رویداد۲۴ | آخرین اخبار مرتبط با جریان اصلاحات حاکی از آن است که برای این دوره از انتخابات سنبه طرفداران کنشگری فعال در انتخابات پرزورتر از مخالفان مشارکت در انتخابات است. این رویکرد را از نحوه برخورد جبهه اصلاحات با نامزدهای احتمالی انتخابات به عینه میتوان دید.
به گزارش اعتماد، دادههای مستند حاکی از آن است که جبهه اصلاحات فعلا از ارائه نامزد اختصاصی خودداری کند تا چهرههای اثرگذار این طیف فرصت ثبت نام در انتخابات را از دست ندهند. این رویکرد دقیقا در نقطه مخالف مسیری است که این جریان در انتخابات سال ۱۴۰۰ با اعلام زودهنگام کاندیداتوری مصطفی تاجزاده پیمود. در واقع لکوموتیورانهای جریان اصلاحات تاکتیکهای جدیدی را با توجه به شرایط کشور اتخاذ کرده و قصد دارند آن را امتحان کنند؛ بنابراین روند معرفی نامزدهای این جبهه احتمالا تا پایان مهلت ثبت نامها به تعویق میافتد. ویژگی مثبت این رویکرد آن است که از یک طرف ابتکار عمل بیشتری را در اختیار این جریان قرار میدهد و از سوی دیگر فرصتی را هم در اختیار نامزدهای منتسب به اصلاحات قرار میدهد که ظرفیتهای ارتباطی و اعتباری خود را برای انتخابات وارد میدان کنند و در نهات به نفع نامزد نهایی به کار بگیرند. اما آخرین اخبار مرتبط با نامزدهای بالقوه این جریان شامل موارد ذیل است:
یکی دیگر از نامزدهای بالقوه جریان اصلاحات، محمد شریعتمداری، وزیر بازرگانی دولت اصلاحات و وزیر کار دولت حسن روحانی است. چهرهای که نام او در زمان ریاستجمهوری خاتمی به عنوان یکی از وزرای جوان و کارآمد کابینه بر سر زبانها افتاد. بسیاری از تحلیلگران در دهه ۷۰، شریعتمداری را جانشین احتمالی خاتمی میدانستند و احتمال اقبال عمومی به او را بالا ارزیابی میکردند. چهرهای که نه فقط اصلاحطلبان بلکه حتی اصولگرایان منصف هم بر تواناییهای او اذعان داشتند. به این دلیل است که حتی دولتهای اصولگرا هم سودای استفاده از این مدیر کاربلد اصلاحطلب را داشتند.
با یک چنین دورنمایی بود که شریعتمداری مهیای رویارویی با چشماندازهای پیش رو در عرصه سیاسی شد. سیاستمدار اصلاحطلب و مدیر ارشد اجرایی ایرانی جدا از سابقه وزارت در دولت خاتمی در دولت دوازدهم از سال ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۳ به حکم رهبرانقلاب، عضو شورای راهبردی روابط خارجی و به عنوان رییس کمیسیون اقتصادی این شورا فعالیت کرده است. فعالیت به عنوان وزیر کار دولت روحانی طی سالهای۹۷ تا ۱۴۰۰ و فعالیت در شمایل وزیر صمت طی سالهای ۹۶ تا ۹۷ از جمله مهمترین سوابق او محسوب میشود. شریعتمداری در روز ۱۲ دی ۱۳۹۱ در مصاحبهای با مهر برای حضور در یازدهمین انتخابات ریاستجمهوری ایران اعلام کاندیداتوری کرد. اما در ادامه در هماهنگی با آیتالله هاشمیرفسنجانی به ستاد روحانی پیوست تاتجربیات خود را در اختیار دولت یازدهم و دوازدهم قرار دهد. نام شریعتمداری در سال ۱۴۰۳ به نظر میرسد یکی از چهرههای راسخ برای حضور در انتخابات و جلبتوجه افکار عمومی باشد. انتخابات پیش رو فرصت مناسبی است تا شریعتمداری از همه تجربیاتی که طی بیش ۳دهه گذشته در عالیترین سطوح کسب کرده در شمایل رییس دولت بهرهمند شود.
یکی از نامزدهای بالقوه اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم مسعود پزشکیان است؛ چهرهای که برخی ویژگیهای منحصر به فرد را در جریان چپ داراست. پزشکیان سادهزیست است، صریحاللهجه است و هیچ لکهای در پرونده سیاستورزی او وجود ندارد. پزشکیان در افکار عمومی ایرانیان هم واجد محبوبیت است. پزشکیان پس از رخدادهای اعتراضی سال ۱۴۰۱ مبتنی بر قانون نسبت به بروز برخی رفتارهای غیرقانونی در دولت واکنش نشان داد و خواستار پیگیری مطالبات مردم شد. همین اظهارنظرها باعث ردصلاحیت او در انتخابات مجلس دوازدهم شد، پزشکیان، اما در ادامه اعتراض کرد و با جوی که به نفع او در فضای عمومی جامعه ایجاد شد، تایید صلاحیت شد.
خبرگزاری فارس در روز یکشنبه با انتشار گزارشی غیر واقعی از نامزدی زودهنگام این چهره خبر داد، اما پزشکیان در گفتگو با «اعتماد» اعلام کرد هرچند درخواستهای فراوانی برای شرکت او در انتخابات وجود دارد، اما هنوز در این زمینه نظر قطعی را اتخاذ نکرده است. سابقه قابل توجه پزشکیان از دوران اصلاحات در وزارت بهداشت و درمان و پس از آن دوران نمایندگی، قابهای جذابی را از حضور این چهره در ذهن مخاطب ثبت کرده است. در صورتی که پزشکیان به عنوان نامزد نهایی اصلاحطلبان انتخاب شود، میتواند بخش قابل توجهی از آرای خاکستری سایر طیفها را نیز جلب کند. احتمالا طی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه بهطور قطعی مشخص میشود که آیا او وارد صحنه انتخابات میشود یا نه؟
بیشتر بخوانید:
سکوت بذرپاش در واکنش به سئوال صداوسیما درمورد احتمال کاندیداتوری اش در انتخابات
اصلاح طلبان از چه کسی در انتخابات ریاست جمهوری حمایت خواهند کرد؟
جبهه پایداری مثل دور قبل پشت جلیلی نمیایستد؟
انتخابات سال ۹۶ نخستین تجربه اسحاق جهانگیری مرد توسعهخواه و عملگرای عرصه سیاست ایرانزمین از حضور در عرصه انتخابات ریاستجمهوری را شکل داد. دورهای که در آن برخی زمزمهها از ردصلاحیت احتمالی حسن روحانی شنیده شده بود، بنابراین اسحاق جهانگیری هم وارد میدان انتخابات شد تا در صورت وقوع حادثه غیرمترقبه ردصلاحیت حسن روحانی، تداوم مسیر اصلاحات و اعتدال را عهدهدار شود. تصویری که در اذهان عمومی از حضور اسحاق جهانگیری در انتخابات ثبت شده، نطقهای شجاعانه او در دفاع از دولت یازدهم، برجام و تداوم مسیر دولت حسن روحانی بود. با آغاز دولت دوازدهم، جهانگیری جدا از پست معاون اولی، عهدهدار فرماندهی تیم اقتصادی دولت شد و پس از خروج ترامپ از برجام و آغاز نوسانات ارزی، تصمیمات اقتصادی دولت را راهبری کرد. اوج سیاستگذاریهای اقتصادی جهانگیری در ماجرای ارز ۴۲۰۰ تومانی ظهور و بروز پیدا کرد.
در ادامه هرچند توپخانه رادیکالهای اصولگرا، دولت روحانی و اسحاق جهانگیری را هدف قرار داد، اما پس از حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی توسط دولت رییسی و آزادسازی قیمتها، مشخص شد این ایده جهانگیری تا چه اندازه از سفره معیشت خانوادههای ایرانی در برابر تلاطمات بازار دفاع کرده بود. با آغاز پروژه آزادسازی قیمتها در دولت سیزدهم که با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به وقوع پیوست، قیمت اقلام اساسی مردم مانند روغن، برنج، مرغ، تخم مرغ و... افزایشهای چند برابری را تجربه کردند. بر این اساس برخی معتقدند، جهانگیری یکی از نامزدهای بالقوه برای جریان اصلاحات است. در این کشاکش برخی زمزمههای غیر رسمی هم شنیده میشود که جهانگیری به دلیل شکایت قالیباف از او و صدور حکم قطعی قضایی با مشکل ردصلاحیت در انتخابات مواجه خواهد شد.
یکی از سورپرایزهای قطعی انتخابات چهاردهم بدون تردید سیدمحمد صدر است. نامی که این روزها به کرات در ارزیابیهای تحلیلی مرتبط با انتخابات شنیده میشود. اخبار حاکی از آن است که صدر در بسیاری از لیستها به عنوان نامزد مطلوب اصلاحطلب مطرح شده است. سید محمد صدر، زاده۱۲ مرداد ۱۳۳۰ سیاستمدار ایرانی و دارای دکترای داروسازی از دانشگاه تهران است. وی مدیرکل امور اروپا امریکای وزارت خارجه دولت رجایی، مشاور سابق سید محمد خاتمی و مشاور سابق محمدجواد ظریف و در حال حاضر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی فرزند سید رضا صدر و برادرزاده سید موسیصدر است. خبرنگار اعتماد دیروز در جریان تماس با صدر درباره این گمانهزنیها نظر او را جویا شد، صدر با اشاره به اینکه او هم این اظهارات را شنیده، اعلام کرد که هنوز هیچ تصمیمی برای حضور یا عدم حضور در انتخابات نگرفته و موضوع را به آینده موکول کرد. برخی شنیدهها حاکی از آن است که صدر تاییدیه بسیاری از چهرههای برجسته اصلاحطلب را برای حضور در انتخابات گرفته است.
وزیر پست و تلگراف و تلفن دولت سید محمد خاتمی که در ادامه به عنوان اولین رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی دولت هفتم منصوب شد و در دولت دوم سید محمد خاتمی سمت معاون اول رییسجمهور ایران را تا پایان دولت هشتم به دست گرفت، یکی دیگر از نامزدهای بالقوه جریان اصلاحات است. عارف یکبار دیگر در دوران گذار پسااحمدینژادی به عنوان نامزد اصلاحات وارد عرصه انتخابات شد، سپس در جریان چرخش هوشمندانه خاتمی و هاشمیرفسنجانی به نفع حسن روحانی کنارهگیری کرد تا انتخابات سال ۹۲ به نفع جریان اعتدال و اصلاحطلب به اتمام برسد.
علیرضا خامسیان در خصوص احتمال حضور یا عدم حضور عارف در انتخابات به «اعتماد» گفت: به نظرم انتخابات پیش رو یک انتخابات بسیار مهم است و سرنوشت ۱۰ الی ۱۵ سال آینده کشور در گروی انتخابات اخیر است. به این دلیل است که چهرهای، چون آقای عارف نمیتواند نسبت به سرنوشت کشور، اصل موضوع انتخابات بیاهمیت باشد. اما اینکه آیا این وضعیت منجر به ورود شخصی خود ایشان شود یا تصمیم دیگری اتخاذ شود تا این لحظه مشخص نیست. او در ادامه میگوید: البته مراجعات فراوانی در اقشار مختلف مردمی و طیفهای مختلف دانشگاهی، جریانات سیاسی و... از ایشان درخواست حضور در انتخابات را دارند. ایشان معتقدند هر نوع ورود ایشان با مورد توجه قرار دادن منافع ملی خواهد بود.»
نام عبدالناصر همتی پس از خروج ترامپ از برجام بیشتر در فضای سیاسی کلان کشور شنیده شد. زمانی که حکم او برای سفارت چین ممهور شده بود، اما بلیت هواپیمای او به مقصد پکن باطل شد و همتی به جای پکن راهی پاستور شد. برای به دست گرفتن سکان هدایت بانک مرکزی احضار شد و سکان هدایت مهمترین ساختار پولی و مالی کشور را به دست گرفت. همتی در سال ۱۴۰۰ به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری ثبت نام کرد. از همان ابتدا، اما همتی به عنوان نماد وضع موجود در انتخابات معرفی شد و نتوانست، خود را از سیطره تخریبهای رقبای اصولگرا خارج سازد. همتی که تصور میکرد حضور او در انتخابات نهایتا باعث اجماع اصلاحطلبان حول محور او میشود، نه تنها نتوانست یک چنین اجماعی را میان اصلاحطلبان ایجاد کند، بلکه خود به عامل اصلی انشقاق در این جران بدل شد.
برخی از اصلاحطلبان با معرفی مصطفی تاجزاده به عنوان نامزد ایدهآل این جریان معتقد بودند بعد از ردصلاحیت تاجزاده این جریان نباید از هیچ فرد دیگری حمایت کند. گروه دیگری از اصلاحطلبان سیاستمحور، اما معتقد بودند که باید حول محور همتی جمع شد و تلاش کرد او را راهی پاستور کرد. مبتنی بر یک چنین سابقهای است که همتی با بیم و امید به انتخابات ۱۴۰۳ مینگرد. او معتقد است چنانچه جریانات اصلاحات به صورت کامل بتوانند پروژه حمایت از او یا هر فرد دیگری را استارت بزنند میتوان نسبت به دورنمای انتخابات امید داشت. اما اگر یک چنین اجماعی حاصل نشود حضور او یا هر فرد دیگری بی فایده خواهد بود.
ب رای