رویداد۲۴ | لیلا فرهادی: غلامعباس ترکی، معاون حقوق عامه دادستان کل کشور در نامهای از دادستان عمومی و انقلاب تهران خواسته برای سازندگان و عوامل تولید سریال «افعی تهران» به دلیل «توهین به جایگاه معلم» در یکی از سکانسهای سریال و به منظور «حفظ حقوق معلمان و کارکنان نظام آموزش و پرورش کشور»، پرونده قضایی تشکیل شود.
ظاهرا این پرونده تشکیل شده است. امید رضاوند مدیرکل حقوقی، املاک و معاضدت قضایی وزارت آموزش و پرورش از شکایت و اعلام جرم رسمی دفتر حقوقی و قضایی وزارت آموزش و پرورش علیه دست اندرکاران اصلی یکی از سریالهای نمایش خانگی خبر داده است.
رضاوند گفته «در جهت برخورد با این اقدام ناشایست و غیر اخلاقی نویسنده و کارگردان و عوامل سریال یاد شده، شکایت و اعلام جرم رسمی وزارت آموزش و پرورش به دادستان عمومی و انقلاب ارائه شده است».
وزارت آموزش و پرورش خواستار توقف پخش سریال و برخورد قانونی لازم با عوامل آن شده است.
این اولین بار نیست که یک سریال تلویزیونی به دلیل شکایت اصناف و گروههای قومیتی با مشکل پخش مواجه میشود. در تاریخ تولیدات تلویزیونی ایران، چه در صدا و سیما و چه در شبکههای پخش خانگی، موارد متعددی از این دست به چشم میخورد؛ سال ۱۴۰۱ سریال «شبکه مخفی زنان» که در شبکه خانگی «نماوا» منتشر میشد به دلیل آنچه اشاراتی به ناآرامیهای پاییز آن سال خوانده شد، زودتر از موعد به پایان رسید. سایت خبری مشرقنیوز وابسته به نهادهای نظامی درباره توقیف این سریال نوشت: «شبکه مخفی زنان» با طرح شعار «زن، قدرت، شکوه» نسل جوان را برای حوداث اخیر آموزش داده و در حقیقت نسخه آزمایشی ناآرامیهای اخیر بوده است.
سال ۱۳۹۴ پخش سریال «در حاشیه» مهران مدیری با انتقاد پزشکان و وکلا متوقف شد. سازمان نظام پزشکی در نامهای به صدا و سیما از «از رویه نامناسب آن سازمان محترم» به ویژه در «تولید برنامههای غیرآگاهانه و بعضا مغرضانه» گله کرد. در نهایت این اعتراضات جواب داد و سریال در حاشیه، پیش از موعد به پایان رسید.
سال ۱۳۹۲ اتفاق مشابهی برای سریال پرهزینه کمال تبریزی افتاد. در پی اعتراض گروهی از شهروندان بختیاری، پخش سریال «سرزمین کهن» متوقف شد. به عقیده معترضان، این سریال در دیالوگهایی به بختیاریها توهین و تاریخ را تحریف کرده و به اعتبار شخصیتهای معروف ایل بختیاری ضربه زده بود. ده سال بعد این سریال در حالی بازپخش شد که تمام عناوین و اسامی بختیاری از سریال حذف شده بود.
سال ۱۳۸۴ سریال «شهریار» با موضوع زندگینامه شهریار شاعر آذری زبان ایرانی و به کارگردانی کمال تبریزی در صدا و سیما پخش شد. در میانه پخش، خانواده شهریار نسبت به برخی سکانسها اعتراض کردند و اعتراض آنها جواب داد. صدا و سیما در نهایت با حذفیات قابل توجهی سریال را روانه آنتن کرد که اعتراض تبریزی را هم به دنبال داشت. سریال «مرد هزار چهره» مهران مدیری به دلیل اعتراض کارمندان اداره ثبت احوال شهرستان فسا! با حذف دو قسمت روی آنتن رفت.
در مورد اخیر، اعتراض آموزش و پرورش به بخشی از سریال افعی تهران است که خشم شخصیت اصلی سریال نسبت به خشونت معلم خود در کودکی را به نمایش گذاشته است. در این قسمت از سریال ماجرای ضرب و شتم بی دلیل و وحشیانه ناظم مدرسه «آرمان بیانی» (با بازی پیمان معادی) در کودکی شرح داده شده و نشان میدهد که آرمان در بزرگسالی سعی میکند این ناظم را متوجه خطای گذشته اش کند. سکانسی از سریال، آرمان داخل خودرو از ناظم قدیم خود میخواهد که بابت خشونتش علیه دانش آموزان عذرخواهی کند و در نهایت او را کنار اتوبان رها میکند.
بیشتر بخوانید:
چرا حکومتهای استبدادی رسانهها را سانسور میکنند؟
تاریخ دردناک روشنفکری در ایران / نویسندگانی که سرکوب یا کشته شدند
موارد اعتراض اصناف و نهادهای دولتی به محتوای سریالها بی شمار است (کادر درمان در صدر فهرست معترضان به محتواهای هنری قرار دارد.)، اما سوال اینجاست که با کدام ظرفیت حقوقی، بعد از اعتراض یک گروه، اجازه توقیف یک اثر هنری صادر میشود؟
در قانون آمریکا به عنوان یکی از مهمترین کشورها در تولیدات سینمایی، عنوان «افترا به شخصیت ها» مورد توجه قرار گرفته است. افترا در اکثر ایالتهای آمریکا جرم نیست، بلکه یک عیب است؛ یک اشتباه مدنی، نه یک اشتباه کیفری. شخصی که مورد افترا قرار گرفته است («شاکی») میتواند از شخصی که افترا را انجام داده («متهم») برای جبران خسارت شکایت کند.
قانون افترا سعی در ایجاد تعادل بین منافع رقیب دارد: از یک طرف، کسی نباید بتواند زندگی شما را با دروغ گفتن خراب کند. از سوی دیگر، مردم باید بتوانند آزادانه و بدون ترس از مورد شکایت قرار گرفتن، در مورد هرچیزی صحبت کنند.
اما هر چیزی افترا نیست. در قانون آمریکا فقط مواردی افترا محسوب میشود که به دور از واقعیت باشد. حتی اظهارات بسیار بد یا تحقیرآمیز اگر درست باشند، افترا محسوب نمیشوند؛ بنابراین اکثر محتواها، افترا به حساب نمیآیند، زیرا نمیتوان به طور عینی نادرست بودن آنها را ثابت کرد.
اثبات دعوای افترا در آمریکا به همین دلیل بسیار دشوار است. یک مطالعه به نام «پروژه تحقیقاتی آیووا» تقریباً همه پروندههای افترا بین سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۸۴ را در آمریکا بررسی کرد و نشان داد که حدود ۹۰ درصد از شاکیان در دادگاه شکست خوردند.
امید حمزه وکیل به رویداد۲۴ گفته ما چیزی به عنوان دستور توقیف به دلیل توهین نداریم و همه این فیلمها با دستور قضایی از جانب دادستان توقیف میشوند. این یعنی از هیچ یک از این آثار هنری، تحت شکایت حقوقی قرار نمی گیرند؛ بلکه دستور مستقیم صادر میشود.
کامبیز نوروزی حقوق دان و کارشناس رسانه درباره ارجاعات حقوقی احتمالی توقیف یا تنبیه یک اثر سینمایی به دلیل توهین به یک صنف، به رویداد۲۴ گفته: سازمانهای دولتی و حتی بعضی نهادهای صنفی در ایران درک درستی از مفهوم هنر سینما و فیلم ندارند و به تولیدات سینمایی، واکنشهایی تحت عنوان توهین به یک گروه یا صنف نشان میدهند.
او گفته: گاهی اوقات این اعتراضات به شکایت هم منتهی میشود که چه در صورت اعتراض چه شکایت، ناشی از عدم درک آنها از مفهوم فیلم و قصه فیلم است.
نوروزی درباره استناد این شکایات به قوانین مربوط به جرم افترا و توهین میگوید: رفتار یک کاراکتر سینمایی را نمیتواند توهین تلقی کرد. در مورد پرونده فیلم افعی تهران به طور خاص، هیچ افترایی در کار نیست.
این حقوق دان میگوید در مورد این سریال اساسا مساله افترا قابل طرح نیست، چون در این سریال جرمی به شخص حقیقی یا حقوقی نسبت داده نشده است.
نوروزی با اشاره به ادعای آموزش و پرورش درباره توهین این سریال به صنف معلمان میگوید: اولا هیچ توهینی به صنف معلمان در این سریال صورت نگرفده. شاید به لحاظ سلیقه شخصی، حتی خود من هم سکانس مربوط به معاون مدرسه را نپسندم؛ اما این به معنای مجرمانه بودن این سکانس نیست.
او توضیح داده: ما در قوانین جرمی تحت عنوان توهین به صنف نداریم. توهین یا باید به شخص حقیقی باشد یا به یک سازمان معین؛ که حتی در مورد توهین به سازمان معین هم در جرم بودن یا نبودن توهین، اختلاف نظر حقوقی وجود دارد.
نوروزی با تاکید بر اینکه جرمی تحت عنوان «توهین به صنف» درقوانین ما تعریف نشده، میگوید: به هیچ عنوان مجرمانهای نمیشود این فیلم را توقیف یا با عوامل فیلم برخورد کیفری کرد.
او در مورد سابقه توقیف سریالها یا پخش فیلمها به دلایل مشابه (اعتراض اصناف یا گروه ها) گفته اکثر موارد قبلی مشابه پرونده افعی تهران نبوده اند و در موارد مشابه هم اقدام به توقیف، غیر قانونی بوده است.
او به تفاوت پرونده افعی تهران با توقیف سریالی نظیر سرزمین کهن اشاره کرده و گفته: در مورد سرزمین کهن، که بعدا نام آن به سرزمین مادری تغییر کرد، یک سریال تلویزیونی با تصمیم تولید کننده سریال دیگر پخش نشد. در واقع عدم انتشار آن به دلیل تصمیم خود صدا و سیما بود، نه دستور قضایی.
این حقوق دان میگوید: در مورد سریال افعی تهران جرمی واقع نشده و هیچ دلیل قانونی وجود ندارد که بخواهند با استناد به آن، مانع پخش فیلم شوند. حتی از لحاظ هنری، گاهی اوقات اثر طوری است که قابلیت تعمیم دارد و دلالت بر عموم پیدا میکند؛ اما در این فیلم عموم فرهنگیان مخاطب نبودند بلکه یک ناظم مدرسه بود که قابل تعمیم به آموزگاران نیست.
او افزوده: ضمن اینکه در سالهای اخیر بارها موارد این چنینی در فضای مجازی دیده شده است. ویدئوهای پر شماری هست که در آن یک مدیر یا معاون مدرسه علیه دانش آموزان سو رفتارهای سختی کرده است.
نوروزی درباره به امکانات حقوقی شکایت افراد از یک اثر هنری در صورت احتمال افترا یا توهین به شخص حقیقی در آن اثر هم توضیح داده است.
او با اشاره به تصویرسازی یک کاراکتر شبیه به ماشالله شمس الواعظین، روزنامه نگار با سابقه در سریال «گناه فرشته» میگوید: حتی در مورد فیلم گناه فرشته هم نمیشود شکایت کرد. اقتضای آزادی بیان این است که افراد نظرشان را به شکلهای مختلف بگویند. ممکن است بگوییم این کار خلاف اخلاق است، ولی از نظر حقوقی اشکالی ندارد.
نوروزی تاکید کرده: به هیچ عنوان حتی در پرونده گناه فرشته هم اثر سینمایی نظر حقوقی قابل تعقیب نیست. این دیدگاه یک فرد است که کاراکتر سریالش را شبیه فرد خاصی طراحی کند، و نمیشود علیه ش اعلام جرم کرد.
این حقوق دان در پایان گفته مشکلی که در همه این موارد بیش از همه به چشم میخورد و آزار دهنده است، موضوع استاندارد دو گانه است.
حرف حق
حرف خداست
فرهنگ و ادب
دانایی و معرفت
دانایی و عقل