رویداد۲۴ هدی کاشانیان: دعای «علقمه» یکی از دعاهای مهم و معروف در ادعیه شیعیان است که به نام امام علی (ع) مرتبط میشود. این دعا به خاطر اهمیت و موقعیت امام علی (ع) در دین اسلام و تأثیرگذاری او و فرزندانش بر فرهنگ و اعتقادات شیعیان، جایگاه ویژهای در میان اهل بیت (ع) دارد. این دعا، چون از طریق علقمة بن محمد حضرمی نقل شده، به نام او مشهور است. بعضی از محققان این دعا را «دعای صفوان معروف به دعای علقمه» گفتهاند و بعضی بدون نسبت دادن به راوی، آن را دعای بعد از زیارت عاشورا نامیدهاند.
دعای «علقمه» از نظر محتوا و مضمون، شامل توسل به خداوند، تسبیح و تحسین او، ذکر نامهای الهی، دعا برای توبه و آمرزش گناهان، طلب رحمت و بخشش الهی، خواستههای روحانی و جسمانی، استغاثه و مددخواهی از خداوند و توجه به مسائل عقایدی و اخلاقی است. بسیاری از مؤمنان شیعه این دعا را در مواقع مختلفی از زندگی خود، به خصوص در لحظاتی از نیاز، تضرع و توسل به خداوند، و همچنین در مواقعی از ندای اعتراض و استغاثه خود استفاده میکنند. این دعا اغلب با اعتقاد به شفاعت امام علی (ع) و رسیدگی او به خواستهها و نیازهای مؤمنان همراه است.
یَا اللّهُ یَا اللّهُ یَا اللّهُ، یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، یَا کاشِفَ کُرَبِ الْمَکْرُوبِینَ، یَا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ، وَیَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَیَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، وَیَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ، وَیَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى، وَبِالْأُفُقِ الْمُبِینِ، وَیَا مَنْ هُوَ الرَّحْمانُ الرَّحِیمُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوى، وَیَا مَنْ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ.
ای خدا،ای خدا،ای خدا،ای پاسخدهنده خواسته بیچارگان،ای برطرفکننده اندوه اندوهگینان،ای فریادرس دادخواهان،ای دادرس دادجویان،ای آنکه به من از رگ گردن نزدیکتر است،ای آنکه میان شخص و دلش پرده میشود،ای آنکه بر دیدگاه برتر و افق و نواحی روشن قرار داری،ای آنکه بخشنده و مهربان است و بر حکومت کشور هستی استیلا دارد،ای آنکه خیانت چشمها و آنچه را سینهها پنهان کنند میداند.
وَیَا مَنْ لا یَخْفى عَلَیْهِ خافِیَةٌ، یَا مَنْ لَاتَشْتَبِهُ عَلَیْهِ الْأَصْواتُ، وَیَا مَنْ لَاتُغَلِّطُهُ الْحاجاتُ، وَیَا مَنْ لَا یُبْرِمُهُ إِلْحَاحُ الْمُلِحِّینَ، یَا مُدْرِکَ کُلِّ فَوْتٍ، وَیَا جامِعَ کُلِّ شَمْلٍ، وَ یَا بارِئَ النُّفُوسِ بَعْدَ الْمَوْتِ، یَا مَنْ هُوَ کُلَّ یَوْمٍ فِی شَأْنٍ، یَا قاضِیَ الْحاجاتِ، یَا مُنَفِّسَ الْکُرُباتِ، یَا مُعْطِیَ السُّؤُلاتِ، یَا وَلِیَّ الرَّغَباتِ؛ یَا کافِیَ الْمُهِمَّاتِ، یَا مَنْ یَکْفِی مِنْ کُلِّ شَیْءٍ وَلَا یَکْفِی مِنْهُ شَیْءٌ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ.
ای آنکه هیچ پوشیدهای بر او پنهان نیست،ای آنکه صداها بر او اشتباه نشود،ای آنکه نیازمندیها، او را به خطا نیندازند،ای آنکه اصرار اصرارکنندگان او را به ستوه نیاورد،ای دریابنده هر از دست رفته،ای گردآورنده هر پراکنده،ای آفریننده جانها پس از مرگ،ای آنکه هر روز در کاری است،ای برآورنده حاجات،ای بیرون آورنده غمها از دلها،ای بخشنده خواهشها،ای سرپرست رغبتها؛ای کفایت کننده امور مهم،ای آنکه از هر چیز کفایت کند و کفایت نکند در آسمانها و زمین از او چیزی.
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ خَاتِمِ النَّبِیِّینَ، وَعَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَبِحَقِّ فاطِمَةَ بِنْتِ نَبِیِّکَ، وَبِحَقِّ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ، فَإِنِّی بِهِمْ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ فِی مَقامِی هذَا، وَبِهِمْ أَتَوَسَّلُ، وَبِهِمْ أَتَشَفَّعُ إِلَیْکَ، وَبِحَقِّهِمْ أَسْأَلُکَ وَأُقْسِمُ وَأَعْزِمُ عَلَیْکَ، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَکَ وَبِالْقَدْرِ الَّذِی لَهُمْ عِنْدَکَ، وَبِالَّذِی فَضَّلْتَهُمْ عَلَى الْعَالَمِینَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِی جَعَلْتَهُ عِنْدَهُمْ، وَبِهِ خَصَصْتَهُمْ دُونَ الْعَالَمِینَ، وَبِهِ أَبَنْتَهُمْ وَأَبَنْتَ فَضْلَهُمْ مِنْ فَضْلِ الْعَالَمِینَ حَتَّى فاقَ فَضْلُهُمْ فَضْلَ الْعَالَمِینَ جَمِیعاً.
از تو میخواهم به حق محمّد خاتم پیامبران و علی امیرمؤمنان و به حق فاطمه دختر پیامبرت و به حق حسن و حسین، من در این جایگاه به وسیله آنان به تو توجه میکنم و به ایشان متوسّل میشوم و به آنان به درگاه تو شفاعت میخواهم و به حق آنان از تو درخواست میکنم و سوگند میخورم و تو را سوگند میدهم و به مقامی که برای آنان نزد توست و به حق منزلتی که برای آنان پیش تو است و به آنچه آنان را بر جهانیان برتری دادی و به حق نامت که آن را نزد آنان قرار دادی و از میان جهانیان، آنان را به آن نام ویژه نمودی و به آن نام وجودشان و برتریشان را از برتری جهانیان آشکار نمودی تا مزیت آنان بر مزیت همۀ جهانیان برتری گرفت.
أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَکْشِفَ عَنِّی غَمِّی وَهَمِّی وَکَرْبِی، وَتَکْفِیَنِی الْمُهِمَّ مِنْ أُمُورِی، وَتَقْضِیَ عَنِّی دَیْنِی، وَتُجِیرَنِی مِنَ الْفَقْرِ، وَتُجِیرَنِی مِنَ الْفاقَةِ، وَتُغْنِیَنِی عَنِ الْمَسْأَلَةِ إِلَى الْمَخْلُوقِینَ؛ وَتَکْفِیَنِی هَمَّ مَنْ أَخافُ هَمَّهُ، وَعُسْرَ مَنْ أَخافُ عُسْرَهُ، وَحُزُونَةَ مَنْ أَخافُ حُزُونَتَهُ، وَشَرَّ مَنْ أَخافُ شَرَّهُ، وَمَکْرَ مَنْ أَخافُ مَکْرَهُ، وَبَغْیَ مَنْ أَخافُ بَغْیَهُ، وَجَوْرَ مَنْ أَخافُ جَوْرَهُ، وَسُلْطانَ مَنْ أَخافُ سُلْطانَهُ، وَکَیْدَ مَنْ أَخافُ کَیْدَهُ، وَمَقْدُرَةَ مَنْ أَخافُ مَقْدُرَتَهُ عَلَیَّ، وَتَرُدَّ عَنِّی کَیْدَ الْکَیَدَةِ، وَمَکْرَ الْمَکَرَةِ.
از تو میخواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و غم و نگرانی و رنج و ناراحتیام را برطرف کنی و مرا از امور مهمّم کفایت نمایی و قرضم را ادا کنی و از تهیدستی و درماندگی پناهم دهی و از درخواست نمودن از مخلوقات بینیازم سازی؛ و از من کفایت کنی آزار کسی را که از آزارش میترسم و دشواری کسی را که از دشواریاش هراس دارم و ناهمواری کسی را که از ناهمواریاش بیم دارم و شر کسی که از شرش میترسم و فریب کسی که از فریبش وحشت دارم و تجاوز کسی که از تجاوزش بیم دارم و بیعدالتی کسی که از بیعدالتیاش میترسم و از چیرگی کسی که از چیرگیاش وحشت دارم و نقشه کسی که از نقشهاش بیم دارم و قدرت کسی که از قدرتش به خود میترسم و از تو میخواهم که بداندیشی بداندیشان و حیلۀ حیلهگران را از من بگردانی.
اللّهُمَّ مَنْ أَرادَنِی فَأَرِدْهُ، وَمَنْ کادَنِی فَکِدْهُ، وَاصْرِفْ عَنِّی کَیْدَهُ وَمَکْرَهُ وَبَأْسَهُ وَأَمانِیَّهُ وَامْنَعْهُ عَنِّی کَیْفَ شِئْتَ وَأَنَّى شِئْتَ. اللّهُمَّ اشْغَلْهُ عَنِّی بِفَقْرٍ لَاتَجْبُرُهُ، وَبِبَلاءٍ لَاتَسْتُرُهُ، وَبِفاقَةٍ لَا تَسُدُّها، وَبِسُقْمٍ لاَ تُعافِیهِ، وَذُلٍّ لَاتُعِزُّهُ، وَبِمَسْکَنَةٍ لَاتَجْبُرُها.
خدایا هرکه قصد من کرده قصدش کن و هرکه درباره من بداندیشی کرد، در حقش بداندیشی کن و از من حیله و نیرنگ و نیرو و آرزویش را بازگردان و او را از من بازدار هرگونه که خواهی و هر کجا که خواهی، خدایا او را از من سرگرم کن به فقری که جبرانش نکنی و به بلایی که نپوشانیاش و به نیازی که مسدود نکنی و به دردی که تندرستیاش ندهی و ذلّتی که عزیزش ننمایی و مسکنتی که جبرانش ننمایی.
اللّهُمَّ اضْرِبْ بِالذُّلِّ نَصْبَ عَیْنَیْهِ، وَأَدْخِلْ عَلَیْهِ الْفَقْرَ فِی مَنْزِلِهِ، وَالْعِلَّةَ وَالسُّقْمَ فِی بَدَنِهِ حَتَّى تَشْغَلَهُ عَنِّی بِشُغْلٍ شاغِلٍ لَافَراغَ لَهُ، وَأَنْسِهِ ذِکْرِی کَما أَنْسَیْتَهُ ذِکْرَکَ، وَخُذْ عَنِّی بِسَمْعِهِ وَبَصَرِهِ وَ لِسانِهِ وَیَدِهِ وَرِجْلِهِ وَقَلْبِهِ وَجَمِیعِ جَوارِحِهِ، وَأَدْخِلْ عَلَیْهِ فِی جَمِیعِ ذلِکَ السُّقْمَ وَلَا تَشْفِهِ حَتَّى تَجْعَلَ ذلِکَ لَهُ شُغْلاً شاغِلاً بِهِ عَنِّی وَعَنْ ذِکْرِی.
خدایا خواریای بر او بزن که نصبالعینش گردد و تهیدستی را بر او در خانهاش وارد کن و بیماری و درد را در بدنش تا او را از من سرگرم کنی به سرگرمی سرگرم کنندهای که فراغتی برایش نباشد و یاد مرا از یادش ببر، همچنان که یاد خودت را از یادش بردی و بازدار از من گوش و چشم و زبان و دست و پا و قلب و همه اعضایش را و در همه آنها بر او بیماری وارد کن و شفایش نده تا آن را قرار دهی برای او سرگرمی سرگرمکنندهای از من و یاد من.
وَاکْفِنِی یَا کافِیَ مَا لَایَکْفِی سِواکَ فَإِنَّکَ الْکافِی لَاکافِیَ سِواکَ، وَمُفَرِّجٌ لَامُفَرِّجَ سِواکَ، وَمُغِیثٌ لَامُغِیثَ سِواکَ، وَجارٌ لَاجارَ سِواکَ، خابَ مَنْ کانَ جَارُهُ سِواکَ، وَمُغِیثُهُ سِواکَ، وَمَفْزَعُهُ إِلى سِواکَ، وَمَهْرَبُهُ إِلى سِواکَ، وَمَلْجَؤُهُ إِلى غَیْرِکَ، وَمَنْجَاهُ مِنْ مَخْلُوقٍ غَیْرِکَ، فَأَنْتَ ثِقَتِی وَرَجائِی وَمَفْزَعِی وَمَهْرَبِی وَمَلْجَإِی وَمَنْجایَ، فَبِکَ أَسْتَفْتِحُ، وَبِکَ أَسْتَنْجِحُ؛ وَبِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ وَأَتَوَسَّلُ وَأَتَشَفَّعُ.
و کفایت کنای کفایت کننده، آنچه را که غیر تو کفایت نکند، به درستی که تویی کفایت کنندهای که کفایتکنندهای جز تو نیست و گشایش دهندهای جز تو نمیباشد و پناهدهندهای که پناهدهندهای جز تو وجود ندارد، نومید گشت کسی که پناهدهندهاش جز تو و فریادرسش جز تو و پناهگاهش جز تو و گریزگاهش جز تو و ملجأش جز تو و جای نجاتش از مخلوق غیر توست، پس تویی آرامش و امیدم و پناهگاه و گریزگاهم و ملجأ و جای نجاتم، به تو گشایش میخواهم و به تو رستگاری میجویم؛ و به وسیلۀ محمّد و خاندان محمّد سوی تو رو میکنم و متوسّل میشوم و شفاعت میخواهم.
فَأَسْأَلُکَ یَا اللّهُ یَا اللّهُ یَا اللّهُ، فَلَکَ الْحَمْدُ وَلَکَ الشُّکْرُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، فَأَسْأَلُکَ یَا اللّهُ یَا اللّهُ یَا اللّهُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تَکْشِفَ عَنِّی غَمِّی وَهَمِّی وَکَرْبِی فِی مَقامِی هذَا کَما کَشَفْتَ عَنْ نَبِیِّکَ هَمَّهُ وَغَمَّهُ وَکَرْبَهُ، وَکَفَیْتَهُ هَوْلَ عَدُوِّهِ، فَاکْشِفْ عَنِّی کَما کَشَفْتَ عَنْهُ، وَفَرِّجْ عَنِّی کَما فَرَّجْتَ عَنْهُ، وَاکْفِنِی کَما کَفَیْتَهُ، وَاصْرِفْ عَنِّی هَوْلَ مَا أَخافُ هَوْلَهُ، وَمَؤُونَةَ مَا أَخافُ مَؤُونَتَهُ، وَهَمَّ مَا أَخافُ هَمَّهُ، بِلا مَؤُونَةٍ عَلَى نَفْسِی مِنْ ذلِکَ، وَاصْرِفْنِی بِقَضاءِ حَوائِجِی، وَکِفَایَةِ مَا أَهَمَّنِی هَمُّهُ مِنْ أَمْرِ آخِرَتِی وَدُنْیَایَ.
ای خدا،ای خدا،ای خدا، تو را سپاس و شکر، شکایت تنها به سوی توست و تویی که به یاری و کمک خواستهشدهای، از تو میخواهمای خدا،ای خدا،ای خدا، به حق محمّد و خاندان محمّد که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و اندوه و نگرانی و پریشانی مرا در این حالت برطرف کنی، همچنان که از پیامبرت نگرانی و غم و پریشانی را برطرف نمودی و او را از هراس دشمنش کفایت کردی و از من برطرف کن همچنان که از او برطرف کردی و از من بگشای همچنان که از او گشودی و مرا کفایت کن همچنان که او را کفایت کردی، از من برگردان هراس آنچه را که از هراسش میترسم و هزینه آنچه را که از هزینهاش میترسم و پریشانی آنچه را که از پریشانیاش بیم دارم، بدون هیچ زحمتی از این بابت بر وجودم و مرا بازگردان به برآوردن حاجاتم و کفایت آنچه مرا نگران کرده، نگرانیاش از کار آخرت و دنیایم.
یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَیَا أَبا عَبْدِاللّهِ، عَلَیْکُما مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ والنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِکُما وَلَا فَرَّقَ اللّهُ بَیْنِی وَبَیْنَکُما؛ اللّهُمَّ أَحْیِنِی حَیَاةَ مُحَمَّدٍ وَذُرِّیَّتِهِ، وَأَمِتْنِی مَمَاتَهُمْ، وَتَوَفَّنِی عَلَى مِلَّتِهِمْ، وَاحْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ، وَلَا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ أَبَداً فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.
ای امیرمؤمنان وای اباعبدالله، بر شما از سوی من سلام خدا همیشه تا هستم و تا شب و روز هست و خدا این زیارت را آخرین بار از زیارت شما قرار ندهد و بین من و شما جدایی نیندازد؛ خدایا زنده بدار مرا، چون زندگی محمّد و فرزندان او و بمیران مرا، چون مرگ آنان و جانم را بگیر بر آیین ایشان و محشور کن مرا در زمره آنان و بین من و ایشان هیچگاه جدایی مینداز، حتی به اندازه چشم برهمزدنی در دنیا و آخرت.
یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَیَا أَبا عَبْدِاللّهِ، أَتَیْتُکُما زائِراً وَمُتَوَسِّلاً إِلَى اللّهِ رَبِّی وَرَبِّکُما، وَمُتَوَجِّهاً إِلَیْهِ بِکُما، وَمُسْتَشْفِعاً بِکُما إِلَى اللّهِ تَعالى فِی حاجَتِی هذِهِ فَاشْفَعا لِی فَإِنَّ لَکُما عِنْدَ اللّهِ الْمَقامَ الْمَحْمُودَ، وَالْجاهَ الْوَجِیهَ، وَالْمَنْزِلَ الرَّفِیعَ وَالْوَسِیلَةَ، إِنِّی أَنْقَلِبُ عَنْکُما مُنْتَظِراً لِتَنَجُّزِ الْحاجَةِ وَقَضائِها وَنَجاحِها مِنَ اللّهِ بِشَفاعَتِکُما لِی إِلَى اللّهِ فِی ذلِکَ فَلا أَخِیبُ، وَلَا یَکونُ مُنْقَلَبِی مُنْقَلَباً خائِباً خاسِراً، بَلْ یَکُونُ مُنْقَلَبِی مُنْقَلَباً راجِحاً مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً بِقَضاءِ جَمِیعِ حَوائِجِی وَتَشَفَّعا لِی إِلَى اللّهِ.
ای امیرمؤمنان وای اباعبدالله، به خاطر زیارتتان به سوی شما آمدم و به خدای پروردگارم و پروردگارتان متوسّلم و به وسیله شما متوجّه به سوی اویم و به پیشگاه خدا به وسیله شما درباره این حاجتم خواستار شفاعتم، پس شما برای من شفاعت کنید که برای شما نزد خدا مقام ستوده و منزلتی آبرومند و جایگاهی بلند و وسیله است، من از نزد شما باز میگردم، درحالیکه چشم به راه تحقق حاجت و برآمدن و به انجام رسیدنش از سوی خدا به شفاعت شما به درگاه خدا برای خود درباره آن هستم، پس ناامید نگردم و نمیباشد بازگشت گاهم نومیدانه و زیان کارانه، بلکه بازگشت گاهم بازگشت گاه برتر، قرین امید و اجابت میباشد، با برآورده شدن تمام حوایجم و برایم به درگاه خدا شفاعت کنید.
انْقَلَبْتُ عَلَى مَا شاءَ اللّهُ وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ، مُفَوِّضاً أَمْرِی إِلَى اللّهِ، مُلْجِئاً ظَهْرِی إِلَى اللّهِ، مُتَوَکِّلاً عَلَى اللّهِ، وَأَقُولُ حَسْبِیَ اللّهُ وَکَفى، سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ دَعا، لَیْسَ لِی وَراءَ اللّهِ وَوَراءَکُمْ یَا سادَتِی مُنْتَهى، مَا شاءَ رَبِّی کانَ وَمَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُنْ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ أَسْتَوْدِعُکُمَا اللّهَ، وَلَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی إِلَیْکُما، انْصَرَفْتُ یَا سَیِّدِی یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَمَوْلایَ وَأَنْتَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ یَا سَیِّدِی وَ سَلامِی عَلَیْکُما مُتَّصِلٌ مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛ وَاصِلٌ ذلِکَ إِلَیْکُما غَیْرُ مَحْجُوبٍ عَنْکُما سَلامِی إِنْ شَاءَ اللّهُ، وَأَسْأَلُهُ بِحَقِّکُما أَنْ یَشاءَ ذلِکَ وَیَفْعَلَ فَإِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.
بازگشتم را بر آنچه خدا خواست و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى [بلندمرتبه بزرگ]، واگذارکنندهام کارم را به خدا، با تکیه دادنم به خدا، در حال توکل بر خدا و میگویم خدا مرا بس و کافی است، میشنود خدا صدای کسی را که او را خواند، برای من ورای خدا و ورای شماای سرورانم سرحدّی نیست، آنچه پروردگارم خواست شد و آنچه نخواهد نمیشود، هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى [بلندمرتبه بزرگ]، شما را به خدا میسپارم و خدا این زیارت را آخرین زیارت من از شما قرار ندهد، بازگشتم،ای آقای منای امیرمؤمنان و مولای من و توای اباعبداللهای سرور من و سلامم بر شما پیوسته باد تا شب و روز پیوسته است؛ این سلام به شما رسنده است، نه اینکه سلامم از شما پوشیده باشد، اگر خدا خواهد و از او میخواهم به حق شما اینکه بخواهد آن را و انجام دهد، زیرا او ستوده و بزرگوار است.
انْقَلَبْتُ یَا سَیِّدَیَّ عَنْکُما تائِباً حامِداً لِلّهِ شاکِراً راجِیاً لِلْإِجابَةِ، غَیْرَ آیِسٍ وَلَا قَانِطٍ، آئِباً عائِداً راجِعاً إِلى زِیارَتِکُما، غَیْرَ راغِبٍ عَنْکُما وَلَا مِنْ زِیارَتِکُما، بَلْ راجِعٌ عائِدٌ إِنْ شَاءَ اللّهُ، وَلَا حَوْلَ وَلَا قُوَّةَ إِلّا بِاللّهِ، یَا سادَتِی رَغِبْتُ إِلَیْکُما وَ إِلى زِیارَتِکُما بَعْدَ أَنْ زَهِدَ فِیکُما وَفِی زِیارَتِکُما أَهْلُ الدُّنْیا، فَلا خَیَّبَنِیَ اللّهُ ما رَجَوْتُ وَمَا أَمَّلْتُ فِی زِیارَتِکُما إِنَّهُ قَرِیبٌ مُجِیبٌ.
ای دو سرورم از نزد شما بازگشتم، در حال توبه و سپاس برای خدا و شکرگذاری و امیدوار به اجابت، بدون یأس و ناامیدی، درحالیکه بازگردنده و بازگشت کننده و رجوع کننده به سوی زیارت شمایم، نه روگردان از شما و نه از زیارتتان، بلکه رجوع کننده و بازگشت کنندهام اگر خدا بخواهد و هیچ نیرو و توانى نیست جز به خداى [بلندمرتبه بزرگ]،ای آقایانم به سوی شما و زیارتتان اشتیاق داشتم، پس از آنکه اهل دنیا نسبت به شما و زیارتتان چشمپوشی کردند، خدا مرا از آنچه در زیارت شما امید و آرزو کردم ناامید نسازد به درستی که او نزدیک و پاسخدهنده است.
دعای «علقمه» یکی از دعاهای مهم و مؤثر در ادعیه شیعیان است. این دعا شامل تسبیح و تحسین خداوند، ذکر نامهای الهی، دعا برای توبه و آمرزش گناهان، طلب رحمت و بخشش الهی، خواستههای روحانی و جسمانی، استغاثه و مددخواهی از خداوند، و توجه به مسائل عقایدی و اخلاقی است.
تفسیر دعای «علقمه» میتواند براساس معانی و مضامین مختلف در دعا تبیین شود:
تسبیح و تحسین الهی: در ابتدای دعا، خداوند به خاطر بزرگی و قدرت خود تسبیح و تحسین میشود. این بخش از دعا نشان از توجه و تعظیم شخص به خدای بزرگ دارد.
طلب آمرزش و رحمت: در ادامه، فرد از خداوند آمرزش گناهان خود را میطلبد و از او درخواست میکند که با رحمت و بخشش خود، گناهانش را ببخشد و او را در مسیر راستی هدایت کند.
خواستههای روحانی و جسمانی: در این بخش، فرد از خداوند برای رفع مشکلات و نیازهای روحانی و جسمانی خود توسل میجوید. این ممکن است شامل درخواست سلامتی، رزق، رفع بلاها و... باشد.
استغاثه و مددخواهی: فرد از خداوند میخواهد که در مواقع دشوار و نیازمندیهای خود به او کمک کند و او را از مشکلات و آفات حفظ کند.
توجه به مسائل عقایدی و اخلاقی: در پایان دعا، فرد از خداوند خواهش میکند که او را در راه راستی هدایت کند و او را از عمل بد و اخلاق منفور دور نگه دارد.
برای دعای «علقمه»، در منابع اسلامی به خصوص کتب حدیثی، فضیلتهای زیادی ذکر شده است. در زیر به برخی از این فضایل اشاره میشود:
توسل به امام علی (ع): دعای «علقمه» به نام امام علی (ع) آمده است که به عنوان یکی از شخصیتهای برجسته و پیشوایان شیعیان، در اعتقادات آنان مقام ویژهای دارد. این اشاره به امام علی (ع)، فضیلت بیشتری به این دعا میبخشد.
شفاعت امام علی (ع): طبق باورهای شیعه، امام علی (ع) بهعنوان شفیع و واسطهای برای مؤمنان محسوب میشود. بنابراین، در دعای «علقمه» امیدواری به شفاعت او برای رسیدن به خداوند و پذیرش دعاها و خواستهها وجود دارد.
وقتی که صفوان با امام صادق (ع) به زیارت مرقد امام حسین (ع) رفته بود مشاهده کرد که امام صادق (ع) بعد از زیارت عاشورا دعای علقمه را خواندند و گفتند:
«مواظب این زیارت باش و این دعا را بخوان و زیارت کن. به درستی که من ضامنم بر خدا براى هر که به این زیارت و دعا زیارت کند از از راه دور و نزدیک که زیارتش مقبول شود و سعی اش مشکور و سلامش به آن حضرت برسد و محجوب نماند و حاجت او قضا شود از جانب خداى تعالى و به هر مرتبه که خواهد برسد و او را نومید برنگرداند.»
امام صادق ادامه دادند:
«اى صفوان این زیارت را یافتم به همین ضمان از پدرم و پدرم از پدرش على بن الحسین (ع) به همین ضمان و او از حسین (ع) به همین ضمان و حسین (ع) از برادرش حسن (ع) به همین ضمان و حسن از پدرش امیرالمؤمنین (ع) با همین ضمان و امیرالمؤمنین (ع) از رسول خدا (ص) با همین ضمان و رسول خدا (ص) از جبرئیل با همین ضمان و جبرئیل از خداى تعالى با همین ضمان و به تحقیق که خداوند عزوجل قسم خورده به ذات مقدس خود که هر کس حسین (ع) را به این زیارت از راه دور یا نزدیک زیارت کند و این دعا را بخواند زیارت او را قبول مى کنم و خواهش او را به هر قدر که باشد میپذیرم و از درگاه من با ناامیدى و خسار باز نگردد بلکه با چشم روشن به برآوردن حاجت و فوز به جنت و آزادى از دوزخ باز خواهد گشت و شفاعت او را در حق هر کس که شفاعت کند قبول میکنم.» به طور کلی، فضیلت دعای «علقمه» در اعتقادات و عملکرد مذهبی شیعیان جایگاه مهمی دارد و از آن به عنوان یکی از راههای ارتباط با خداوند و بیان نیازها و خواستههای شخصی و جمعی مؤمنان، در زندگی معنوی و دینی آنها استفاده میشود.
در زیر چند نمونه از احادیث و روایاتی هستند که درباره دعای "علقمه" آمدهاند. این احادیث نشان میدهند که شیعیان با اعتقاد به فضیلت و تأثیرگذاری این دعا، به خواندن آن توسل میجویند و از تأثیرات مثبت آن در زندگی شخصی و دینی خود اطمینان حاصل میکنند.
امام صادق (ع) فرمودند: «هر کسی که در روز جمعه دعای علقمه را بخواند، خداوند برایش از هر نیکویی که خواسته، مؤنثش میکند.» (بحار الأنوار، ج ۹۴، ص ۲۱۱)
امام رضا (ع) فرمود: «هر کسی که بخواند: اللهمّ صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و بعد از آن دعای علقمه را بخواند، خداوند به او هزار حاجت از حوائج دنیا و آخرتش را میرساند.» (بحار الأنوار، ج ۹۴، ص ۲۱۴)
امام باقر (ع) فرمود: «هر کسی که در شب جمعه دعای علقمه را بخواند، خداوند به او ویژگیهای نیکوی میدهد که خواهد دید و از رحمت و بخشش او در دنیا و آخرت بهرهمند خواهد شد.» (بحار الأنوار، ج ۹۴، ص ۲۱۶)
امام کاظم (ع) فرمود: «هر کسی که دعای علقمه را بخواند، خداوند به او در دنیا و آخرت رحمت میفرستد و از او خشمگین نمیشود.» (بحار الأنوار، ج ۹۴، ص ۲۱۳)
امام زین العابدین (ع) فرمود: «هر کسی که دعای علقمه را بخواند، خداوند به او در دنیا و آخرت رحمت میفرستد و از او غضب نمیورزد.» (میزان الحکمة، ج ۱۰، ص ۳۲۴)