رویداد ۲۴ | محمد آزاد: ایران تحریم نیست، یعنی تحریم بینالمللی و مصوب در سازمان ملل به شکل جامع ندارد. اما از دو طرف مورد هجوم سختترین محدودیتها است: محدودیتهای مالی افایتیاف و تحریمهای آمریکا.
تحریمهای فرامرزی
تحریمهای آمریکا بندی دارد که به موجب آن هر شرکت یا نهادی که وارد معامله با ایران شود از دسترسی به نظام بانکی و سیستم اقتصادی این کشور محروم خواهد شد. طبیعتا هیچ شرکتی که دارای روابط بینالمللی است اقتصاد آمریکا را قربانی ایران نخواهد کرد.
اما افایتیاف چه محدودیتهایی را برای نظام مالی ایران در پی خواهد داشت و هزینه آن تا چه اندازه قابل توجه است؟
برخی منتقدان پذیرش افایتیاف معتقدند از آنجا که ما مراوده مالی با دنیا به شکل مستقیم نداریم پذیرفتن این محدودیتها در افایتیاف معنا ندارد. این ادعا مغالطه آشکاری دارد: این که ایران مراوده مالی با دنیا ندارد از جمله به دلیل نپذیرفتن توصیههای افایتیاف است و گرنه به طور اصولی منعی برای مراودات در نظام بینالمللی وجود ندارد.
علاوه بر این ایران مراودات مالی با دنیا دارد وگرنه امروز باید گمرک و بانک و صرافی و بخش ارزی بانک مرکزی را تعطیل میکردند. بر اساس آمار «دسته دوم» -یعنی غیردولتی و نه بیارزش- ایران روزانه ۱.۵ میلیون بشکه نفت صادر میکند؛ عمده این نفت به چین میرود.
تحریم هستم پس تخفیف میدهم
احتمالاً ایران نفت خود را در ازای مبلغ مشخصی به چینیها میدهد، هرچند نفت ایران به دلیل تحریم و نیز وجود نفت تخفیفی روسیه پایینتر از قیمت معمول معامله میشود.
امروز قیمت نفت برنت، شاخصبهای جهانی نفت، حدود ۸۵ دلار بود؛ تخفیف نفت ایران به چین بر همبن پایه محاسبه میشود؛ معمولا بین ۱۵ تا ۲۰ دلار زیر قیمت روز برنت.
بر این اساس ایران روزانه ۳۰ میلیون دلار و در ماه حدود ۱ میلیارد دلار و سالانه حدود ۱۲ میلیارد دلار از پول نفت را بدون هیچ دلیل بازارپسندی دود میکند و به هوا میفرستد.
اگر فقط همین ۱۲ میلیارد دلار را در جیب داشتیم امروز قیمت کالاهای اساسی به میزان قابل توجهی کاهش مییافت.
عمده و بلکه تمام واردات ایران اقلام اساسی است؛ تراز تجاری یعنی مجموع صادرات منهای واردات در سال ۱۴۰۲ به رقم منفی ۱۸ میلیارد دلار رسید.
کسری تجاری به این معنا است که ۱۸ میلیارد دلار از منابع ارزی ایران دیگر وجود ندارد؛ در نتیجه بانک مرکزی برای واردات کالاهای اساسی، یعنی خورد و خوراک و دارو، محدودیت شدیدتری خواهد داشت.
محدودیت واردات مساوی افزایش قیمت است که با وجود یک نظام مالی طبق روال عادی میتوانست اتفاق نیافتد.
اما غیر از این؛ مابقی پول نفت و نیز صادرات غیرنفتی ایران مشخصتر نشان میدهد که عضویت در افایتیاف چه مضرات آشکاری دارد.
روزی ۱۰۰ چوق ضرر خالص
افایتیاف توصیه میکند تراکنشهای مالی ایران بسیار سختگیرانه بررسی شود؛ مراحل این سختگیری آنچنان زیاد شده است که امروز هیچ نهاد مالی دیگر حوصله آن را ندارد که این زحمت را متحمل شود.
حتی در چین نیز همین مساله وجود دارد؛ یک منبع نزدیك به دولت به شرط عدم افشای نام دراینباره به رویداد ۲۴ میگوید چینیها پول نفت را ۱ به ۳ پرداخت میکنند. یعنی یک چهارم نقد و باقی را با خرید کالای اجباری تسویه میکنند. این بخش از ضرری که به ایران وارد میشود را به سختی میتوان به عدد بیان کرد. با این حال به نظر میرسد میتوان با درک شهودی، تصویری از نامساعد بودن روند تجارت ایران در آن مشاهده کرد.
اما در قسمت پول نقد صادرات نفت به چین؛ ۱.۵ میلیون بشکه در روز به قیمت متوسط ۶۰ دلار میشود ۱۲۰ میلیون دلار در روز. از این میزان ۳۰ میلیون دلار پرداخت و ۹۰ میلیون دلار جنس چینی وارد کشور میشود. همین ۳۰ میلیون دلار نیز کامل به ایران نمیرسد و به اصطلاح بازاری آن اسکناسهای دلاری ایران همه گوشه پریده هستند. چرا؟ چون مستقیما و از طریق سیستم بانکی منتقل نمیشوند.
پاییز سال گذشته یکی از نهادهای واردکننده در ایران افشا کرد چیزی حدود یک سوم از منابع ارزی ایران تا به کشور برسد دود شده است. این نهاد خبر داد پول نفت ایران را شبکههای از اشخاص حقیقی با عنوان «تراستی» (trustee) دریافت کرده و از طریق صرافی به کشور وارد میکنند.
این افراد - چیزی شبیه بابک زنجانیهای درستکار- مدت قابل توجهی پول را نزد خود نگاه میدارند. این مساله از کجا مشخص شد؟ از این جا که دولت برای واردات کالاهای اساسی پول نداشت و واردکنندگان را به این افراد ارجاع داده بود. پس از دیدن روند مشکلات، واردکنندگان به افشای مساله اقدام کردند.
به هرحال؛ یعنی روزانه از ۳۰ میلیون دلار نفتی که پول آن دست ما را میگیرد هم ۱۰ میلیون دلار پر میزند. در حالت عادی فروش نفت ایران اگر همین ۱.۵ میلیون بشکه بود روزانه ۱۲۰ میلیون دلار درآمد داشت؛ در حالت کنونی روزانه ۲۰ میلیون دلار با روزانه ۱۰۰ میلیون دلار ضرر خالص.
این ضرر نه به تحریم مربوط است نه جنگ و جدال ربطی دارد؛ فقط یک نظام بانکی معمولی میخواهد که همچنان برای بسیاری در ایران مشخص نیست چرا پذیرفته نمیشود.
گرچه همهچیز بر همگان عیان است.