نگاه روزنامه «شهروند» به این ماجرا به این شرح است:
ناخدا خورشید از شناختهشدهترین فیلمهای ایرانی است که قصه هزار بار مکرر شده جابهجایی بازیگران در آن رخ داده و البته به نفع فیلم نیز تمام شده است. درباره جابهجایی بازیگران اصلی این فیلم میتوان گفت که این اتفاق اگرچه درنهایت به فیلم ناصر تقوایی سود زیادی رساند اما بیشتر از تقوایی و فیلمش این کلیت سینمای ایران بود که از این قضیه منتفع شد. میتوان گفت این جابهجایی هنرپیشهای را به همگان شناساند که باوجود استعداد، توانایی، دانایی و فیزیک سینماییاش به دلایل خودخواسته یا تحتتأثیر شرایط دور از فضای سینما نفس میکشید و چه بسا اگر در این فیلم چهره نمیشد، با توجه به اینکه آن روزها در آستانه میانسالی قرار داشت، شاید دیگر مجال جلوهگری نمییافت یا دیگر نقشهایی درخور حضورش به او پیشنهاد نمیشد.
اکنون که شمایل بهیادماندنی داریوش ارجمند در فیلم ناخدا خورشید بدل شده به یکی از ماندگارترین شمایلهای سینمایی دهه شصت؛ شاید باورش سخت باشد که اصلا قرار نبوده داریوش ارجمند این نقش را بازی کند و ناصر تقوایی زمان نوشتن این فیلمنامه و حتی زمان درخواست پروانه ساخت ناخدا خورشید به بازیگر دیگری برای این نقش فکر میکرد. درواقع گزینه نخست تقوایی برای ناخدا خورشید سعید راد بود. بازیگری که در سالهای جوانی خودش و تقوایی نقش اصلی صادق را برای کارگردان بزرگمان بازی کرده بود و پس از حدود یک دهه دوری از هم، ناصر تقوایی میخواست با یک همکاری دیگر موفقیت آن فیلم دهه پنجاهی را یک بار دیگر مکرر کنند. اما ماجرای هزار بار چرخ خوردن سیب دوباره در دنیای سینما پیش آمد. سعید راد که بهطور جدی دل به این همکاری جدید بسته بود و حس میکرد با این فیلم یک بار دیگر جایگاهش در سطح اول سینمای ایران را به دست خواهد آورد با یک دیوار سخت و رسوخناپذیر برخورد کرد. او که حتی در گفتوگویی گفته مدتها با یک دست بسته به کتفش تمرین میکرد تا بتواند اعمال و رفتار ناخدایی را که یک دستش قطع شده بود، باورپذیر اجرا کند، با واقعیت تلخ ممنوعالکاری که در سینمای آن سالها شتری بود که میتوانست در خانه هر هنرمندی بخوابد، مواجه شد. تقوایی که سالها برای ساخت این فیلم جنگیده بود نمیتوانست دست روی دست بگذارد و کاری نکند. او که تلاشهایش برای شکستن این حکم را شکست خورده میدید، گزینه دیگری رو کرد که یک سابقه ناکام همکاری با او را نیز در کارنامهاش داشت.
داریوش ارجمند گزینه جدید تقوایی برای نقش ناخدا خورشید بود. بازیگری که قرار بود در سریال میرزا کوچکخان ناصر تقوایی نقش میرزا را بازی کند ولی وقتی مدیران وقت تلویزیون و بهروز افخمی زیرآب ناصر تقوایی را زدند و سریال دو دستی به بهروز افخمی تقدیم شد، به همراه چند بازیگر دیگر از همکاری با افخمی سر باز زده و از پروژه کنارهگیری کرده بود. نقش ناخدا میتوانست بهترین پاداش برای وفاداری هنرمندانه ارجمند باشد که آن روزها سرش را به تئاتر گرم کرده بود و به گفته خودش از آن رخدادها و آن بیاخلاقی بزرگ سرخورده بود.
نتیجه کار درخشان بود. ارجمند چنان در نقشش درخشید که با همان نخستین حضور سینمایی توانست جایزه بازیگری جشنواره فجر آن سال را به دست آورد. میتوان گفت مورد ناخدا خورشید یکی از معدود مواردی بود که ممنوعالکاری یک بازیگر به سینما سود رساند و به عبارتی عدو سبب خیر شد. با اینکه آسیب اصلی آن اتفاق به سعید راد وارد شد و درنهایت او را به مهاجرتی اجباری واداشت...
ارجمند از آن پس همواره در بالاترین سطح ممکن سینما و تلویزیون ایران، موفق به ایفای شاهنقشهایی ماندگار شده است...