رویداد ۲۴ | به گفته او، گاهی اوقات در بعضی موضوعات جامعه دو قطبی میشود یعنی یک عدهای موافق یک موضوع هستند و یک عدهای دیگر مخالف آن موضوع هستند و عدهای که نظر ممتنع دارند.
او مثال میزند: دیدگاه ما نسبت به مهاجران افغان به این شکل است. عدهای میگویند دیوار بکشیم و عدهای نظری کاملا متفاوت دارند.
جوادی یگانه میگوید:، اما اگر جامعهای درباره بیشتر ارزشهای اساسیاش دو قطبی بشود، از حالت دو قطبی معمول خارج و آنگاه میشود «دو جامعه متفاوت».
این جامعه شناس معتقد است: پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال۱۴۰۲ نشان میدهد که در بیشتر موضوعات اساسی جامعه ایران به دو دسته تقسیم شده است. مهمترین بخش دو طرف شدن جامعه ایران درباره مساله سیاست است و نقطه بروز آن هم بعد از سال۱۴۰۱ بود.
به گفته او، بعد از سال۱۴۰۱، تقریبا این دو قطبی شدن جامعه حالت روشنی به خود گرفت و بخشی از جامعه تصمیم گرفت که عامدانه و به میل خود حوزه سیاسی را رها کند؛ یعنی دیگر کاری به انتخابات نداشته باشد.
جوادی یگانه تاکید میکند: شرکتنکردن مردم در انتخابات نشانه دو جامعهای شدن است. درواقع بعد از ۱۴۰۱ مردم احساس کردند، تغییر ممکن نیست و البته براندازی هم ممکن نیست و اگر باشد، مطلوب نیست و از آنجا که راه چارهای نداشتند کاملا نسبت به سیاست بیتوجه شدند.
وی میگوید: این قهر کردن نیست، نادیدهگرفتن است. ۷۰درصد مردم مناظرهها را ندیده بودند. بین ۴۰ تا ۶۰ درصد مردم حاضر به همکاری با پرسشگران برای پاسخ به نظرسنجیها نمیشدند. اینها نشانههای دو جامعهای شدن است. از یکسو، جامعهای داریم که همراه نظام سیاسی است. در تظاهرات شرکت میکند و در بیشتر صحنهها حاضر است و از سوی دیگر جامعهای را داریم که همه چیز را رها کرده است.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: بخش زیادی از مردم هم وسط هستند و ممکن است با گذر زمان به یکی از این طرف میل کنند.
به گفته او، در واقع ما با دو جامعهای روبهرو هستیم که هر کدام برای خودشان اسطورههایی دارند، تاریخی دارند، گروه مرجعی دارند.
وی یادآور میشود: کسی که قهر کرده، با یک چراغ سبز برمیگردد، اما آن کسی که رها کرده و مسیر خود را جدا کرده هرگز برنمیگردد یا حداقل به این آسانی برنمیگردد.
جوادی یگانه تاکید میکند: این وضعیت هشداردهنده است، چراکه دو طرف جامعه نسبت به هم انسانیتزدایی میکنند و به چشم دشمن به هم نگاه میکنند و این وضعیت خطرناک است.
وی با اشاره به اینکه «ایران متعلق به همه است. شما نمیتوانید تاریخ ایران را به نفع خودتان تمام کنید» میگوید: نباید سرنوشت هر کسی منوط به موضعگیری سیاسیاش باشد. باید سیاست را از مسائل اداری و بوروکراتیک جدا کنیم.