به گزارش خبرآنلاین، در این خاطره نگاری آمده است؛
من
خدمت امام شرفیاب شدم، عرض کردم که ما نمیدانستیم که بعد از ٦٠ سال طلبگی
و مبارزه در راه اسلام و انقلاب، آمریکایی شدهایم؛ ولی حالا فهمیدهایم
که ما با مهر تأیید جنابعالی، آمریکایی از آب درآمدهایم و شما اتهام
آمریکاییبودن ما را تأیید میفرمایید. گفتم اگر واقعا جنابعالی به عنوان
امام و رهبر ما، ما را آمریکایی میدانید، قاعدهاش این است که ما را از
صفحه وجود محو بفرمایید... قاعدهاش این است که دستور بفرمایید ما را داخل
دریاچه ساوه بریزند و در جامعه روحانیت را ببندند و کرکرهاش را پایین
بکشند. ما تابهحال فکر نمیکردیم اسلاممان اسلام آمریکایی است، زیرا ما
معارفمان را در حوزه علمیه از مجالس درس فقه و اصول و اخلاق شما
فراگرفتهایم... تا من گفتم اگر ما آمریکایی هستیم پس ما را به دریاچه ساوه
بریزید، ایشان سریع سرشان را بلند کردند و گفتند نخیر، من کی چنین حرفی را
زدم؟ من چنین حرفی نزدم. من به شماها علاقه دارم!... فرمودند که من به شما
علاقه دارم و باید جبران کنم و این نسبت و تهمت را برطرف کنم. من تا دیدم
ایشان گفتند باید جبران کنم، گفتم پس اجازه بدهید بنده سؤالی بنویسم و به
شما بدهم. شما هم چیزی مرقوم بفرمایید که این اتهام را رفع کند... ایشان
فرمودند خیر، الان من چیزی نمینویسم؛ ولی بعد از انتخابات بیایید و هرچه
شما برای رفع این تهمت بنویسید من آن را تأیید میکنم. بنده خداحافظی کردم،
منتها کمی دلم شکست، برای اینکه فکر نمیکردم امام اینطور برخورد کند.
بالاخره قلبا مقداری ناراحت شدم؛ ولی ابراز نکردم و مسئله را به خداوند
متعال واگذار کردم.