رویداد ۲۴ | محمدرضا جوادییگانه جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است که در انتخابات ۱۴۰۳ با پدیده جدیدی روبه رو هستیم؛ اطلاعات روشنی از انتخابات پیشرو وجود ندارد. مردم حاضر نیستند جواب پرسشگران نظرسنجیها را بدهند. نه پرسشگرانی که از طریق تلفن نظرسنجی میکنند، بلکه کسانی که در معابر از شهروندان پرسش میکنند و امنیت پاسخ دهندگان بالاست. اما بر اساس همین نظرسنجیهای موجود -که قابل تحلیل هم هست- هنوز مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری به ۵۰ درصد نرسیده و رقمی حدود ۵ تا ۶ درصد از رایدهندگان قطعی هم کم شده است؛ و افراد دارای تردید هم از ۱۵ درصد به ۲۷ درصد رسیده اند.
او در نشست تحلیل رفتار متفاوت جامعه در انتخابات پیشرو و هنر غافلگیری یا ناهنجاری اجتماعی ادامه میدهد: این که مرددها به کدام سمت گرایش دارند، مشخص نیست. کسانی که رای قطعی میدهند رای دادن را رای به جمهوری اسلامی میدانند و آنها که رای نمیدهند نیز همین دلیل را دارند. ۴ گروه در انتخابات در حال فعالیت هستند: نواصولگرایان، اصولگرایان سنتی، اصلاحطلبان تندرو یا تحولخواهان و اصلاحطلبهای معتدل که همه در داخل نظام تعریف میشوند و حتی اصلاحطلبان تحولخواه نیز در این انتخابات فعال شدهاند؛ و آن سو براندازها را داریم که تکلیفشان روشن است. در این میان گروهی که من [جامعه دوم]توصیفشان میکنم (جامعه ایران دو جامعهای شده است) در این فضا هنوز تصمیم قطعی نگرفتهاند. جامعه دوم بعد از حوادث ۱۴۰۱ که از نگاه من مهمترین اتفاق بعد از انقلاب است متوجه شده راه خیابان جواب نمیدهد. این تفاوت آنها با براندازان است که معتقدند به هر قیمتی باید از طریق خیابان بهبود امور را پیگیری کرد در حالی که خارج از کشور هستند، اما در داخل ایران مردم به این نتیجه رسیدند که خیابان جواب نمیدهد. تردیدها و گفتگوها در این بخش از جامعه شکل گرفته، اما این که این تردیدها به چه ختم میشود یا منجر به رای میشود مشخص نیست. چون برای این جامعه دوم مشخص است که رئیس جمهور نمیتواند تغییری بزرگ ایجاد کند. آنها در تردید هستند که آیا رای دادن برای تغییر جواب میدهد یا نه و میدانند رای دادن آنها مشروعیتی برای نظامی است که به دنبال مشارکت بالای ۵۰ درصد است.
بیشتر بخوانید: عبدی خطاب به حکومت: مشارکت زیر ۵۰ درصد به صدا در آمدن آژیر خطر و صور اسرافیل سیاست است
به گفته جوادی یگانه دیگر ترسیم آینده روشن و ترس از یک آینده بسیار تاریک نیز وجود ندارد. امیدی به بهبود سریع وضعیت در نگاه این افراد نیست، اما چشم انداز آینده تاریک نیز باعث میشود در رای دادن تردید کنند و به دلیل فشار اجتماعی رای دادن خود را مخفی نگهدارند؛ بنابراین ممکن است رای غافل گیری و شگفتی شکل بگیرد.
این جامعه شناس با اشاره به دورههای گذشته انتخابات ریاست جمهوری میگوید: تکلیف در دورههای گذشته مشخص بود. یک دوره میگفتند برجام امضا شود مشکلات حل میشود یا در دورهای میگفتند اگر این جریان حاکم شود خیابانها دیوارکشی میشود و با برجسته کردن ترس از آن جریان سیاسی، رای میگرفتند، اما در این دوره از انتخابات راه حل مشخص نیست. حوادث سال ۱۴۰۱ ترکی میان مردم و حاکمیت ایجاد کرده که باعث سردرگمی، استیصال و درماندگی آن افرادی شود که میدانند راه اعتراض خیابانی جواب نمیدهد، اما به دنبال راهکاری برای بهبود نسبی وضعیت هستند.
او معتقد است تصمیم برای حضور در انتخابات ۱۴۰۳ تبدیل به جریان اجتماعی نمیشود. برای همین سلبریتیها هوادارانشان را ترکیب به حضور در انتخابات نمیکنند یا مردمی که به نتیجه رسیده اند که رای بدهند دیگران را ترغیب نمیکنند و شور سیاسی و اجتماعی ایجاد نمیشود و این دوره رای دادن یک عمل فردی است و جامعه غائب اصلی انتخابات است.