رویداد۲۴ سارا ریاضی: به استناد منابع آمریکایی و رسانههای اسرائیلی، ارتش اسرائیل بامداد روز جمعه ایران را مورد حمله قرار داده است. مقامات ایرانی سرنگونی سه «ریزپرنده» در آسمان اصفهان را تایید کرده اند و برخی منابع هم گفته اند که یک پایگاه هوایی نظامی در نزدیکی شهر اصفهان در مرکز ایران مورد حمله قرار گرفته است. ارتش اسرائیل از اظهار نظر رسمی درباره این حمله خودداری کرده و مقامات رسمی ایران از جمله وزیر خارجه از ارتباط دادن مستقیم این حمله به اسرائیل خودداری کرده اند. برخی مقامات حتی یک قدم جلوتر گذاشته و گفته اند این ریزپرندهها از مکانی درون خاک ایران به پرواز در آمده و منشا آن مشخص نیست.
واکنشهای کم رمق و محدود مقامات ایرانی و اسرائیلی نشان میدهد هیچ یک از این دو خواستار آغاز جنگ گستردهتر در منطقه نیستند و تنشی که با حمله مستقیم ایران با اسرائیل آغاز شده بود، در آسمان اصفهان متوقف شده است. اما یک سوال باقی میماند و آن اینکه معادله منطقه با حمله روز چهاردهم آپریل ایران به اسرائیل چه تغییری کرده است؟ ایران در پی حمله گسترده موشکی و پهپادی خود به اسرائیل اعلام کرد که از این پس هیچ حملهای را به اهداف ایرانی، چه در خاک ایران و چه در منطقه، تحمل نمیکنو به آن پاسخی از جنس حمله روز چهارده آپریل خواهد داد.
صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران در گفتوگو با رویداد۲۴ درباره سیاست ایران در قبال اسرائیل و تغییر معادلات در منطقه بعد از تحولات اخیر توضیح داده است. او معتقد است ایران توان نظامی یک جنگ واقعی با اسرائیل را ندارد و حمله چهاردهم آپریل جنبه مصرف داخلی داشته است. او میگوید نه ایران، نه اسرائیل و نه آمریکا خواستار ادامه درگیری نیستند و بنابراین خطر جنگ تمام شده است.
استدلال جمهوری اسلامی و اسرائیل برای حمله مستقیم به دیگری در حالی که به نظر میرسد هیچ یک از این دو خواستار ادامه درگیریها نبودند، چیست؟
از هفتم اکتبر نظرم این بود که جمهوری اسلامی ایران به هیچ روی خواهان درگیری نظامی با اسرائیل نیست. اولا که اگر درگیری با اسرائیل شروع شود، بلافاصله پای آمریکا هم به میان خواهد آمد. آمریکا نشان داده که از هیچ اقدامی در حمایت از اسرائیل دریغ نمیکند، هرچند انتقاداتی نسبت به کشتار و عملیات بی رحمانه اسرائیل در نوار غزه در درون دولت بایدن وجود داشته باشد. اینکه چرا نتانیاهو قبول نمیکند که شرایط در غزه عادی شود، هم مشخص است. چون میداند که انتقادات به او در داخل اسرئیل به قدری زیاد است که اگر امروز مسال غزه به نوعی حل و فصل شود، بعید است که نتانیاهو تا آخر هفته دوام بیاورد؛ بنابراین شانس نتانیاهو برای باقی ماندن در قدرت منوط به ادامه درگیری در غزه است و به همین دلیل علی رغم انتقادات، مقابل بایدن ایستاده است.
ولی این اختلافات مانع از این نمیشوند که اگر پای امنیت اسرائیل به میان بیاید آمریکا بیتفاوت بنشیند؛ بنابراین ایران و همه دنیا میدانند که اگر کوچکترین خطری متوجه موجودیت اسرائیل شود، آمریکا با تمام نیرو وارد میشود. در حمله ۱۴ آپریل هم این ثابت شد و ایران این را میداند. به همین دلیل علی رغم بغض و کینهای که نسبت به اسرائیل دارد، دنبال درگیری با اسرائیل نیست؛ چون میداند درگیری با اسرائیل یعنی درگیری با آمریکا.
اما دولت نتانیاهو بدش نمیآید که یک جور درگیری نه چندان جدی با ایران پیدا کند، چرا که چنین جنگی، مانند درگیری در نوار غزه، به او در بقای دولتش کمک میکند، اما بدنه رهبری سیاسی، نظامی، مطبوعاتی و اعضای مجلس و نویسندان اسرائیلی، منهای یک سری تندروهای مذهبی داخل دولت فعلی، نمیخواهند درگیری با ایران به وجود بیاید.
جمهوری اسلامی هم میداند شانسی از نظر نظامی در برابر اسرائیل ندارد. جدا از مساله حمایت آمریکا از اسرائیل، ایران میداند بدون حمایت آمریکا هم در این درگیری مشکلات جدی پیدا خواهد کرد؛ لذا نه ایران و نه اسرائیل خیلی به دنبال درگیری واقعی نیستند.
از سوی دیگر راس سوم مثلث که واشنگتن باشد به شدت از چنین درگیری حذر میکند. دلایل واشنگتن متنوع است. بایدن نگران بالارفتن قیمت نفت است. در سال منتهی به انتخابات در آمریکا، بایدن نمیخواهد فضای ناامنی و بحران در سیاست خارجی به وجود بیاید. دلیل دیگر هم این است که بایدن میخواهد همه توجهش را متوجه چین و در مرتبه بعدی متوجه اوکراین کند که جلوی پیشروی روسها را در اوکراین بگیرد. در حالی که اگر یک درگیری در خلیج فارس به وجود بیاید، آمریکا مجبور میشود توجهش را از اوکراین و چین به خلیح فارس معطوف کند؛ بنابراین هیچکدام از سه راس مثلث خواهان درگیری نیستند. در عین حال هم اسرائیلیها و به خصوص ایرانیها در برابر افکار عمومی و طرفداران باید خودی نشان بدهند.
ببشتر بخوانید: کلاف پیچیده دوستان و دشمنان در خاورمیانه | چگونه جنگ غزه همه معادلات قبلی در منطقه را به هم ریخت؟
با این استدلال، آیا همچنان خطر جنگ مستقیم بین ایران و اسرائیل وجود دارد؟
بعد از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران، که منجر به شهادت فرماندهان سپاه در دمشق شد، عملا ایران نمیتوانست همچنان سکوت و مدارا کند؛ بنابراین اقدام به پرتاب ۳۰۰، ۴۰۰ پرتابه کرد. اسرائیلیها مقابلهبهمثل کردند برای اینکه علیرغم فشار غربیها برای خویشتنداری، آنها هم برای افکار عمومی باید خودی نشان میدادند.
مساله در حال حاضر این است که هم ایران و هم اسرائیل میخواهند این راند درگیری را تمام کنند، بنابرای من بعید میدانم که ما شاهد دور جدیدی از درگیری باشیم. من خطر را تمامشده میدانم.
آیا قید جدید ایران که گفته هر حملهای از جانب اسرائیل به منافع ایران چه در منطقه و چه در خاک کشور را پاسخ مستقیم خواهد داد، مصرف داخلی داشته؟
درست است که ایران این را گفته، اما این موازنه یک بعد دیگر هم دارد و آن این است که در نتیجه عملیات شنبه شب ایران، چقدر خسارت به اسرائیل وارد شده؟ سوال مهمتر این است که در نتیجه زدن اسرائیل چقدر خسارت وارد شد؟ من فکر نمیکنم ایران خودش را موظف بداند که به هر اقدامی از جانب اسرائیل پاسخ بدهد.
اینکه ایران بگوید «اگر ما یا متحدان ما را بزنید، ما مقابله به مثل میکنیم»، به نفع جمهوری اسلامی نیست. هر رویکری که باعث تقابل نظامی مستقیم بین ایران و اسرائیل شود، به نفع ایران نیست؛ چون اسرائیل از نظر نظامی دست بالا را دارد. قرار نیست جنگ ایران و اسرائیل مثل جنگ ایران و عراق به تقابل سربازان تبدیل شود. اسرائیل و آمریکا یک سرباز وارد خاک ایران نمیکنند، بلکه تسلیحات پیشرفتهای را وارد میکنند که تجربه ثابت کرده ما توان مقابله با آنها را نداریم. همین عملیات اصفهان نشان داد که اسرائیلیها دست بالا را دارند.
چرا؟
چرا که اسرائیلیها آمدند و رفتند و برای حمله کننده هیچ اتفاقی نیفتاد. این ادعای ایران است که میگوید هیچ خسارتی وارد نشده. ما نمیدانیم به کجا حمله کردهاند. بعید به نظر میرسد که موشکها و پهپادهای اسرائیلی تا قلب ایران که اصفهان باشد، آمده و برگشته باشند و هیچ اتفاقی رخ نداده باشد؛ آن هم با علم به اینکه اسرائیل سابقه حملات موفق در خاک ایران را در سه دهه گذشته داشته است.