رویداد ۲۴| میثم سعادت: هفته پیش، همزمان با برگزاری نمایشگاه کتاب، امیرحسین ثابتی عکسی از خود منتشر کرد که با موتورسیکلت به نمایشگاه کتاب رفته است. احتمالاً هدف از انتشار این عکس آن بوده که این نماینده نشان دهد که سادهزیست است و عجیب نیست این پیام. او روزگاری شیفته و محو محمود احمدینژاد بود و سادهزیستی همان شیوهای بود که مرادش روزگاری با آن دلبری میکرد.
آقای ثابتی از فهرست انتخاباتی شریان به مجلس رفته است. این گروه قبل از انتخابات نشستند و نوشتند که قالیباف و فرزندانش، ثروت زیادی اندوختهاند. آنها مدعی بودند در زمانی که پدر، باقر قالیباف، ادعا میکرد تنها یک میلیون تومان در حساب بانکی دارد، فرزندانش در اقصی نقاط جهان به عیش و نوش مشغول بودهاند. این نقدها در حالی در مورد قالیباف مطرح میشود که مدعیان امروز، در زمان طرح این ادعاها از سوی قالیباف سکوت کرده بودند چون قالیباف آن زمان در برابر روحانی این قصهها را میبافت. اما حالا که خطر روحانی بالای سر آنها نیست، به صراحت عملکرد یکدیگر را زیر سوال میبرند.
اصل راهنمای اصولگرایان برای حمله به مخالفانشان، سادهزیستی است؛ اصلی که اگرچه برای همه بخشهای جامعه مهم است اما در میان بخشهای کمدرآمد جامعه خریدار بیشتری دارد. در حالی در اغلب کشورهای توسعهیافته نیروهای چپ با سیاستهای حمایت از کارگران و فرودستان در بخشهای محرومتر شهرها برای بهدست آوردن نمایندگی این گروههای اجتماعی تلاش میکنند، سنت اسلامگرایان ایرانی این بوده که به جای ارائه برنامههای مشخص حمایتی از گروههای محروم به شعارهای مبهمی مانند سادهزیستی اکتفا کنند. حالا به نظر میرسد دوران این شعارها در میان اصولگرایان هم به پایان رسیده است.
پایان سادهزیستی؟
هرچند یکی از مهمترین ادعاهای آقای ثابتی و جریان شریان، سادهزیستی است، شواهدی وجود دارد که چنین ادعایی را خدشهدار کند. گروه شریان در روزهای گذشته از حسینیه خود رونمایی کردند؛ در یکی از شمالیترین و لاکچریترین و گرانترین نقطه تهران. معلوم نیست ساخت این حسینیه چقدر هزینه داشته و چه کسی یا کسانی هزینه ساخت آن را تقبل کردهاند.
در ایران معمولاً سازههای مذهبی جای خوبی برای خرج کردن پول هستند چرا که کمتر کسی درپای پول را در این موارد دنبال میکند. به مثال تکلیف هزینه خرید و ساخت حوزه علمیه آقای صدیقی که آن هم در محیطی گرانقیمت و لاکچری قرار دارد، هنوز مشخص نشد.
اما آنچه مشخص است این است که اصولگرایان پایگاه اجتماعی خود در میان مذهبیها را تغییر دادهاند و حالا به جای فرودستان در میان ثروتمندان شهر دنبال حامی هستند. بنابراین حالا مرکز برگزاری مراسمهای این گروه هم به جایی شمالیتر منتقل شده است؛ جایی که به خاطر بهرهمندی از انواع مواهب مشروع یا نامشروع حضور در قدرت، حالا محل زندگی طبقه جدید مدیران ردهبالایی و رده میانی اصولگرا شده است. همزمان دیگر شعار حمایت از طبقه مستضعف و خرابشدن کاخهای ثروتمندان، از شعارهای این جریان حذف شده است.
مراسمهای شریان در حسینیهای به نام شریان برگزار میشود؛ حسینیهای واقع در شهرک قدس، بلوار دریا، بین خیابان پاکنژاد و فرحزادی. این اولینبار است که یک جریان سیاسی، اسم خود را روی حسینیه گذاشته است. سخنران این مراسمها حمید رسایی و چهرههای مشابه او هستند. حمید رسایی در همه این سالها، به هر چیزی شهره بوده جز سخنرانی مذهبی و اخلاقی و اتفاقا یکی از روحانیونی بوده که به خاطر رفتارهای بهشدت سیاسی و اتفاقاً ادبیات غیرمحترمانه با مخالفان، برخلاف سیره روحانیون، مشهور شده بود. به نظر میرسد آقای رسایی هم در حال «ریبرند»کردن خویش است.
از سوی دیگر به نظر میرسد اقبال مردم در مناطق جنوبی تهران هم از این گروه کم شده است. مراسمهای اصلی تبلیغاتی جریان شریان، در شهرری و اسلامشهر برگزار شد اما تصاویری از این مراسم منتشر نشد. میتوان حدس زد دلیل این عدمانتشار، اقبال کم مردم به این جریان و شعارها و آدمهای آن بوده است.
در چند دهه گذشته رای اصولگرایان در جنوب شهر بیشتر از اصلاحطلبان بوده است. در عوض، ساکنین مرکز شهر عموما همراهی بیشتری با اصلاحطلبان داشتند و شمال شهر نیز با جریانهای میانهرو همراهی میکردند. با این حال اعتراضات 98 و 1401، پایانی به این باور بود که در این مناطق، بافت مذهبی همیشه با اصولگرایان همراهی میکند.
از راهآهن تا شهرک غرب
سه دهه قبل که کمکم رقابتهای سیاسی در جمهوری اسلامی شکل میگرفت، هیئت رزمندگان اسلام پایگاه خود را در جنوب تهران تاسیس و تقویت کرد. هیئت رزمندگان اسلام در حالی در قسمتهای جنوبی خیابان ولیعصر، محل حضور نیروهای مذهبی طرفدار اصولگرایان شده بود که سایر پایگاههای مذهبی این جریان نیز، در نیمهشمالی شهر قرار نداشتند. از هفت حوض گرفته تا نازیآباد و از مسجد ارگ تا مسجد لرزاده، هر یک به شکلی پایگاه نیروهای اصولگرا بودند.
بیشتر بخوانید:
در آن زمان نشستهای مذهبی اصلاحطلبان و روشنفکران دینی در نقاط شمالی شهر برگزار میشد؛ اکثراً در حسینیه ارشاد که یادگار دکتر شریعتی بود و گاهی در کانون توحید که اگرچه در منتهیالیه شمال تهران نبود اما باز هم جز نیمه شمالی شهر به شمار میآمد. هرچقدر اصلاح طلبان از نداشتن یک پایگاه مذهبی قدرتمند در جنوب تهران در رنج بودند، اصولگرایان در این مناطق پایگاه زیاد داشتند.
اما حالا در روزگاری که جریان روشنفکری دینی اصلاحطلبان به محاق رفته است و دیگر خبری از مراسمهای شلوغ حسینیه ارشاد نیست، اصولگرایان ناامید از رای مردم جنوب تهران، به سراغ شمال شهر رفتهاند؛ جایی که منزل هوادارن جدید آنها در آنجا قرار دارد.