رویداد۲۴ | لیلا فرهادی: در جریان میزگرد فرهنگی مسعود پزشکیان و مشاورانش در صدا و سیما یک اتفاق نادر رخ داد. محمد فاضلی جامعه شناسی که به عنوان کارشناس پزشکیان را همراهی میکرد از کوره در رفت و برنامه را به شکلی غیرمنتظره ترک کرد. ماجرا از این قرار بود که یکی از سه کارشناس-مجری برنامه یعنی شهاب اسفندیاری رئیس دانشکده صدا و سیما در موضوع اخراج اساتید و رویکردهای پزشکیان گفت: در مورد اخراج اساتید به نحوی صحبت کردید کأنه با استادی که تخلف هم کرده میخواهید مماشات کنید؛ دکتر فاضلی که کنار شما هستند عضو هیأت علمی پیمانی دانشگاه شهید بهشتی بودند، طبق مقررات عضو هیأت علمی عضو پیمانی نه میتواند مأمور باشد نه خارج از دانشگاه سمت بگیرد.
دقایق پایانی برنامه فرصت به مشاوران همراه پزشکیان رسید. فاضلی ترجیح داد قبل از هر چیز پاسخ ادعای اسفندیاری درباره خودش را بدهد تا از این رهگذر بتواند اصل موضوع یعنی دروغ گویی و انحصارطلبی جریان حاکم در موضوع دانشگاهها را زیرسوال ببرد. او مجادله خود را با این جمله آغاز کرد و گفت «رئیس دانشگاه دروغ میگوید و شما هم دروغ میگویید.»
اسفندیاری متنظر ادامه جمله فاضلی نشد و با گفتن این عبارت که «به من تهمت دروغ گویی زدید، حق ندارید تهمت دروغ گویی بزنید»، وسط حرف او پرید. فاضلی فریاد زد «شما نمیدانید، من پیمانی بودم، با مجوز هیات امنای دانشگاه سمت گرفتم.»
مجادله تقریبا همین جا با خاموش شدن میکروفن هر دو نفر از سوی مجری برنامه صدا و سیما خاتمه پیدا کرد، فاضلی صحنه را ترک کرد، میکروفن را پرتاب کرد و گفت در رسانهای که ایشان به عنوان کارشناس با من مساله شخصی دارد صحبت نمیکنم.
فریاد زدن بخش «دست کم گرفته شدهای» از دموکراسی است، اما این دست کم گرفته شدن نباید باعث شود جذابیت آن را فراموش کنیم. سال ۲۰۱۶ در آمریکا نقطه عطف پیروزی این استراتژی در انتخابات ریاست جمهوری بود. دونالد ترامپ قواعد پیشین مناظرههای انتخاباتی را کنار گذاشت. در رقابت درون حزبی جمهوری خواهان آن کسی برنده شد که بلندترین فریادها را میزد. دموکراسیهایی هم وجود دارند که در آن اتوکشیده بودن خریدار بیشتری دارد، اما احتمالا در این دموکراسیها خبری از اختلاف نظرهای جدی نیست؛ در یک نظام اقتدارگرا احتمالا همه ساکتند، چون هر فریادی هدف شلیک است. فریاد زدن نشانه سلامت دموکراسی است. هرچند این متد ظاهرا زشت و غیراخلاقی به نظر برسد، اما در سنت اسلامی هم هیچ منعی ندارد. خداوند در آیه ۱۴۸ سوره نشان میفرمایند «خدا بانگ برداشتن به بد زبانی را دوست ندارد مگر از سوی کسی که به او ستم شده باشد.»
دموکراسی در ایران دست کم در چند صباح مانده به انتخاباتها، زنده و پویاست. مناظرههای انتخاباتی در ایران بارها زمینه ساز افشای فساد کاندیداها بوده است. اشاره روحانی در مناظره انتخاباتی خطاب به قالیباف درباره پرونده سال ۱۳۸۴ او زمینه تحقیق رسانهها درباره موضوع پولهای کثیف قاچاقچیان مواد مخدر در کمپین انتخاباتی قالیباف را فراهم کرد.
در مورد اخیر، فریاد محمد فاضلی بر سر شهاب اسفندیاری از سر تظلم خواهی بود و فریاد او شنیده شده و حالا واقعیت ماجرا برای مردم روشنتر خواهد شد.
فریدون جعفری مدیرکل سابق بازرسی وزارت علوم در دولت روحانی به عنوان کسی که از نزدیک در جریان پرونده اخراج محمد فاضلی بوده در توییتر خود نوشته «صحبتهای آقای اسفندیاری کارشناس میزگرد فرهنگی را تایید نمیکنم و آن را دروغ و نشر اکاذیب میدانم.»
او توضیح داده «مکاتباتی در همین خصوص در آن برهه در دفتر بازرسی وزارت علوم با دانشگاه انجام دادم که اگر در راستای شفافیت منتشر شود، بسیاری از حقایق مبرهن خواهد شد. این اخراج بدون رعایت ضوابط لازم الاجرای وزارت علوم صورت گرفته است.»
فریاد فاضلی صدای تظلم خواهی سایر اساتید اخراجی از دانشگاه هم بود. علی شریفی زارچی دیگر استاد اخراجی از دانشگاه شریف در دولت ابراهیم رئیسی در توییتر خود نوشت «دکتر محمد فاضلی عزیز شما صدای رسای دهها استاد بودید که به ناحق از دانشگاهها اخراج شدند یا از تمدید قرارداد و تبدیل وضعیت آنها جلوگیری شد. شهامت، راستگویی و میهندوستی شما در تاریخ این سرزمین ماندگار شد.»
اکثرسنجیهای تلگرامی در قضاوت ماجرای گذشته در میزگرد فرهنگی هم نشان میدهد مخاطبان این برنامه حق را به محمد فاضلی داده اند؛ بنابراین برنده مجادله در میزگرد فرهنگی صدا و سیما، محمد فاضلی بود که هم صدای خودش شنیده شد و هم موفق شد نماینده چند صد استاد اخراجی از ابتدای انقلاب فرهنگی تا امروز باشد.
برنده دیگر این مناظره، حسین انتظامی بود. ستاره این دوره از رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری. او یکی دیگر از کارشناسان میزگرد فرهنگی است که با لحنی آرام و پرسشهای کلیدی موفق شده هم کاندیداها را به چالش بکشد و هم توجه افکار عمومی را به خود جلب کند. انتظامی معاون مطبوعاتی و معاون سینمایی وزارت ارشاد دولت حسن روحانی بوده است. او از فرصت دموکراسی در ایران در آستانه انتخابات استفاده کرده و خط قرمزها و تعارفات مرسوم را کنار گداشته است. در واقع سوال مربوط به «اخراج اساتید»، سوال حسین انتظامی بود. او در همین میزگرد فرهنگی از مسعود پزشکیان خواست تا مشخص کند اگر رئیس جمهور شود چه تدبیری برای متوقف کردن ماشین اخراج اساتید و اعاده حیثیت از آنهایی که اخراج شده اند خواهد داشت.
انتظامی گفت در دلایل اخراج این اساتید عمدتا دلایل اداری یا آموزشی و پژوهشی مطرح میشود، اما داریم کسانی که شرایط مشابه داشتند، اما آنها مانده اند در هیاتهای علمی نوعی تبعیض و عدم شفافیت وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخراج استادان دانشگاه از ابتدای انقلاب تا کنون/ تاریخ خالصسازی!
فهرست استادان اخراجی از دانشگاه چگونه تهیه میشود؟
سوال انتظامی و پاسخ پزشکیان خشم اسفندیاری را به دنبال داشت. اما متانت انتظامی و فریادهای فاضلی در کنار هم یک موضوع مهم را در آستانه انتخابات به راس خبرها برگرداند؛ موضوع اخراج سیاسی و عقیدتی اساتید دانشگاه در چهار دهه گذشته. بعد از انقلاب فرهنگی بین سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲ که با هدف پاکسازی اساتید و دانشجویانی که از دید حکومت تازه ایران «غرب زده» و «ضد انقلاب» محسوب میشدند، حداقل دو دوره انقلاب فرهنگی دیگر نیز تجربه شده است. یکی در دوره احمدی نژاد و دیگری در دولت ابراهیم رئیسی.
انقلاب فرهنگی دولت احمدی نژاد هوشمندانهتر بود. این بار اساتید نه به دلیل غرب زدگی بلکه با بهانه سن و سال بالا، «بازنشسته اجباری» میشدند.
فاز بعدی اخراج استادان از سال ۱۴۰۲ آغاز شد؛ نام اکثر اساتید اخراج شده این دوره را در فهرست امضاکنندگان بیانیه ۱۱۰۰ نفری اساتید دانشگاه میتوان پیدا کرد. این بیانیه مهر ماه ۱۴۰۱ در بحبوحه اعتراضات پاییز بعد از مرگ مهسا امینی که بازداشت پرشمار دانشجویان منجر شده بود به همت علی شریفی زارچی یکی از اساتید اخراجی تهیه و توسط ۱۱۰۰ تن از استادان دانشگاههای مختلف کشور امضا شد.
در پی اخراج اتوبوسی اساتید منتقد از دانشگاه، نامه محرمانه استخدام ۱۵ هزار عضو هیات علمی جدید و «انقلابی» افشا شد. همزمان خبر استخدام حدادیان مداح معروف در دانشگاه تهران و امیرحسین ثابتی چهره نزدیک به سعید جلیلی در دانشگاه شریف منتشر شد.
سوال درست حسین انتظامی و فریادهای محمد فاضلی موضوع اخراج ناعادلانه و سیاسی اساتید از دانشگاه را به مساله جامعه تبدیل کرد و بنابراین حسین انتظامی با سوالات دقیق و لحن آرام خود، برنده دوم میزگرد فرهنگی روز چهارشنبه بود.
شهاب اسفندیاری رئیس دانشکده صدا و سیما و کارشناس-مجری برنامه میزگرد فرهنگی بود که موجبات خشم فاضلی را فراهم کرد.
یکی انتقادهای کاربران شبکههای اجتماعی به اسفندیاری، موضع تند او دربرابر مظلوم و سکوت و بی زبانی او در برابر قدرت بود. اسفندیاری در روزهای گذشته در میزگرد فرهنگی مصطفی پورمحمدی در موضوع مهم «حضور نیروهای امنیتی در عرصههای مختلف کشور» سکوت کرد و مقهور و مرعوب هشدار پورمحمدی درباره «صدور کیفرخواست برای نهاد امنیتی» شد در حالی که در برابر یک استاد اخراجی گردن کشید.
شهاب اسفندیاری سال ۱۳۹۵ با میانجی گری وحید جلیلی برادر سعید جلیلی در صداوسیما به عنوان قائم مقام پیمان جبلی- رییس سازمان صداوسیما- به ریاست دانشکده صداوسیما رسید. او از افراد حلقه وحید جلیلی است و به میثم نیلی، برادر داماد ابراهیم رئیسی و حلقه مقداد نیز، نزدیک است. رجا نیوز ارگان خبری میثم نیلی و سعید جلیلی گفته اسفندیاری از حامیان سعید جلیلی است.
بر اساس روزمه منتشر شده از او، اسفنداری دارای مدرک کارشناسی کارگردانی سینما، کارشناسی ارشد سینما و دکتری رشته «نظریه انتقادی و مطالعات فیلم» است. او مدرک فوق لیسانس خود را از دانشگاه هنر و مدرک دکتری خود را از دانشگاه ناتینگهام انگلستان گرفته است. در فضای سینمایی اسفندیاری به عنوان یکی از اعضای «حلقه ناتینگهام» هم شناخته میشود. درباره بورسیه دکترای او حرف و حدیث زیاد است. گفته میشود او جزو دریافت کنندگان غیرقانونی بورسیه تحصیلی است.
سال ۱۴۰۰، ۲۸ نماینده اصولگرا مجلس یازدهم در تذکری به وزیر علوم، خواهان بررسی و نظارت بیشتر بر عملکرد شهاب اسفندیاری، رییس دانشگاه صداوسیما شدند. «جذب و استخدام و انتصاب مدیرانی با تخصص مغایر با ماموریت آن دانشگاه و سازمان صداوسیما» و «جذب اعضا جدید هیات علمی از میان شاگردان و نزدیکان رییس دانشگاه»، از جمله موارد مطرح شده در این نامه بود.
گردن کشی اسفندیاری در مقابل فاضلی باعث شد حقانیت او در افکار عمومی ناخودآگاه اثبات شود، موضوع اخراج بدون ضابطه اساتید به صدر اخبار رسانهها و متعاقبا مطالبه گری از کاندیداها برگردد و گرههای کور ارتباطات اسفندیاری با یکی از کاندیداها و پیشرفت رانتی او در سالهای اخیر باز شود؛ بنابراین بازنده جدال لفظی در میزگرد فرهنگی مسعود پزشکیان، شهاب اسفندیاری بود.
مردم ایران به سوگیری نهادهای برگزار کننده انتخابات به نفع کاندیداهای یک جریان خاص عادت دارند. از شورای نگهبان گرفته تا صدا و سیما کارنامه سیاهی در حمایت از کاندیداهای جریان متبوع خود در انتخاباتهای مختلف دارند.
در انتخابات این دوره، صدا و سیما سردمدار این تبعیض غیرقانونی و غیرعادلانه شده است. جبهه جلیلی در صدا و سیما، این رسانه را به ارگان اتهام زنی، جانبداری و بازوی قدرتمند ستاد سعید جلیلی تبدیل کرده است. برادر سعید جلیلی قائم مقام صداوسیماست. وحید جلیلی تقریبا مسئولیت مدیریت تولید محتوا در این سازمان را بر عهده دارد. علیرضا خدابخشی، پسرخاله سعید جلیلی معاون سیاسی صدا و سیما بود که اسفند ۱۴۰۲ خبر برکناری او منتشر شد. اما نگران نباشید، محمدعلی صائب رئیس خبرگزاری صداوسیما با حفظ مسئولیت، سرپرستی معاونت سیاسی را نیز برعهده گرفت. صائب مسئول دفتر سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بوده است.
مجری برنامه میزگرد فرهنگی مسعود پزشکیان در چند نوبت در جریان پاسخ دهی پزشکیان و مشاورانش خلل ایجاد کرد. این اختلالها به گونه ای بود که در یک فقره پزشکیان مجبور شد به مجری تذکر بدهد که کار او اظهارنظر کردن نیست! خاموش کردن میکروفن محمد فاضلی تیر آخر صدا و سیما به کاندیدای رقیب بود. مجری اجازه پاسخ دادن به فاضلی نداد؛ هرچند ادعا می کرد میکروفن طرف مقابل را هم خاموش کرده اما واقعیت این بود که کارشناس حرفش را زده بود و پاسخ فاضلی ابتر ماند.
شهاب اسفندیاری کارشناس-مجری برنامه میزگرد فرهنگی از چهرههای نزدیک به جلیلی است. کارویژه او در میزگرد اخیر، عصبانی کردن مشاور پزشکیان و اجازه ندادن به او برای اظهار نظر بود. هرچند او ظاهرا به این هدف خود رسید و تکلیف خود را برای حمایت از جبهه جلیلی انجام داد، اما کارنامه صدا و سیما و جبهه مشترک جلیلی-جبلی را تیره کرد.