکت کمتر هم بود. از جمله در کردستان که در کنار تهران و البرز، رکورد کمترین مشارکت را در کشور داشتند. اما در آذربایجان غربی، ماجرا به شکل دیگری رقم خورد. گویا اتحادی نانوشته بین کردها رقم خورده بود تا در انتخابات شرکت کنند. نتیجه انتخابات خیرهکننده بود. برای اولینبار در تاریخ، ترکیب قومیتی نمایندگان استان عوض شد. آذربایجان غربی دوره قبلی تنها سه نماینده کرد اهل سنت داشت، اما حالا از دوازده نماینده، هفت نفر آنها از کردهای اهل سنت هستند. حضور کردها چنان موجی در ارومیه ایجاد کرد که منتخبین ارومیه از منتخبین شیراز، اهواز و حتی اصفهان هم رای بیشتری به دست آوردند.
داود نصیرخواه، از فعالان سیاسی ارومیه که این دوره برای انتخابات مجلس تایید صلاحیت شده بود، اما در نهایت انصراف داد در تحلیل انتخابات ارومیه معتقد است «در کشور ایران نیز مانند سایر کشورهای دموکراتیک، عوامل قومی و محلیگرایی تاثیر بسیار زیادی بر نتایج انتخابات دارند.» او معتقد است انتخابات مجلس بیشتر از انتخابات دیگر از عوامل قومی متاثر است. به طور مثال، پیروزی روحالله حضرتپور، سید سلمان ذاکر، نادر قاضیپور در سه دور اخیر مجلس شورای اسلامی با مسئله قومیت و محلیگرایی ارتباط مستقیمی داشته است. این بدان معناست که بخش مهمی از شهروندان هنوز به منفعتی فراتر از منافع قومی و طایفهای معتقد نیستند و از انتخابات مجلس شورای اسلامی و سایر انتخابات به عنوان یک فرصت بیبدیل برای مشارکت سیاسی و هم چنین بیان هویتی در عرصه سیاسی کشور استفاده میکنند.
صلاحالدین خدیو، فعال مدنی، نظر متفاوتی درباره راهیابی ٧ نماینده کرد از مجموع دوازده کرسی آذربایجان غربی در انتخابات مجلس دوازدهم دارد و آن را رکوردی تاریخی دانسته: «نتایج [انتخابات]در آذربایجان غربی قدمی ابتدایی در مسیر سیاست کرامت و اصل ایران برای همەی ایرانیان است. پس از این مرحله باید به گزینش بر اساس شایستگی اندیشید و به سود لیاقت و کاردانی از مرزهای قومی و مذهبی عبور کرد.»
استان آذربایجان غربی یکی از اصلاحطلبترین استانهای ایران است که همواره همه مردم آن، ترک و کرد، رای بالایی به نامزدهای اصلاحطلب دادهاند. نصیرخواه درباره تغییر ذائقه مردم از رای سیاسی به رای قومیتی میگوید «استان آذربایجان غربی سیاستهای متفاوتی در ادوار انتخاباتی خود تجربه کرده است. در انتخابات ریاستجمهوری به جز دوره آخر که تحریم انتخابات و عدم حضور نیرویی تاثیرگذار از اصلاحطلبان در سطح ریاست جمهوری موثر بود، همواره جناح اصلاحطلب پیروز میدان بوده است حتی بهطوریکه سال ۸۴ در دور اول انتخابات، دکتر معین و در انتخابات سال ۸۸ مهندس موسوی و در سال ۹۲، حسن روحانی، رای اول این استان را به خود اختصاص دادند و همین به این استان شکل و شمایل استانی اصلاحطلبی داده است. اما انتخابات شوراهای شهر و مجلس رنگ و بودی دیگری دارد.
آقای نصیرخواه میگوید از زمان انتخابات مجلس دهم روال رایدهی از حالت سیاسی به حالت قومیتی تغییر پیدا کرد؛ جائی تهیهکنندگان لیست امید ترکیبی ناهمگن از افرادی با سابقه اصولگرایی، کردی و افرادی فاقدشناسنامه اصلاحطلبی را انتخاب کردند و در راس آن هادی بهادری قرار دادند که در ادوار قبلی همواره در لیست اصولگرایان حضور داشت. در آن دوره، انتخابات ارومیه وارد دور دوم شد؛ اما به علت قومیت غالب ترک در این شهرستان، هادی بهادری برای بهرهگیری آرای قومیتی از هرگونه ائتلاف با مجید میلان، عضو حزب اعتماد ملی و شهروند کرد امتناع کرد تا همراه با روحالله حضرتپور اصولگرا در یک مهندسی ناسالم وارد بهارستان شود.
بیشتر بخوانید:اولین زورآزمایی قالیباف و رسایی | سه تحلیل از برکنارشدن خدابخشی| پسرخاله سعید جلیلی برکنار شد، رئیس دفترش جایگزین شد
آقای نصیرخواه در ادامه میگوید: در انتخابات بعدی این شهرستان، یعنی انتخابات شورای شهر، باز فضا قومیتی بر فضای سیاسی شهر غالب شد و در پی ردصلاحیت گسترده اصلاحطلبان و عدم ارائه لیست از سوی این جریان، هادی بهادری که با تغییر موضع به لیدر اصلاحات تبدیل شده بود، لیست موردتائید خود را منتشر کرد که در آن هیچ شهروند کردی حضور نداشت. با پخش شبنامهها وفعالیتهای رسانههای جریانات قومیتی، هیچکدام از شش عضو شورای شهر در دوره ششم شورای شهر رای نیاوردند. تنها دو نفر از اعضا کرد بودند و زبان شورایشهر و سیاسیون از فارسی و کردی به ترکی تبدیل شد. نصیرخواه به این موضوع هم اشاره میکند که مسئله قومیتی در این استان سابقه داشته: «ناگفته نماند عامل اصلی این نفاقهای انتخاباتی فردی نیست جز نادر قاضیپور، که اگر این طوفانهای تفرقه نبود همینک نمایندگان باسوادتر و کاراتری از این نقطه وارد بهارستان میشدند.».
نادر قاضیپور، در مجلس هشتم و نهم نماینده ارومیه بود و قبل از آن سابقه فعالیت در سپاه را داشت. او در این سالها همواره به دنبال سوارشدن بر گسلهای قومیتی بود. اوج این موجسواری در مجلس دهم بود که قاضیپور در فهرست اصولگرایان و اصلاحطلبان قرار نداشت. او در این دوره، دور اول به طور مستقیم به مجلس رفت و دو چهره لیست امید (یکترک و یک کرد) یک چهره ترک اصولگرا و یک کرد مستقل به دور دوم رفتند. در این مرحله قاضیپور تلاش کرد با حمایت از دو نامزد ترک، انتخابات را قومیتی کند و اتفاقا در این راه موفق شد. او بعداً به دنبال تشکیل فراکسیون ترکزبانها در مجلس بود که در مسیر تشکیل این فراکسیون، با یکی از خبرنگاران مجلس هم درگیری پیدا کرد که این درگیری بازتاب رسانهای زیادی داشت.
آقای نصیرپور درباره این دوره انتخابات مجلس میگوید بیتفاوتی مردم نسبت به انتخابات، بعد از انتخاب ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور و در انتخابات مجلس دوره دوازدهم وارد یک فاز جدیدی شد. ولی حضور اکراد ارومیه در انتخابات از همان ساعت اول رایگیری باعث شد از سه نفر سهیمه این شهر در مجلس، دو شهروند کرد بنام حاکم ممکان و شهین جهانگیی وارد مجلس شوند و تمامی جریانهای اصولگرا این دوره از گردونه رقابتها حذف شوند.» آقای نصیرپور تاکید میکند فضای تاثیرگذار بر ارومیه قبل از انتخابات مجلس دهم هیچوقت قومیتی نبود. همواره مردم بهصوت دمکراتیک در انتخابات شرکت میکردند بهطوریکه در مجلس ششم، لیست اصلاحات که در آن آقای فتاحپور شهروند کردزبان هم حضور داشت کنار دیگر نمایندگان اصلاحات وارد مجلس شد، اما ارومیه امروز و آذربایجان غربی شاید تا چند دوره شاهد انتخابات سیاسی نباشد.»
در حالی که رقابت در ارومیه کاملا حالت قومیتگرایانه گرفته بود، روزنهگشاها هم در فهرست خود در شهر ارومیه از سه نامزد ترک حمایت کردند. به نظر میرسد این حمایت متاثر از نفوذ مسعود پزشکیان در تدوین این فهرست انتخاباتی بوده است. یکی از سه نامزد مورد حمایت روزنهگشایان، روحالله حضرتپور بود. حضرتپور که حمایت نادر قاضیپور را هم با خود داشت، در نهایت از تمدید حضور در مجلس بازماند. در مقابل حاکم ممکان، منتخب فعلی ارومیه که سال ۹۴ در لیست امید قرار داشت، این بار در فهرست روزنهگشایان نبود. چه بسا اگر روزنهگشایان لیست انتخاباتی نمیدادند، توفیق بیشتری در جذب نمایندگان پیروز استان داشتند. از جمع همه نمایندگان استان، میرزایی، یکی از روحانیون معتدل به شمار میرود که احتمال دارد در فراکسیون زیر نظر پزشکیان حاضر به فعالیت باشد.
از مجلس پنجم شهربانو امانی به عنوان اولین نماینده زن ارومیه در تاریخ وارد مناسبات سیاسی کشور شد. شهربانو امانی در مجلس ششم مورد حمایت احزابی مثل جبهه مشارکت نبود، اما باز در انتخابات پیروز شد. حالا از ارومیه شهین جهانگیری به مجلس رفته است تا بار دیگر آذربایجان غربی دارای یک نماینده زن باشد.
خبری از اصولگرایان نیست؛ هست؟
کاهش مشارکت در آرای منتحبین حوزههایی که رقابت قومیتی نداشتند، چشمگیر است. برای اولینبار در تاریخ، مردم ماکو یک چهره کرد اهل سنت را به عنوان منتخب خود به مجلس فرستادند. منتخب سوم استان، سید سلمان ذاکر، از چهرههای اصولگرا به شمار میرود، اما استان آذربایجان غربی مهمترین استانی است که نمایندگان اصولگرا در آن اکثریت مطلق ندارند. بعضی فعالان سیاسی معتقدند تایید صلاحیت تعداد بسیار بالای نامزدهای انتخابات باعث شکستهشدن آرای شهروندان ترک شده است.
در حوزه انتخابیه ارومیه بیش از ۱۱۰ نفر برای کرسی مجلس با هم رقابت میکردند. البته در همه حوزههای انتخابیه تایید صلاحیت به این شدت نبود. مثلا حسینپور در حالی برای دومینبار به کرسی نمایندگی مجلس تکیه زد که شب انتخابات تنها سه نفر از رقیبان او در صحنه باقی مانده بودند.