رویداد۲۴ هدی کاشانیان: ایرانیان در دوره صفویه فقط یک چنین جشن (ملی) دارند، آن هم نوروز است، اما آن را طوری باشکوهی برگزار میکنند که فیالمثل این جشن سه روز تمام طول میکشید و در بعضی مقامات مانند دربار تا هشت روز ادامه داشت و از ورود آفتاب به برج حمل آغاز میشد و این عید را نوروز سلطانی مینامیدند.
ایرانیان جشن نوروز را مطابق سال شمسی که معمولاً تاریخ باستانی این بوم بوده است، برگزار میکردند و بانی این عید را جمشید میدانستند که شاهنشاه ایران است و از همین سنت باستانی به ثبوت میرسد که مردم این کشور به اعیاد مربوط به تحویل آفتاب و اعتدال ربیعی بسیار اهمیت قائل بودهاند و آغاز بهار را سخت نیکو و مبارک میشمردهاند، جشن نوروز هشت روز تمام ادامه داشته است.
مراسم نوروز در زمان صفوی را میتوان به دو دسته درباری و مراسم عامه مردم تقسیم کرد؛ بنابراین به طور قطع میتوان نوروز را آیینی همگانی دانست که بر اساس اسناد تاریخی موجود، همه قشرهای جامعه در آن شرکت داشتهاند و حکومت نیز به عنوان متولی اصلی برگزاری این جشن، خود را مقید و مکلف به برگزاری جشن نوروز میدانسته و این کار را با تشریفات تمام و هرساله به اجرا در میآورده است. در دوره صفوى، تاریخ قمرى و شمسى رواج داشته و طبعاً مراسم نوروز برگزار مىشده است. اولئاریوس در آن عهد چنین نوشته: «ایرانىها سال خود را برحسب حرکت خورشید و ماه تعیین و تنظیم مىکنند و به همین جهت داراى دو نوع سال شمسى و قمرى مىباشند. سال قمرى از نظر مذهبى برایشان اهمیت دارد که اعیاد و روزهاى سوگوارى خود را برحسب آن سال تعیین مىکنند.»
در این دوره پادشاهی توجه خاصی به ستارهشناسی میشد و برای اعلام سال نو، یک یا دو ساعت مانده به آغاز نوروز، منجمان با لباس فاخر به پشت بام کاخ سلطنتی میرفتند و با اسطرلاب مشغول کار میشدند. به محض دادن علامت توسط این منجمان، سال جدید با شلیک توپ و تفنگ اعلام میشد. صدای نواختن سورنای و نقاره، طبل و شیپور در همه جا میپیچید و مراسم شادی را با آتشبازی و نمایشهای کمدی در مقابل کاخ شاهنشاه برگزار میکردند. ایام عید نیز هشت روز به طول میانجامید.
شاه عباس به برگزاری مراسم جشن و عید نوروز علاقهای ویژه داشت و در هر صورت آن را با شکوه تمام برگزار میکرد و این عید را بخشی از جلال و شوکت سلطنت خود میدانست. تا جایی که شاه صفوی شخصاً در بسط و گسترش شادی و سرور در اعیاد مشارکت داشت. غیر از بار عام و پذیرفتن اعیان و ارکان مملکت و داد و ستد پیشکشها و عیدانهها و هدایا، به تماشای آذین بندی و چراغانی شهر میرفت. جشن نوروز غالباً از سه تا هفت شبانه روز ادامه مییافت وگاه به فرمان شاه مراسم گلریزان برگزار میشد و گلهای فراوانی را سر راه او و ملازمان میریختند. اما اگر نوروز با مراسم محرم همزمان میشد به دستور شاه اول مراسم سوگواری امام حسین (ع) برگزار میشد و بعد به مدت هفت شبانه روز جشن و پایکوبی نوروز برگزار میشد.
یکی دیگر از جشنهای نوروز، جشن گل سرخ و یا جشن گلریزان است. این جشن در بهار و در مراسم شکوفه زدن گل سرخ برگزار میشد و تا زمانی که گل سرخ وجود داشت، ادامه پیدا میکرد. در این جشن شب و روز در اماکن عمومی رقص و پایکوبی برپا میشد و شماری از نوجوانان که برای سرگرمی مردم در قهوه خانهها میرقصیدند، در خیابانها و محلات شهر راه میافتادند و عدهای هم همراه آنها، طبقهایی پر از چراغ حمل میکردند و بر سر و روی عابران گل میریختند و از آنان پول میگرفتند. زنان و مردان شهر در حومه شهرها به گردش میپرداختند و غذا و تنقلات میخوردند و از روی شوخی به یکدیگر گل سرخ پرتاب میکردند.
این جشن یادگاری از جشن قدیمی به نام «الهه گل» است که در فصل بهار برگزار میشد. از قرار در جشن گل سرخ به دستور شاه عباس آب خزینه حمام بزرگ شهر را تازه میکردند و آن را با چند خروار گل سرخ پر میکردند. ملا جلال منجم یزدی مینویسد: «در اواسط این ماه طرفه گلریزانی در حمام بزرگ اصفهان نمودند، چنان که پی در پی آب خزینه را در صحن حمام رها کردند و با آب سرد بیرون شد.
سپس آب در گل بستند، چنان که در جمیع امکنه حمام، نشیننده را در آب تا سینه بود و بیست خروار گل سرخ که به وزن تبریز نگهداری و سیصد و پنجاه من باشد در آب ریختند و تمام روی این آب گل ایستاده بود. جوانان سفید اندام و ... جز سر و گردنی پیدا نبودند. روز بعد ولد خلف کلب آستان علی، به دستور پدر حمام را قُرق کرده و با رفقا و ندیمان گلریزان را شروع میکردند که این عمل باعث عتاب و خطاب شاهانه شد.»
مراسم گلریزان یا جشن گل سرخ گاهی بر سر پل الله وردیخان صورت میگرفت و گلهای فراوان بر سر راه شاه و همراهان او میریختند؛ چنان که در سال ۱۰۱۸ ق. بر سر پل گلریزان کردند. دلاواله شرقشناس ایتالیایی مینویسد: «ایرانیان روز پانزدهم فوریه (حدود ۲۵ بهمن) را نیز عید میگیرند و آن را «عید اسفند» مینامند؛ زیرا در این تاریخ گیاه معروف اسپند از زمین میروید و این نخستین گیاهی است که رسیدن بهار را نوید میدهد. در این روز و روز بعد از آن شهر را آذین میبندند و هنگام شب، چراغها و مشعلهای بسیار در دکانها میافروزند و به شادی و نشاط و سرور میپردازند.»
در ایام نوروز در تمام هشت روز، گردش و تفریح در خارج شهر به طرز بیسابقهای جریان داشت. هر کسی هدایا و تحفی فراهم میکرد؛ و روز عید برای یکدیگر تخممرغهای منقش و طلایی میفرستادند، بعضی از اینها سه دو کای طلا ارزش داشتند. شاهنشاه پانصد تخم مرغ از نوع مزبور در بشقابهای نفیس در سرای خود بین سوگلیهای خویش بخشش میکرد. این تخممرغها مستور از طلا و مزین به چهار صورت یا مینیاتور نفیس است. روایت میکنند که ایرانیان در تمام ادوار (تاریخ خود) در ایام نوروز به یکدیگر تخممرغی هدیه میدادهاند، چون تخممرغ نشان پیدایش حیات و آغاز تکوین موجودات است. تعداد مصرف آن در ایام عید باورکردنی نیست.»