علی دایی یک ستاره است. یک ستاره تحصیلکرده که می تواند آرای زیادی را در هر انتخاباتی کسب کند. او این قدر معروف است که اگر اراده کند مثلا رئیس فدراسیون فوتبال آسیا شود ، بیشترین حمایت را بدست بیاورد. برای انتخابات شوراهای شهر اگر کاندیدا شود ، در شرایطی که امثال دبیر و خادم و جدیدی و حتی حسین رضازاده این همه رای آورده اند ، او قطعا نفر اول انتخابات می شود اما دایی وارد این بازی ها نمی شود. در همه این سال ها هنوز یک عکس انتخاباتی با هیچ نامزدی نینداخته و حتی 4 سال قبل وقتی از طرف نزدیکان همه نامزدها به او پیشنهاد شد تا با آنها عکس بگیرد ، زیر بار این کار نرفت. 8 سال قبل هم با اینکه به طور ضمنی انزجارش را از شرایط موجود نشان داد و رایش را می شد پیش بینی کرد ، حاضر نشد خیلی رسمی وارد بازی سیاسی شود. او رایش مشخص بود به کدام جریان است اما حمایتی رسمی نکرد و دلیلش را هم خیلی صریح گفت:«پدرم وصیت کرده است هیچ وقت وارد بازی سیاسی نشوم.»
این توصیه برای دایی یعنی حرف آخر اما دلایل بسیار دیگری را هم می شود برشمرد که دایی نخواهد وارد بازی سیاست شود.
او در همه سال های فوتبالش خیلی بالا و پایین دیده است. از روزی که شش گل به کره زدند و آمریکا را بردند یا در لیگ قهرمانان اروپا گل های مهمی زد تا شب تلخ بازی ایران و مکزیک . همه این جریان ها برای او فقط یک شب طول کشیدند و هر بار او دوباره به سطح بالای دوست داشته شدن توسط مردم برگشته است.
او هیچ وقت انگ سیاسی نخورده و شرایط حسین رضازاده یا حمید سوریان برایش ایجاد نشده . بیشتر یک جریان ساز اجتماعی خود را نگه داشته تا یک بوقچی سیاسی . این چیزیست که سبب می شود دایی که بیش از یک ستاره فوتبال ، این روزها یک بیزنس من موفق باشد ، بتواند در بهترین شرایط ، مهمترین حرف را بزند. از شجاعی دفاع کند ، در حمایت از جنبش های مردمی حرف هایی بزند و انتقادش را از اشتباهات سیاسی هر دو جناح به زبان بیاورد و انتقاد کند.
دایی کار اقتصادی می کند و تا وقتی مستقل است ، می تواند از هر دو طرف کمک بگیرد. برای او ، نامش و برندش ، خیلی از درهای بسته را می گشاید و چون برای همه جا افتاده است او جناحی ندارد ، کسی دنبال یارکشی یا اعمال فشار به او هم نمی رود و این خوشایند ترین شرایط تجارت برای آقای گل دنیاست.
دایی و خانواده اش البته نکته دیگری هم دارند.
آنها اعتقاد به ریا ندارند. می گویند لاکچری زندگی می کنند پس می خواهند راحت
باشند.دایی از اینکه حالا می تواند آخرین مدل مازراتی زیر پای خودش یا همسرش است ،
احساس خوبی دارد و اصلا دوست ندارد خود را وارد این بازی های ریاکارانه کند که
خیلی از سیاستمداران یا اعضای شوراها نشان می دهند. اینکه خود را از جنس مردم نشان
دهند و بتوانند با آن رای بگیرند. دایی و خانواده اش ، همینند که هستند و چرا باید
وارد عرصه ای شوند که ارامش را از زندگی شان می گیرد و عایدی اش را هر طور برایش
دو دوتا کند ، 4 تا نمی شود.