ميگويند نرگس، گل زمستان است. مقاوم است و صبور. در سرماي جانسوز و انبوه برف، راه را مييابد و سر از خاك برميآورد. چشمنواز است و زيبا و از قضا نام انگليسي نارسيس كه در تاريخ كهن، نماد خودشيفتگي است، شايستهاش نيست چرا كه آنچنان از خود گذشته و ديگر دوست است كه سرماي بيامان را بر جان ميخرد و براي نوازش چشمها و دلها، راست قامت ميايستد.
داستان زندگي دختر سرزمينمان، نرگس كلباسياشتري، مرا به ياد همين مقاومت و ايستادگي و صبوري گل نرگس مياندازد. در اين ايام مبارك كه مزين به نام رسول شفقت و رحمت، حضرت ختمي مرتبت، محمد مصطفي(ص) است، مهرباني و ازخودگذشتگي يك گل نرگس ميهنم، مرا بيش از پيش به اين فكر واميدارد كه به راستي چه بسيار انسانهايي كه به خوبي علت زنده بودن و آن وجوب پيش از وجود را دريافتند.
زيستني كه براي زيست ديگري تجلي مييابد و در اين جهان پر ز عداوت و افراطيگري، كه در همين همسايگي كشورمان روزانه بسياري كودك و زن بيگناه به دست داعش و وهابي و افراطيون به كام مرگ فرستاده ميشوند، دختريزاده ايران و اصفهانيالاصل، شش سال از روزهاي زندگاني پر بركتش را با تمام توان مادي و معنوي براي كمك به كودكان بيپناه، مستمند و نابيناي هندوستاني مصروف ميدارد. او كه در سن نوجواني پدر و مادر خود را از دست ميدهد، با چنين غمي به كشور انگلستان كه مدتي از سالهاي زندگي را به سبب تحصيل پدر بزرگوارش در آن كشور ميزيسته، سفر ميكند. اما نرگسِ اين داستان، به زودي با ترك زندگي در غرب به هندوستان سفر ميكند و در يكي از فقيرترين نقاط كره زمين، شهر راياگادا به تاسيس مدارس و مراكز نگهداري كودكان بيسرپرست و نابينا ميپردازد و بنيادي به نام پِريشان براي زدودن پريشانيهاي روزگار از چهره كودكان رنجديده را بنا مينهد.
چه شايسته فرموده است رسول مهرباني صلواتالله عليه كه « إنما الأعمال بالنيات» و چه نيتي نيكوتر از خيرخواهي نوع بشر با هر نژاد و رنگ و آييني. با نرگس كه سخن ميگويم درك ميكنم خداوند مهربان چه نهاد نيكو و قدرت دهشي در وجود او به وديعه نهاده تا جايي كه گيسوانش را براي كمك به مراكز درمان كودكان سرطاني كه در مراحل مداوا موهاي خود را از دست ميدهند، به حراج ميگذارد.
شوربختانه، طي دو سال گذشته، او در دام ناسپاسي، اخاذي و پروندهسازي مافياي قومي برخي افراد شهر و رقباي بنيادي كه تاسيس کرده، گرفتار شده كه براي تصاحب بنياد خيريه و مدارس او، به تضييع حقوق انساني و شهروندي وي در دادگاههاي محلي پرداختند و او را به اتهامهاي واهي و بياساس متهم کردهاند. از آنجا كه او داراي گذرنامه ايراني نبود و با پاسپورت بريتانيايي وارد هندوستان شده بود، چندين مرتبه از سفارت انگلستان به عنوان يكي از كشورهاي متبوع خود درخواست معاضدت حقوقي وكنسولي میکند كه هيچگونه پاسخي دريافت نميكند. اين در حالي است كه دستگاه ديپلماسي وكنسولي ايران به محض اطلاع از اين مساله، گذرنامه ايراني ايشان را صادر و تلاشهاي گستردهاي را در چارچوب قوانين و مقررات داخلي و بينالمللي، آغاز کرد و بنا بر اطلاع، اين تلاشهای مجدانه همچنان ادامه دارد.
متاسفانه طي روزهاي اخير، راي دادگاه محلي مبني بر زندان و جريمه مالي ايشان صادر شد كه نهتنها بر اساس اصول حقوقي و ادله اثبات دعوي داراي اشكالات بسياري است بلكه با توجه به شرايط نامناسب زندان در آن شهر، بيم خطرات جاني براي او محتمل است. در شرايط كنوني با توجه به زمان كوتاه باقيمانده تا ارايه دادخواست تجديدنظر و احتمال رد آن توسط دادگاه محلي و اجراي حكم زندان، از مسوولان مرتبط وزارت امور خارجه انتظار ميرود با به كارگيري تمام ظرفيتهاي موجود ديپلماسي بينالمللي و حقوق كنسولي بر مبناي مواد 5 و 36 كنوانسيون 1963 وين درباره روابط كنسولي، تلاشي مضاعف کرده، با اعزام نماينده ويژه وزير محترم امور خارجه جهت رايزني با دولت هندوستان، نسبت به حل موضوع و اثبات بيگناهي اين سفير نوعدوستي و مهرورزي كشورمان، اقدام کنند.
همچنين از نمايندگان محترم مجلس شوراي اسلامي، خصوصا فراكسيون زنان مجلس، انتظار ميرود با استفاده از امكانات گروه دوستي پارلماني ايران- هندوستان، در اقدامي هماهنگ توجه تمامي بانوان عضو پارلمان هند (لوك سابها و راجيا سابها) را به اين موضوع معطوف کرده، همچنين به عنوان زنان حامي حقوق شهروندي اتباع ايران، پيام درخواست معاضدت و حمايت حقوقي، ديپلماتيك و كنسولي از دولت هندوستان بر اساس موازين بينالمللي و توافقات دوجانبه، مبني بر حمايت از اين بانوي نيكوكار سرزمينمان كه عمر خويش را در كمك به كودكان بيبضاعت آن ديار مصروف داشته، به وزير امور خارجه هندوستان سركار خانم «سوشما سواراج»، ابلاغ کنند.
از ديگر سو، طي مدت اخير با فرهيختگان متعددي از جامعه فرهنگ، هنر و انديشه كشورمان پيرامون اين موضوع به گفتوگو پرداختم و دريافتم كه به لطف خداوند حساسيتي مبني بر حمايت از نرگس، در اين بخش تاثيرگذار جامعه مدني، ايجاد شده است. با توجه به علاقه ويژه مردم هندوستان به جامعه هنري و فرهنگي خود، مسلما انتقال اين درخواست عمومي و دغدغه انساني به جامعه فرهنگي و هنري كشور هند از طريق هنرمندان و اصحاب فرهنگ ايران، ميتواند حساسيتي ويژه در جامعه مدني هند ايجاد و در تغيير شرايط و احقاق حق نرگس كلباسي اشتري، موثر واقع شود.
در پايان متذكر ميشوم، با توجه به وجود قانون موافقتنامه انتقال محكومين به حبس بين دولت جمهوري اسلامي ايران و دولت جمهوري هند (مصوب 11/12/89) در صورت عدم تغيير شرايط و به نتيجه نرسيدن احتمالي تمام تلاشها، ميتوان از ظرفيت اين موافقتنامه در جهت اعزام ايشان به ايران جهت طي دوران محكوميت با شرايط ملحوظ در اين قانون، استفاده کرد. اميدوارم به مرحمت پروردگار و همت جمعي و متحد همه ما، اين نرگس سرزمينمان و تمام نرگسهاي اين ميهن به پاس زحمات خود و نيت خيرشان براي كمك به نوع بشر، روزهايي خوش و سرشار از رحمت پروردگار در پيش داشته باشند.
*حقوقدان
منبع: اعتماد