رویداد۲۴ | علیرضا نجفی: نظام شاهنشاهی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷، با اعلام بی طرفی ارتش فرو پاشید و کمتر از دوماه پس از آن نیز آیتالله خمینی دستور برگزاری یک همهپرسی سراسری برای تایید قانونی حکومت جدید داد. البته لغت همهپرسی در آن زمان استفاده نمیشد و بجای آن از لغت رفراندوم استفاده میکردند.
صادق طباطبایی که در آن زمان معاون سیاسی وزارت کشور بود مینویسد: «۱۲ روز از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مرحوم حاج احمدآقا خمینی گفتند، امام میگویند رفراندوم باید هرچه زودتر برگزار شود. من با آقای دکتر صدر حاجسیدجوادی در وزارت کشور دیدار کردم و پیام امام را به ایشان دادم. وزیر کشور گفت ما الان تشکیلات سالم اداری در کشور نداریم، حتی پاسبانها نه میتوانند با لباس و اونیفورم سابق سر کار بروند و نه ابزار بیسیم و ماشین دارند، کلانتریها هم اکثر در روزهای آخر بهشدت آسیب دیده است. در مراکز استانها و شهرها هم استانداران و فرمانداران هنوز مستقر و مسلط به اوضاع نشدهاند. انجام امر امام چند ماهی فرصت نیاز دارد. من مطلب را به احمد آقا طی یک تماس تلفنی اطلاع دادم. کمی بعد ایشان تلفن کرد و گفت امام میفرمایند، اگر کمی بجنبید، این کار انجام میشود. دو روز بعد احمدآقا مجددا زنگ زد و گفت امام میگویند قصه رفراندوم به کجا رسید؟ من گفتم مطلب تازهای ندارم. ایشان گفت امام معتقدند خود شما به وزارت کشور بروید و با تجربه کار سازمانی که از انجمنهای اسلامی دارید، سامان دادن به این امور را خود برعهده بگیرید.»
بدین ترتیب آیتالله خمینی دستور تشکیل ستادی تحت عنوان «ستاد اجرایی رفراندوم» را صادر کرد و صادق طباطبایی به عنوان مسئول اجرایی رفراندوم به وزارت کشور رفت. طباطبایی چند روز پس از آن اعلام کرد که رفراندوم برای تعیین حکومت جدید در روزهای دهم و یازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸ برگزار خواهد شد و تنها گزینههای رای دهندگان پاسخ «آری یا نه به جمهوری اسلامی» است.
دولت موقت خود را آماده برگزاری رفراندوم کرد و برای بیشتر شدن مشارکت مردمی، حداقل سن مجاز برای رای دادن را از ۱۸ سال به ۱۶ سال کاهش داد. این کار باعث اضافه شدن بیش از دو میلیون نفر به واجدین شرایط بود، اما مخالفت حکومت انقلابی با وجود گزینههای دیگری در کنار تنها گزینه اعلام شده، باعث تحریم رفراندوم از سوی برخی از گروههای انقلابی شد. گروهها و جریانهای سیاسی مختلف، در کنار هم رژیم شاه را ساقط کرده بودند و که حال زمان تعیین سرنوشت بود میخواستند همهپرسی چندگزینهای داشته باشند.
منتقدان رفراندوم معتقد بودند انتخاب گزینهها بر پایه حضور و تاثیر همه جریانهای سیاسی نیست؛ چرا که تنها گزینه انتخابی جمهوری اسلامی است که در واقع ایدئولوژی بخشی از انقلابیون میباشد و انواع دیگر حکومت در آن لحاظ نشده است. حتی آیتالله شریعتمداری نیز با این گروه از منتقدان رفراندوم همرای بود و رسما خواستار وجود گزینههای متعدد در رفراندوم شده بود.
آیتالله خمینی با وجود گزینههای دیگر مخالف بود و استدلال میکرد که مردم ایران پیشتر در جریان سرنگونی حکومت شاه و در راهپیماییهای خیابانی و شعارهای خود اعلام کرده اند که خواستار حکومت جمهوری اسلامی هستند.
کلمه جمهوری که از جمهوری پنجم فرانسه اخذ شده بود، فصل مشترک انقلابیون بود. چریکهای فدایی و احزاب چپگرا حکومت مطلوب خود را جمهوری شورایی و جمهوری خلق میخواندند و در طرف دیگر، جناح چپ جبهه ملی میگفت نام حکومت مطلوبش «جمهوری ایران» است و صفت «اسلامی» به استبداد خواهد انجامید. جبهه دموکرات کردستان «جمهوری خلق» را پیشنهاد داده بود و نهضت آزادی نیز حکومت مطلوب خود را «جمهوری دموکراتیک اسلامی» اعلام کرده بود. اما از میان تمام این گزینهها، فقط حکومت جمهوری اسلامی باقی ماند.
آیتالله خمینی حتی پیشنهاد مهندس بازرگان، نخست وزیر وقت، را که خواستار اضافه کردن صفت «دموکراتیک» به «جمهوری اسلامی» شده بود را رد کرد و جمله مشهور «جمهوری اسلامی، نه یک کلمه بیش نه یک کلمه کم» را خطاب به دولت موقت گفت.
بیشتر بخوانید:گروههای سیاسی ابتدای انقلاب چه موضعی نسبت به قانون حجاب اجباری داشتند؟
مشکل دیگر مشخص نبودن چیستی و چگونگی حکومت جمهوری اسلامی بود. هنوز قانون اساسی و شیوه حکومت تبیین نشده بود و مشخص نبود که مردم قرار است به چه چیزی رای بدهند. احمد شاملو که از منتقدان این رفراندوم بود، در یک سخنرانی در دانشگاه برکلی آمریکا میگوید: «یک جعبه سربسته مقابل ما بود که به آن رای بدهیم و نمیدانستیم جمهوری اسلامی یعنی چه، بنابراین دلیلی نداشت در آن رفراندوم شرکت کنیم و آن را تحریم کردم.»
آیتالله مطهری چند روز پیش از برگزاری رفراندوم در تلویزیون حاضر شد و درباره حکومت جمهوری اسلامی چنین گفت: «جمهوری اسلامی یعنی نوع حکومتی که در آن حاکم برای مدت موقت توسط مردم انتحاب میشود. اسلامی بودنش هم به معنای این نیست که روحانیون طبقهی حاکم باشند یا پستهای دولتی بگیرند. روحانیون بزرگ هم با این موضوع مخالفند. ولایت فقیه هم این نیست که فقیه بخواهد حکومت بکند.» این سخنان را میتوان از معدود مواضع ایجابی درباره چیستی جمهوری اسلامی دانست.
به دلیل همین مسائل بود که عدهای اصل عبارت رفراندوم را نیز زیرسوال بردند. برای مثال عبدالکریم لاهیجی درباره این مسئله نوشت: «رویداد ۱۲ فروردین مشخصههای یک بیعت از مردم را داشت تا برگزاری یک همهپرسی؛ اشکال برگزاری چنان همهپرسیای این عنوان میشود که در نظرسنجی دوازده فروردین ۱۳۵۸، نوع حکومت بعدی از مردم پرسیده نشد و نحوه سؤال (جمهوری اسلامی، آری یا نه؟) به شکلی است که مردم را بین انتخاب شیوهای معلوم یا تندادن به شیوهای نامعلوم مخیر میکند که از لحاظ روانی تودههای مردم را به انتخاب پاسخ آری متمایل میکند. این تشویق به آری گویی در شکل و رنگ برگهها نیز لحاظ شده بود.»
رفراندوم با چنین وضعیتی در ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ برگزار شد. عدهای از گروههای انقلابی، مانند سازمان مجاهدین و چریکهای فدایی، رفراندوم را به همین دلایل تحریم کردند. فرخ نگهدار درباره موضع سازمان چریکهای فدایی میگوید: «پیشنهاد ما این بود که اول انتخابات مجلس مؤسسان صورت گیرد و قانون اساسی تازه توسط آن مجلس تدوین شود. سپس آن قانون با برگزاری رفراندوم به رأی ملت گذاشته شود. استدلال اصلی ما در دفاع از این پیشنهاد این بود که برای مردم محتوای جمهوری اسلامی هنوز روشن نیست. هیچ کس نمیداند جمهوری اسلامی واقعا چه نوع حکومتی است.»،
اما عده گروههایی که رفراندوم را تحریم کردند زیاد نبود و علاقمندان به آیتالله خمینی به خواسته وی مبنی بر شرکت در رفراندوم تن دادند. بعلاوه، حمایت آیتالله طالقانی، که نفوذ کمنظیری در میان گروههای مختلف انقلابی دلشت، از شرکت در رفراندوم باعث شد بسیاری از افرادی که شرکت در رفراندوم را تحریم کرده بودند در روز یرگزاری آن به پای صندوق رای بیایند. حکومت انقلابی همچنین با وعده برابری و آزادی به اقلیتهای قومی و مذهبی، آنها را به حضور در رفراندوم تشویق کرد.
دکتر سنجابی، رهبر وقت جبهه ملی، اظهار کرد که «محتوای جمهوری اسلامی، دموکراتیک است» و پیروانش را به رای مثبت دادن به آن تشویق کرد. بازرگان و دیگر ملی مذهبیون نیز چنین کردند. نهایتا مخالفان تکگزینهای بودن رفراندوم، از آیتالله شریعتمداری تا مسعود رجوی، نیز در رفراندوم شرکت کردند. جالب اینجاست که حتی برخی از دولتمردان رژیم شاه نیز در رفراندوم شرکت کردند و رای خود را به صندوقی که در زندان تعبیه شده بود انداختند. روزنامه آیندگان درباره این مسئله نوشت: «امیرعباس هویدا رای خود را با دقت تا کرد و به صندوق انداخت و در پاسخ به این پرسش که رأی شما آری بود یا نه؟ گفت: رای باید مخفی باشد.» نیکپی، شهردار پیشین تهران، اما رای آری خود را با صدای بلند اعلام کرد و گفت: «انشاءالله مبارک است.»
دوازدهم فروردین آرای مردمی را اعلام کردند که بنابر ادعای مسئولین وقت بیش از ۹۷ درصد به جمهوری اسلامی رای داده بودند. وزارت کشور اعلام کرد که تعداد کل واجدین شرایط ۲۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است و از این میان ۲۰ میلیون و ۲۸۸ هزار و ۲۱ نفر در همهپرسی شرکت کرده اند و ۲۰ میلیون و ۱۴۷ هزار و ۵۵ نفر رای «آری» به صندوق انداخته و تنها ۱۴۰ هزار و ۹۶۶ نفر رای «نه» داده اند. به این ترتیب رژیم پادشاهی که در عمل (دوفاکتو) فروپاشیده بود، به صورت قانونی (دوژور) نیز فروپاشید.