صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۳ - 2024 June 13
کد خبر: ۳۷۲۴۹۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۲۴ خرداد ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

ایده‌هایی که جهان را تغییر دادند: ایده‌ٔ نوجوانی چگونه به‌وجود آمد و چه سرنوشتی یافت؟

ایده‌های زیادی هستند که ما آن را بدیهی می‌دانیم، اما زندگی مان را دگرگون کرده‌اند. ایده‌هایی که قبل از آن‌ها زندگی جور دیگری بود؛ جوری که حالا نمی‌توانیم تصورش را کنیم. مجله بریتانیایی «ویک» مجموعه گزارش‌هایی با عنوان «ایده‌هایی که زندگی ما را تغییر دادند» منتشر کرده است. رویداد۲۴ این ایده‌ها را به زبانی ساده برای شما روایت می‌کنیم. در این شماره خواهیم گفت که ایده‌ی نوجوانی از کجا آمد و عاقبت آن چه شد.

رویداد ۲۴ | ایده‌ی «نوجوانی» به عنوان مرحله‌ای متمایز در زندگی_ که درمیانه‌ی کودکی و بزرگسالی قرار دارد_ اولین بار در دهه ۱۹۴۰ رایج شد. سایت بی‌بی‌سی می‌نویسد: «اگر می‌توانستید چند قرن به عقب برگردید، می‌دیدید که مفهوم نوجوانی برای مردم به یک مفهوم بیگانه شبیه است.» پدیده‌ی فرهنگی نوجوانی را نباید با فرآیند بیولوژیکی نوجوانی خلط کرد؛ مفهوم بیولوژیکی نوجوانی به افرادی که بین ۱۳ تا ۱۹ سال سن دارند اطلاق می‌شود، اما مفهوم فرهنگی آن از زمانی به‌وجود آمد که جهان رشد اقتصادی چشمگیری به خود دید و، درنتیجه، باعث افزایش میزان پول، اوقات فراغت و استقلال جوانان شد.

نگاه غالب به نوجوانان این است که سن آن‌ها بیشتر از آن چیزی است که بتوان کودک در نظرشان گرفت، در عین حال هنوز از نظر جسمی، ذهنی و یا فرهنگی بزرگسال محسوب نمی‌شوند. این حالت میانی عموما به این معنی است که نوجوانان نسبت به همسالان کوچکتر خود از حقوق و آزادی‌های بیشتری برخوردارند و نسبت به بزرگسالان حقوق و آزادی‌های_امتیازاتی مانند حق رای، خرید الکل و یا رانندگی_کم‌تری دارند.

مفهوم نوجوانی چگونه به‌وجود آمد؟

مفهوم امروزی نوجوانی در ایالات متحده به‌وجود آمد. نیویورک تایمز در سال ۱۹۴۵ مقاله‌ای با عنوان «منشور حقوق نوجوانان» منتشر کرد که در آن مجموعه‌ای ۱۰ ماده‌ای از آزادی‌هایی را که نوجوانان آمریکایی دوران پس از جنگ در طلبش بودند لیست کرده بود. بسیاری از این جوانان در جبهه‌های نبرد متفقین جنگیده بودند و اکنون می‌خواستند به زندگی عادی بازگردند. این حقوق شامل «حق انتخاب زندگی خود» و «حق مبارزه کردن برای جهان‌بینی خودشان در زندگی» بود.

در سال‌های بعد ایالات‌متحده شاهد رشد سریع اقتصادی بود و بسیاری از خانواده‌ها وضعیت بهتری نسبت به قبل داشتند. افراد بیشتری می‌توانستند خانه بخرند و در نتیجه برای بسیاری از نوجوانان فضا و حریم خصوصی بیشتری ایجاد شد. مفهوم نوجوانی همچنین با قوانین جدیدی که آموزش عمومی را در سراسر ایالات متحده اجباری می‌کرد، بیشتر تقویت شد. این بدان معنا بود که جوانان زمان بیشتری را در مدرسه و دور از دنیای بزرگسالان سپری می‌کردند و برای توسعه‌ی هویت، آداب و قوانین شخصی خودشان فرصت بیشتری داشتند.

همچنین نرخ زاد و ولد کاهش یافت و والدین می‌توانستند پول بیشتری برای فرزندان خود خرج کنند. همزمان خود نوجوانان نیز امکان انجام کار پاره وقت داشتند و می‌توانستند پولی را که به دست آورده اند، به‌جای کمک به خانواده، برای خودشان نگه دارند. این روند باعث شد که ناگهان جمعیتی جدیدی از مصرف کنندگان پدیدار شود؛ جمعیتی که پول داشتند و نمی‌دانستند چگونه باید آن را خرج کنند. شرکت‌های تبلیغاتی نیز سریعا به این وضعیت واکنش نشان دادند. این شرکت‌ها متوجه شدند نوجوانان نیز می‌توانند تصمیم‌ساز و اثرگذار باشند. متوجه شدند که نوجوانان قادر به ایجاد و گسترش روند‌های و مد‌های جدید هستند و بنابراین می‌توانند در بازار سودسازی کنند.


بیشتر بخوانید:ایده‌هایی که جهان را تغییر دادند؛ طلاق | چگونه طلاق از رسوایی اخلاقی به حق زنان تبدیل شد؟


به همین دلیل شرکت‌های تبلیغاتی شروع به بازارسازی و تبلیغ فرهنگ جدیدی با محوریت عناصری، چون «شورش، فست‌فود و راک اند رول» کردند که هدف بازارشان نیز جوانان دبیرستانی بود. نیویورک تایمز در مقاله‌ای به نام «سن بلوغ با ترانزیستور» توضیح می‌دهد که گسترش رادیوی ترانزیستوری (رادیوی قابل حمل) نسلی از گروه نوجوانان ایجاد کرد؛ به همان شیوه‌ای که رایانه‌های شخصی در سال‌های اخیر نسلی از گروه جوانان را ایجاد کرده است.

این رادیو‌ها باعث شدند که «موسیقی و اطلاعات ناگهان قابل حمل شدند. این توانایی به نوجوانان امکان می‌داد دور از نظارت بزرگسالان به موسیقی دلخواه خود گوش دهند. علاوه بر این، با افزایش روزافزون خانوار‌های دارای اتومبیل، جوانان خود آزادتر از گذشته احساس کردند. درنتیجه این تحولات خرده فرهنگی زاده شد که آن را «خرده فرهنگ دبیرستان» می‌نامیم.»

درواقع اتوموبیل نوعی حریم خصوصی نیز به حساب می‌آمد و طبعا به بروز تمایلات جنسی جدیدتری می‌انجامید؛ تمایلاتی مانند «نوازش کردن» و گاهی اوقات «تا ته خط رفتن». این خرده فرهنگ جدید که چنین تمایلات جنسی بی‌سابقه‌ای را ایجاد می‌کردباعث نگرانی تحلیل‌گران شده بود.

اداره تحقیقات فدرال ایالات متحده (FBI) در سال ۱۹۵۳، گزارشی منتشر کرد و هشدار داد که «به‌دلیل افزایش تعداد تخلفاتی که نوجوانان در سال‌های آینده مرتکب خواهند شد، نرخ جرم و جنایت افزایش خواهد داشت.» در سال ۱۹۵۵ نیز دوایت آیزنهاور، رئیس جمهور وقت آمریکا، از لزوم قانونی ملی برای «کمک به ایالت‌ها در مواجهه با این مشکل سراسری» گفت.

تنها چند ماه بعد از سخنان آیزنهاور، فیلم «شورش بی‌دلیل» _ در ایران با نام «یاغی بی‌هدف» نیز شناخته می‌شود_ در سینما‌های آمریکا اکران شد. این فیلم با بازی جیمز دین، سوپراستار خوش‌قیافه‌ی ۲۰ ساله سینمای آمریکا، که نقش یک نوجوان یاغی به نام جیم استارک را ایفا می‌کرد، باعث ایجاد انقلابی تمام‌عیار در مفهوم و فرهنگ نوجوانی شد. این فیلم اغلب اوقات به عنوان سرنمونی از معنای نوجوان بودن شناخته می‌شود. با این حال، همانطور که مجله نیویورکر نوشته است «گفتن اینکه مطبوعات، فیلم‌ها و سایر رسانه‌های جمعی تا چه اندازه تصویر معتبری از نوجوانی منعکس کرده‌اند، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار است.»

مفهوم نوجوانی چگونه جهان را تغییر داد؟

فرهنگ نوجوانی تقریبا بر هر صنعت پولسازی تاثیری عمده داشته است. فروشندگان پوشاک و لباس محصولات خود را با استفاده از مدل‌های نوجوان تبلیغ می‌کنند و می‌فروشند؛ بسیاری از فیلم‌های پرفروش با بازیگرانی نوجوان و برای مخاطبان نوجوان ساخته می‌شوند؛ موسیقی، اتومبیل، بازی، غذا و نوشیدنی اغلب برای جذب مشتریان نوجوانان به بازار عرضه می‌شود.

از دهه ۱۹۷۰، ۲۰ درصد از ثروتمندترین خانوار‌ها حدود دو برابر هزینه‌های خود را برای «پرمایه‌کردن» دوران نوجوانی فرزندان و برای برنامه‌هایی همچون اردو‌های تابستانی، ورزش و معلم استخدام خصوصی صرف می‌کنند. نوجوانان هنوز هم «اینفلوئنسر»‌های فرهنگی تلقی می‌شوند و می‌توانند عمیقا بر فرهنگ و بازار تاثیر بگذارند. امروزه بسیاری از نوجوانان در شبکه‌های اجتماعی فعال هستند و امیدوارند که از این راه کسب درآمد کنند.

اما سیر تحول مفهوم نوجوانی منحصر به مشخصه‌ی مصرف‌گرای آن‌ها نمی‌شود. بسیاری از این نوجوانان در عرصه‌ی اجتماعی مشغول فعالیت‌های اجتماعی شدند و هزاران نفر از آن‌ها در دهه ۱۹۶۰ میلادی برای احقاق حقوق مدنی مبارزه کردند و علیه جنگ ویتنام تظاهرات خیابانی عظیمی به راه انداختند. نوجوانان دهه شصت همچنین علیه جنایات جنگی و تغییرات اقلیمی اعتراض کردند.

نظرات شما