بنا بر این گزارش بخشهایی از گفت گوی شریعتی را در ادامه میخوانید:
در سال ۱۴۰۲ در سیاست داخلی عمده کنشها در میان نیروهای سیاسی معطوف به مسئله انتخابات مجلس دوازدهم بود که در اسفندماه برگزار شد. از مردادماه به این سمت که قانون جدید انتخابات ابلاغ و تقویم کاری برگزاری انتخابات آغاز شد، عملا نیروهای سیاسی در حوزه سیاست داخلی با یک نگاه معطوف به انتخابات آرایش خود را تعیین و برنامه ریزی کردند که چگونه با مسئله انتخابات مواجه شوند. طبعا در میان جبهه نیروهای محافظه کار و جبهه نیروهای اصلاح طلب که دو جناح اصلی و بزرگ کشور هستند، رویکردهای متفاوتی درباره انتخابات بود که منجر شد، هر یک از گروههای سیاسی موضع خاص خود را در قبال انتخاب بگیرند و از آن جهت پیامهای سیاسی به جامعه ایران منتقل شد.
جبهه اصلاحات که نیروهای اصلاح طلب را شامل میشود با توجه به سوابق برگزاری انتخابات در کشور اعلام کرد که در انتخابات مشارکتی ندارد. جبهه اصلاحات با اتکا به قانون انتخابات و رویههایی که در بحث بررسی صلاحیت کاندیداها و انتخابات سالم، آزاد و معنادار اتفاق افتاد توصیهای به نیروهای سیاسی برای مشارکت در انتخابات به عنوان کاندیدا نداشت و عملا از انتخابات و مشارکت در انتخابات کناره گیری کرد البته مواضع خود را اعلام و گفتند با برآورد و چشم اندازی که دارند، مشارکت چندان امیدوارکنندهای را نمیبینند و ترجیح میدهند در کنار اکثریت ملت بایستند. طبعا کسی از ناحیه احزاب اصلاح طلب در انتخابات پیش ثبت نام نکرد و در نهایت در انتخابات از بین ۱۵ هزار کاندیدایی که مورد تایید قرار گرفتند به تعداد انگشتان یک دست نیرویی که وابسته به احزاب اصلاح طلب باشد و همراه و مورد تایید آنها باشد در بین آنها نبود و طبعا از کسی حمایت نکردند و فهرستی در انتخابات ندادند.
در سمت نیروهای محافظه کار و اصولگرا هم هرچه به انتخابات نزدیک شدیم شکافهای جدی سرباز کرد و اختلافات مبنایی در بین نیروهای محافظه کار به بیرون درز کرد. در روز برگزاری انتخابات عملا به معرفی ۴ یا ۵ فهرست انتخاباتی در تهران و شهرهای بزرگ کشور منتهی شد. این آرایش نیروهای سیاسی و جناحهای فعال در داخل کشور با محوریت بحث انتخابات بود. در روز انتخابات هم مشاهده کردید که پیش بینیهای جناح اصلاح طلب تحقق پیدا کرد و بیش از ۶۰ درصد جامعه در انتخابات مشارکت نکردند و رای ندادند. بخش زیادی از جامعه رای دهنده که حدود ۸ و یا ۹ درصد واجدان شرایط، در انتخابات مشارکت موثر نداشتند یعنی رای سفید و یا رای باطله دادند. نرخ مشارکت در انتخابات به حدود ۳۳ درصد منتهی شد و کمترین مشارکت در طول تاریخ برگزاری انتخابات را در نظام جمهوری اسلامی رقم زد.
در انتخابات به طور کامل همه جناحها، پایگاه رایشان به صورت نسبی سر سازگاری با تعداد هواداران آنها و رای دهندگان نداشت حتی جناح تندرو افراطی پایداری و جناح قالیباف با ریزش رای بسیار قابل توجه مواجه شدند. سر لیست جناح افراطی و تندرو در انتخابات در دور پیش که ائتلاف داشتند قالیباف بود، او در آن انتخابات یک میلیون و ۲۰۰ هزار رای در تهران آورد. این بار سرلیست تهران نبویان بود او در تهران کمی کمتر از ۶۰۰ هزار رای آورد یعنی در سرلیست ۶۰۰ هزار رای از دست دادند و قالیباف ۸۰۰ هزار رای از دست داده است. ۷۰ درصد آرا قالیباف ریزش و بیش از نیمی از آرای سرلیست ریزش کرد این یعنی نصف پایگاه آنها هم رای ندادند. طبعا آثار این عدم مشارکت در پایگاه رای جناح راست باعث میشود باهنر در کرمان رای نیاورد و امثال نوبخت هم در رشت رای نیاورد این اتفاقاتی است که افتاد. رای مطهری عجیب و غریب بود و ۱۰۰ هزار تا بود.
بیشتر بخوانید: سعید شریعتی: عدم مشارکت ۸۰ درصدی در مرکز سیاسی کشور پیام روشنی دارد
یکی از نقاط مورد اعتراض و مورد انتقاد نیروهای اصلاح طلب که در انتخابات مشارکت نکردند این است که مجلس از جایگاه خود عدول کرد، مجلسی که در قانون اساسی تعریف شده با این مجلسی که کار میکند تفاوت بسیار زیادی دارد. تحلیل این بود که مجلس موثر نیست و نتیجه انتخابات مردم هرچه باشد، این مجلس از تاثیرگذاری بسیار فاصله گرفته است. همچنین از جهت کارایی، تصمیم سازی و تصمیم گیری، این مجلس هیچ اثر و نقشی نخواهد داشت. کانونهایی خارج از مجلس تصمیم سازی و تصمیم گیری میکنند و مجلس صورت قانونی به آنها میدهد و آنها را تبدیل به ماده و انشاء میکند تا قانون داشته باشند و روح تصمیم گیری و روح نظارت بر حسن اجرای امور که از وظایف اصلی مجلس بوده ستانده شده است. کارکرد این مجلس، آغاز و دامن زدن به منازعات بین نیروهای سیاسی در داخل و خارج و مجلس است. من در توییتی نوشتم به جای اینکه این مجلس پایلوت و نمونه جامعه باشد و عصاره فضایل ملت باشد پیلوت جامعه است و مشعل دعواها و منازعات جامعه خواهد بود.
اصلاح طلبان تقریبا یک حرف ثابت ایجابی درباره انتخابات دارند، آنها زمانی مشارکت فعال میکنند که انتخابات معنادار و آزاد باشد و قواعد انتخابات آزاد در آن برقرار باشد. اگر شورای نگهبان به شکلی که در گذشته و در سالهای ۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ و انتخاباتی با نتیجه تعیین شده برگزار و با رئیسی بیعت کند نه تنها اصلاح طلبان بلکه نیروهای سیاسی جناح محافظه کار هم در انتخابات بعدی با این شیوه برگزاری انتخابات همراهی نمیکنند، چون مردم با این نوع انتخابات همراهی نمیکنند.
اما راهکار یک مجلس قوی کجاست ؟ روش اصولگراها اینه چند ماه منتهی انتخابات ۱۴۰۴ هیجان مبارزه با دشمنان الهام میشه بشون ، رقاصه و مطرب و حق شهروندی شل حجابی و وعده های چیپ بعلاوه لزوم نیاز به یه مشارکت نصفه نیمه برای خالی نماندن ویترین امنیت و ژست بین المللی ?