رویداد۲۴ | میثم سعادت: باور کردنی نیست اما در حالی که شاید در جهانی موازی، ابراهیم رئیسی در آستانه جشن سالگرد سومین سالگرد پیروزی خود در انتخابات ریاستجمهوری است، در جهان واقعی ما و در پستوهای سیاست، سیاستمدارانی برای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری آماده میشوند. در این میان چهار سناریو برای انتخابات میتوان پیشبینی کرد؛ سناریوی تکرارسال ۱۴۰۰، سناریوی بیعت با جانشین، سناریوی مسابقه درونگروهی اصولگرایان و سناریوی انتخابات پرشور!
سناریوی غیرممکن: رئیسی دوم
سال ۱۴۰۰ برخی تحلیلگران میگفتند، تصمیم هسته سخت قدرت آن بوده که ابراهیم رئیسی بدون رقیب در انتخابات شرکت کند تا در فرایندی بدون ریسک برای نشستن بر کرسیهای مهم در آینده آماده شود و از این رو حتی چهرههایی مثل لاریجانی و جهانگیری هم در انتخابات ردصلاحیت شدند. با توجه به اینکه در حال حاضر چهرهای در این تراز در میان نامزدهای اولیه انتخابات ریاستجمهوری نیست، این گزینه برای انتخابات ۱۴۰۳ منتفی به نظر میرسد.
سناریوی غیرمحتمل: بیعت با کابینه فعلی
یکی دیگر از سناریوهای احتمالی این است که اصولگرایان به این جمعبندی برسند که باید دولت رئیسی با همین کابینه ادامه پیدا کند و در این حالت، مخبر نامزد اول انتخاباتی همه اصولگرایان باشد و اصلاً فضای تبلیغاتی شکل نگیرد. یعنی فضای تبلیغات تلویزیونی و تبلیغات خیابانی به شکلی مدیریت شود که گویی انتخاباتی در پیش نیست. کمکردن زمان تبلیغات، محدودیت تبلیغات تلویزیونی و حمایت همهجانبه اصولگرایان نظامی و روحانی، از نامزدی مخبر، ابزار کافی برای اجرای این سناریو را در اختیار اصولگرایان قرار میدهد.
بیشتر بخوانید: چهارمین رئیسجمهور ناتمام ایران | وقتی دوره رئیسجمهورها تمام نمیشود چه اتفاقی میافتد
این سناریو با توجه به اینکه آقای مخبر مامور به برگزاری انتخابات شده و برای حضور در انتخابات به عنوان نامزد انتخاباتی باید از سمت فعلیاش استفعا دهد و عملاً حکم رهبری را نادیده بگیرد، بسیار نامحتمل است.
سناریوی کمی محتمل: رقابت جناحی در چارچوب نظام
یک سناریو هم میتواند این باشد که نظام سیاسی تصمیم بگیرد با توجه به استقبال کم مردم از انتخابات مجلس، این بار مقدمات یک انتخابات آزادتر را فراهم کند؛ انتخاباتی با حضور همه جریانهای سیاسی.
این اتفاقی بود که در سال ۱۳۹۲ و پس شکاف سیاسی بین حاکمیت و اصلاحطلبان در انتخابات سال ۱۳۸۸ افتاد. البته در آن انتخابات هم میزان مانور نیروهای سیاسی بسیار اندک بود: هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی ردصلاحیت شدند و در میان اصلاحطلبان هم تنها عارف اجازه ورود پیدا کرد.
در انتخابات آینده هم میزان میتوان انتظار داشت برخی کاندیداهایی که با جریان مسلط و نه نظام سیاسی اختلاف نظر دارند بتوانند اجازه حضور در انتخابات را به دست بیاورند. در این حالت میتوان فهرستی طولانی از نامزدهای اولیه انتخابات را نوشت که ممکن است در این سناریو نامزد انتخابات شوند.
سناریوی محتمل: مسابقه درونگروهی اصولگرایان
یکی دیگر از تحلیلهای انتخابات ۱۴۰۰ این بود که هسته سخت نظام، از برگزاری انتخاباتی که طرفین شعارها و وعدههای رادیکال بدهند و نتیجه آن مشخص نباشد، راضی نیست و از این به بعد انتخابات ریاست جمهوری به صورت مهندسیشده برگزار خواهد شد.
در این حالت باید منتظر نامزدی یک نامزد مقتدر، مثل قالیباف (محتمل) یا محسنی اژهای (غیر محتمل) در کنار چند نامزد پوششی و یا حتی باسابقه اصلاحطلبی اما بدون زمینه رایآوری در انتخابات باشیم؛ چهرههایی هموزن غرضی، میرسلیم، هاشمیطبا، قاضیزاده هاشمی که اساساً برای پیروزی، وارد انتخابات نشده باشند.
جریان پایداری و جریان میراثبر رئیسی بسیار بر این تاکید میکنند که رقابت باید میان گروههای اصولگرا باشد و چه بسا بتوان همین رقابت را به نیروهای «خالصتر» محدود کرد. تجربه انتخابات مجلس دوازدهم البته نشان داد که این سناریو هم مشکلات خودش را دارد و رقابتها میتواند بسیار بیمحابا و همراه با آبروریزی بسیار باشد.