رویداد۲۴-ما طوری با آنتی اکسیدانها برخورد میکنیم که انگار "اکسیر حیات" هستند!
این ترکیبات در بهترین حالت بیتاثیرند و در بدترین حالت، شما را زودتر
روانه آن دنیا میکنند. الکس رایلی گزارش میدهد.
مشکلاتش
لینوس پاولینگ (Linus Pauling) [دو بار برنده جایزه نوبل] از همان روزی
آغاز شد که در رژیم غذایی روتین صبحانهاش دست برد. لینوس در سال 1964 و در
سن 65 سالگی تصمیم گرفت تا هر روز صبح هنگام صرف صبحانه، کمی ویتامین C به
آب پرتغالش اضافه کند. مثل این است که شکر به کوکاکولا اضافه کنید! البته
لینوس عمیقا باور داشت که ویتامین ث و آب پرتغال ترکیب بسیار خوبی است.
تا
پیش از آن روز، صبحانه لینوس کاملا معمولی بود. او هر روز، حتی آخر
هفتهها، پیش از آنکه در سرکارش در موسسه فناوری کالیفرنیا حاضر شود، در
منزل صبحانه میخورد. لینوس خستگی ناپذیر بود و بازدهی کارش نیز بسیار بالا
بود.
لینوس نابغه!مثلا
لینوس در 30 سالگی سومین شیوه بنیادین نحوه آرایش اتمها در مولکولها را
بر اساس شیمی و مکانیک کوانتوم پیشنهاد داد. پژوهش لینوس پاولینگ بر روی
پروتئینها باعث شد تا 20 سال بعد، فرانسیس کریک و جیمز واتسون بتوانند
ساختار DNA را در سال 1953 میلادی کشف کنند.
سال بعد لینوس موفق به
کسب جایزه نوبل شیمی به خاطر کار بر مولکولها شد. نیک لین، استاد دانشگاه
کالج لندن، مینویسد که «پاولینگ پایههای شیمی مدرن را بنیان نهاد.»
لینوس
پاولینگ یکی از بزرگترین دانشمندان قرن اخیر است، گرچه اعتقاد راسخ او به
قدرت آنتی اکسیدانها ممکن است ما را راهی جاده خطرناکی کرده باشد
"چگونه عمر بیشتری داشته باشیم؟"بعد
از نیز نوبت به ویتامین C رسید. کتاب پرفروش لینوس در سال 1970 با نام
«چگونه عمر بیشتری داشته باشیم و بهتر زندگی کنیم» منتشر شد. استدلال وی در
این کتاب این بود که چگونه مکملها میتواند برای همه موثر باشند. لینوس
روزانه 18 گرم از این مکملها مصرف میکرد که 50 برابر مصرف مجاز روزانه
بود.
لینوس در ویرایش دوم کتابش، آنفلوانزا را در فهرست بیماریهایی
آورد که به راحتی قابل درمانند. وی حتی در زمان شیوع بیماری HIV در آمریکا
در دهه 80 مدعی شد که میتوان به کمک ویتامین ث آن را نیز درمان کرد.
قدرت واقعی ویتامینهاایدههای
لینوس پاولینگ در سال 1992 تحت عنوان «قدرت واقعی ویتامینها» بر روی جلد
مجله تایم چاپ شد. آن روزها از ویتامینها به عنوان درمانی برای بیماریهای
قلبی-عروقی، آب مروارید و حتی سرطان نام برده میشد. پاولینگ حتی ادعا
کرده بود که ویتامینها قادرند فرآیند سالخوردگی را آهسته کنند. فروش مولتی
ویتامینها و دیگر مکملهای غذایی درست مانند شهرت عام پاولینگ به شدت
افزایش یافت.
البته شهرت آکادمیک لینوس سیر معکوسی را طی کرد. در
طول چند سال پس از آن به تدریج مشخص شد که ویتامین ث و دیگر مکملهای غذایی
چندان پشتوانه علمی ندارند. در واقع، با هر قاشق مکملی که او به آب
پرتغالش اضافه میکرد، به جای سود به بدنش آسیب میرساند. نه تنها صحت
ایدههای پاولینگ رد شد، بلکه مشخص شد که آن ایدههای خطرناک هم هستند.
آنتی
اکسیدانها در باور لینوس روند سالخوردگی را آهستهتر میکردند، اما مدرک
کافی در دست نیست که مکملها بتوانند تاثیر قابل توجهی داشته باشند
اساس
تئوریهای پاولینگ این بود که ویتامین C نیز نوعی آنتی اکسیدان (گروهی از
مولکولها شامل ویتامین E، بتا کاروتن و اسید فولیک) است. مزایای آنتی
اکسیدانها، خنثی کردن مولکولهای واکنشی به نام "رادیکالهای آزاد" است.
ربکا گرشمان، پژوهشگر دانشگاه روچستر نیویورک، در سال 1954 میلادی برای
اولین بار متوجه خطر این مولکولها شد. دو سال بعد، دِنهام هارمن
(ارائهدهنده نظریه رادیکال آزاد و پیری) گفت که رادیکالهای آزاد
میتوانند منجر به تخریب سلولها، بیماری و درنهایت سالخوردگی افراد شوند.
دانشمندان قرن 20 بر روی این مباحث زیاد کار کردند و تقریبا همه این
تئوریها را پذیرفتند.
رویه کار به چه شکل بود؟این
فرآیند با میتوکندری آغاز میشود؛ موتورهای احتراق کوچک درون سلول. غذا و
اکسیژن در غشاء داخلی آنها به آب، دی اکسید کربن و انرژی تقسیم میشود.
این مکانیسم تنفس سلولی است که سوخت تمام انواع پیچیده حیات را فراهم
میکند.
البته به همین سادگی نیست زیرا به وجود ذراتی به نام
"الکترونها" نیز احتیاج است. این جریان، درست مانند قدرت لازم برای تامین
انرژی آسیابهای بادی، باید بین چهار پروتئین موجود در غشاء داخلی
میتوکندری حفظ شود تا محصول نهایی تولید شود: انرژی.
این واکنش
انرژی تمام کارهای ما را تامین میکند که البته بی نقص نیست. رادیکال آزاد
(Free radical) به اتم، مولکول یا یونی گفته میشود که دارای الکترون جفت
نشده، به عبارتی دیگر پوسته الکترونی ناقص باشد که در همه جا، هوایی که
تنفس میکنیم، مادهای که احاطهمان کردهاند و حتی داخل ساختمان بدنمان
وجود دارند. رادیکالهای آزاد برای رسیدن به تعادل دست به تخریب بافتهای
اطراف خود زده و حتی ممکن است به ساختار DNA و پروتئین نیز آسیب برساند.
البته
هرمن و دانشمندان دیگر معتقد هستند که به رغم مقیاس بسیار کوچک این تخریب،
ممکن است آثار آن به تدریج و با ظهور بیماریهای مثل سرطان آشکار شوند.
مرگ و زندگی ما دست اکسیژن است
به عبارت خلاصهتر، اکسیژن منشا حیات ماست که همزمان این قابلیت را دارد تا ما را نخست پیر و فرسوده کند و سپس به کام مرگ بکشاند.
آثار مصرف داروها تنها از طریق آزمایشهای پزشکی مشخص میشود – نتایج بررسی آنتی اکسیدانها تکان دهنده بوده است
حال
آنکه ارتباط رادیکالهای آزاد با فرآیند پیری و بیماریها مشخص شد، از
آنها به عنوان دشمنان شماره یک بدن یاد برده شد که باید هر چه زودتر از
بدن خارج شوند. برای نمونه، هرمن در سال 1972 میلادی نوشت: «کاهش
رادیکالهای آزاد در یک اندامگان موجب کاهش سرعت پیری بیولوژیکی و افزایش
شادابی و طول عمر آن میشود.»
هرمن داشت در مورد آنتی اکسیدانها
حرف میزد؛ مولکولهایی که با دریافت الکترون از رادیکالهای آزاد، تهدید
آنها را خنثی میکند. البته در طول دهههای بعد، چندین آزمایش برای صحت
فرضیههای او انجام شد که اغلب بینتیجه بود. آزمایش بر روی موشهای
آزمایشگاهی، که برخی از نظر ژنتیکی دستکاری شده بودند، نیز نتوانست چیزی
نشان دهد؛ حتی با توجه به تفاوت روشها، نتیجه مشابه بود: افزایش آنتی
اکسیدانها نمیتواند مانع پیری یا شروع بیماریها شود.
مصرف
ویتامینها نمیتواند ما در برابر بیماریها بیمه کند – حتی نتیجه یک
پژوهش نشان داد که مصرف مکملهای ویتامین میتواند عامل افزایش احتمال
سرطان ریه بین افراد سیگاری باشد!
و اما ما انسانها؟محققان
نمیتوانند ما انسانها را مانند جانوران آزمایشگاهی مدام به آزمایشگاه
ببرند و با در نظر گرفتن یک عامل کنترل بر رویمان آزمایش انجام دهند مگر
آنکه "کارآزمایی بالینی" (یکی از انواع مطالعات پزشکی است که بر روی
جمعیتهای انسانی انجام میشود. کاربرد مهم کارآزماییهای بالینی در مطالعه
اثرات داروها و شیوههای درمانی جدید است) صورت گیرد.
طرح آزمایش
مشخص است: اول باید گروهی از انسانها که از لحاظ سن، مکان و سبک زندگی
شبیه به هم هستند را پیدا کرد. سپس باید آنها را به دو گروه تقسیم کرد. یک
گروه از مکمل و دیگری از دارونما (بیاثر) استفاده خواهد کرد. گام بعدی
اجتناب از هر گونه پیشداوری غیرعمدی است: هیچ کس نباید بداند که هر فرد
جزو کدام گروه بوده است، حتی خود تیم تحقیقاتی. این روش دابل بلایند نامیده
میشود و جزو ارکان اصلی تحقیقات دارویی محسوب میشود.
آزمایشهای
این چنینی برای سنجش تاثیر مکملها بر روی انسان کم نبوده است. در اکثر این
آزمایشها، آمار ابتلا به سرطان ریه و پستان (در زنان) بیشتر شد. مثلا
پژوهش انجام شده در سال 1996 واقعیت خطرناکی را نشان داد: مطالعهای بر روی
1000 فرد سیگاری که آن پژوهش دو سال پیش از موعد تمام شد. شرکت کنندگان آن
تحقیق چهار سال مکملهای بتاکاروتن و ویتامین آ را مصرف کردند. در طول آن
مدت، میزان مبتلایان به سرطان ریه 28 درصد بیشتر شد و میزان مرگ و میر در
گروه نیز 17 درصد افزایش داشت. این اعداد کوچک نیستند و باید نسبت به کاهش
مصرف مکملها اطلاع رسانی شود.
ایدههای مرگبارالبته
این تمام ماجرا نیست. تعداد اندکی از پژوهشها از مزایای مصرف آنتی
اکسیدانها به ویژه در صورت عدم دسترسی به رژیم غذایی سالم حکایت دارند.
ایده جادویی بودن آنتی اکسیدان کاملا حشو است. لینوس پاولینگ نسبت به
ایدههای مرگبارش آگاهی کافی نداشت. وی در سال 1994 پیش از انتشار چندین
کارآزمایی بالینی انجام شده در سطح وسیع به دلیل ابتلا به سرطان پروستات از
دنیا رفت. مصرف ویتامین C، آنطور که خودش تا آخرین نفس مدعی شده بود،
نتوانست درمان همه بیماریها باشد.
اما آیا مصرف ویتامین C با مرگش ارتباط داشت؟هرگز
پاسخ دقیق این سوال را نخواهیم دانست. اما از آنجایی که مصرف بیش از حد
آنتی اکسیدانها با سرطان در چندین پژوهش نشان داده شده، نمیتوان احتمالش
را رد کرد. مثلا پژوهش چاپ شده در موسسه ملی سرطان آمریکا در سال 2007 نشان
داد «احتمال مرگ ناشی از سرطان پروستات در مردانی که هفتهای دو مرتبه
مولتی ویتامین مصرف میکنند، بیشتر از بقیه مردان است.
افزایش مصرف مکملهای ویتامین C حتی نمیتواند موجب درمان سرماخوردگی شود
در
سال 2011 و در پژوهشی مشابه بر روی 35533 شرکت کننده، مشخص شد که مصرف
ویتامین E و مکمل سلنیم موجب افزایش 17 درصدی خطر ابتلا به سرطان پروستات
میشود.
ویتامین C خودش را ایثار میکند!آنتی
اکسیدان فقط یک اسم است و ماهیت ثابتی ندارد. مثلا ویتامین ث، مکمل محبوب
پاولینگ را در نظر بگیرید. مقادیر کافی از این ویتامین به واقع میتواند از
طریق دریافت الکترون جفت نشده، رادیکالهای آزاد خطرناک را خنثی کند. در
حقیقت، ویتامین ث خودش را ایثار میکند تا از سلولهای مجاور مراقبت کند.
اما ویتامین ث با جذب آن یک الکترون جفت نشده خودش نیز به رادیکال آزاد
تبدیل میشود که میتواند علاوه بر آسیب رساندن به تمام غشاء، پروتئینها و
DNA را نیز تخریب کند.
نابودی رادیکالهای آزاد مساوی است با سرطاناخیرا
مشخص شده که احتمالا رادیکالهای آزاد برای بدنمان مفید باشند. این
ترکیبات به عنوان "پیامرسان مولکولی" عمل کرده و پیامها را از یک نقطه به
نقطهای دیگر میرسانند. وجود رادیکالهای آزاد هنگام رشد سلول، تقسیم و
مرگ آن حیاتی است.
اگر رادیکالهای آزاد در بدن نباشند، سلولها به شکلی کنترل نشده رشد و تقسیم میشوند. واژهای دیگر برای این حالت وجود دارد: سرطان.
مشکل
دیگر عدم وجود رادیکالهای آزاد، افزایش احتمال رخنه آلودگیها به داخل
بدن است زیرا رادیکالهای آزاد به هنگام ورود یک باکتری یا ویروس به بدن،
به کمک دستگاه ایمنی بدن میآیند. در ابتدا سلولهای دستگاه ایمنی بدن
مانند بازی Pac-Man به دنبال ویروسهای خطرناک میروند. اما هنوز کار تمام
نشده است. سپس از رادیکالهای آزاد خواسته میشود تا وارد سلولهایی شوند
که ویروسها و باکتریها را به دام انداختهاند. آنها سپس کاری که به آن
مشهور هستند را انجام میدهند: تخریب و نابودی؛ مهاجم از بین میرود.
رادیکالهای آزاد و دستگاه ایمنی بدندستگاه
ایمنی بدن از آغاز تا پایان حمله به رادیکالهای آزاد نیاز دارد. به همین
دلیل، نابودی رادیکالهای آزاد به وسیله مصرف آنتی اکسیدانها ایده خوبی
نیست. در واقع باید بدن را در برابر برخی از آلودگیها تنها گذاشت.
شاید برخی بگویند که رژیم غذایی متعادل برای سلامت بدن واجب است، اما اغلب ما برای رفع نیازهای تغذیهای به مکملها نیاز نداریم
لین
میگوید: «بدن ما به خوبی میتواند به تعادل برسد. از همان روزی که اولین
میکروب توانست از گاز سمی اکسیژن تنفس کند، بدن ما توانسته خطر اکسیژن را
متعادل کند. ما قادر نیستیم میلیاردها سال تکامل را فقط با مصرف یک قرص
تغییر دهیم.»
هیچ کس نقش ویتامین C و آنتی اکسیدانها در داشتن
زندگی سالم را انکار نمیکند اما تنها در صورتی میتوان از مکملها استفاده
کرد که تحت نظر پزشک باشد. در واقع، دریافت طبیعی این موارد بهترین گزینه
است و مصرف مکملها فقط در صورتی مجاز است که مدرک کافی برای کمبود آن در
بدن موجود باشد. بنابراین مصرف انواع میوه و سبزیجات برای بدن مفید است.
پس
از دههها تحقیق دانشمندان بر روی رادیکالهای آزاد و آنتی اکسیدانها،
وقت گذاشتن برای خواندن کتابهای نایاب در کتابخانهها، تحقیق بر روی
هزاران داوطلب و صرف میلیونها دلار هزینه بر روی کارآزماییهای بالینی،
بهترین و مهمترین دستاورد علمی قرن 21 در این زمینه فعلا همان چیزی است که
در کلاس درس بچهها گفته میشود: کمپین تغذیهای 5 بار در روز – (یا مصرف
روزی پنج مرتبه میوه و سبزیجات به میزان حداقل 400 گرم در روز.)
منبع: BBC FUTURE
ترجمه: وبسایت فرادید