رویداد ۲۴ | سعید شمس: از همان لحظهای که خبر تهاجم اسراییل به کنسولگری ایران در سوریه و شهادت ۷ ایرانیِ عضو سپاه مخابره شد، دو جملهٔ «ایران باید واکنش صریحی بدهد» و «به دلیل شرایط باید صبوری کنیم» بهانهای شد تا «دوقطبی» جدیدی بر سیاست خارجی ایران سایه بیاندازد. هم عکسالعمل نظامی تبعات مثبت و منفی خواهد داشت و هم واکنش نرم هزینه و فایدههایی میتواند در پی داشته باشد.
عبدالرضا فرجیراد، تحلیلگر مسائل بینالملل و مدیرکل اسبق شورای راهبردی روابط خارجی وزارت خارجه، در گفتگو با رویداد ۲۴، ایران را در موقعیتی نمیبیند که بتواند به راحتی تصمیم به استقبال از فضای جنگی بگیرد.
بخشهای مهمی از این گفتگو را در زیر میخوانید:
*بنیامین نتانیاهو هم به هدفش در جنگ با غزه نرسیده و هم اینکه تحت فشار آمریکا است تا به رفح حمله نکند تا نتواند با فرماندهی حماس مقابله کند. همچنین اسرائیل احساس میکند از سمت جنوب لبنان در امنیت نیست و از آنجایی که صدهزار شهرکنشینی اسرائیلی آوارده شدهاند، با حمله به سفارت ایران دنبال این بود فضا را به فضای درگیری رودررو تبدیل کند، بلکه از زیر بار فشار خلاص شود. به همین دلیل اصلا به صلاح نیست ایران علیه اسرائیل واکنشی نظامی داشته باشد تا در موقع مقتضی کاری که باید انجام بدهد را انجام بدهد تا از بروز و ظهور جنگ در منطقه جلوگیری شود. چرا که در غیر اینصورت آمریکا به خاطر مباحث انتخابات داخلی، برخی از مسائل درونی و همچنین حمایت افکار عمومی از اسراییل، پشتیبانی همهجانبه از این کشور را در دستور کار خود قرار خواهد داد؛ بنابراین باید گفت آنهایی که در داخل درگیری نظامی را طلب میکنند، تفکرشان سطحی است و عمیق نیست.
*شاید این موضوع طرح شود که «پاسخ نظامی ندادن» از جانب ایران، دولت اسرائیل و اسرائیلیها را به این توهم دچار کند که «ایران یارای مقابله با اسرائیل را ندارد» که این نظر قطعاً نظری غلط است. به هرحال ایران از طریق نیروهای جهادی و نیابتی مقابله با اسرائیل را در هر شرایطی انجام میدهد. طبیعتا بندر ایلات اسرائیل دچار مشکل شده است، به طوریکه حوثیها به کشتیهای سوئدی اجازه تردد از بابالمندب نمیدهند. همین یکی-دو روز پیش بود که عراقیها فرودگاه حیفا زدند که به همین دلیل باید اذعان داشت، اسرائیل از چند جبهه تحت فشار است و درباره ایران هم باید گفت، اینطور نیست که حالا هیچ جوابی به رقیب ندهد.
بیشتر بخوانید: اسرائیل میخواهد ایران را در مقابل آمریکا قرار دهد/ صبر و متانت جمهوری اسلامی به معنای عقب نشینی نیست
*با در نظر گرفتن مشکلات و محدودیتهای اقتصادی بیاییم و جنگ را در منطقه گسترش بدهیم، هیچ کمکی در پی نخواهد داشت. یعنی نباید بر اساس احساسات تصیمم بگیریم تا دستمان در پوست گردو نماند. اساسا درباره تصمیمهایی که در ابعاد جهانی موثر و مهم است، نمیشود احساسی تصمیم بگیریم. بر فرض ما الان به اسراییل موشک بزنیم و آنها هم در لبنان درگیری نظامی را شروع کنند یا بیاید زیرساختهای ما را بزند چه مشکلی از مشکلات موجود را رفع خواهد کرد؟ همینکه ایران با همراهی کشورهایی، چون روسیه و سوریه موضوع به شورای امنیت رفت، به هرحال اتفاقی مثبت و با دستاورد بود. بهطوریکه خیلی از کشورهای اروپایی و اکثریت اعضای شورای امنیت هم رفتار اسرائیل را محکوم کردند.
*ایران بالاخره حتما پاسخ لازم را به جسارت اسرائیلیها میدهد و واکنشی منطقی خواهد داشت. اما برخورد باید برخوردی باشد که منجر به جنگ نشود. تاکید و تکرار میکنم، ایران چند سال است که به اشکال مختلف تهدید و تحدیدهای بینالمللی را متوجه میشود و همچنین یکسری عوامل داخلی هم موجب شدهاند، اقتصاد ایران در موقعیت بنبست ماندگار باشد. شرح این شرایط نشان میدهد، ایران به هیچ وجه در موقعیتی نیست که به استقبال شرایط جنگی برود.
*همه این روزها درباره بررسی عواقب بازگشت دونالد ترامپ حرف میزنند و آشکارا از او میترسند. اصلا چه کسی گفته است، ترامپ میتواند بایدن را شکست بدهد؟ همین الان نظرسنجیها ۵۰ - ۵۰ را نشان میدهند و به همین دلیل احتمال ماندن بایدن در کاخ سفید اصلا کم نیست. درباره ترامپ باید به این ویژگی اشاره کرد که این چهره، چهرهای اقتصادی و کلاً بیشتر یک تاجر است تا سیاستمدار و به همین دلیل چندبار از اسرائیل رسماً طلب پایاندادن به جنگ با حماس داشت و خیلی صریح دلخوریاش را از نتانیاهو بیان کرده است. ببینید! با کسی که وجههاش اقتصادی است، میتوان وارد مذاکره شد و حتی به توافقهای مهمی رسید. حتی اگر آن شخص اسمش دونالد ترامپ باشد. پس در صورت برندهشدن ترامپ در انتخابات ۲۰۲۴ ایالات متحده، تصمیمگیران سطح بالای ایران باید به بررسی شرایطی بپردازند که میتوانند به توافق با آمریکایِ ترامپ منجر شود.
*نمیدانم چرا عدهای دلار ۶۴ هزار تومانی و سکه چهل و چند هزار تومانی را واکنش بازار به حمله اسراییل میدانند و عنوان میکنند. دلار را که دولت قبل از حمله آنها گران و وارد کانال ۶۰ هزار تومان کرد تا بتواند ۲۰ درصد حقوق اضافهشده کارمندان و بازنشستگان را از این طریق تامین کند. دلار یک ماه پیش پنجاه و چند هزار تومان و سکه ۲۷ میلیون تومان بود و نمیتوانیم، هزار تومان یا چند هزار تومان گرانشدن سکه و ارز را به حساب مناقشات بینالمللی گذاشت. ما با دولتی روبرو هستیم که در طول یک هفته سکه و طلا و دلار را گران کرد تا بتواند کسری بودجهاش را جبران کند.