رویداد۲۴| حرفهای حسین انتظامی در گفتگو با روزنامه فرهیختگان را در ادامه می خوانید:
ما به حزب نیاز داریم، به تفکر حزبی و نظام حزبی. به حزب واقعی. الان اگر به کمیسیون ماده ۱۰ قانون احزاب مستقر در وزارت کشور بگویید ما حزب نداریم، میگوید به ۵۰۰ حزب مجوز دادهایم.
در حزب، شفافیت وجود دارد، اما الان اگر شما بخواهید بدانید خرج کمپین انتخاباتی هر نامزد چقدر است، آیا دسترسی دارید؟ میدانید خرج لشکرسایبری که بابت لایککردنها و کامنت گذاشتن فاکتور صادر میکنند، چقدر است؟ آیا اشخاص حقیقی، نذر کردهاند؟! آیا از جیب شخصی است؟ چون حزب که نداریم. آیا پیمانکاران پروژهها دارند تامین میکنند؟ آیا از بیتالمال هزینه شده؟
صندوق ذخیره فرهنگیان مال کدام بخش است؟ بخش عمومی! شما میدانید ما الان بیستوچند صندوق داریم و این صندوقها ماهیتشان خصوصینما است. باید جلوی اینها گرفته شود. از نظارت دیوان محاسبات معافند، چون خصوصی محسوب میشوند. همه این بیچارگی هم از نبود نظارت میآید که ما اجازه میدهیم موسساتی با این ماهیت ایجاد شود. اصلا نباید باشند، چون رفتار شترمرغی دارند.
من مخالفم دستگاههای دولتی کتاب چاپ کنند؛ بعضیها استدلال میآورند برای بعضی کتابها با محتوای ارزشمند یا ایدئولوژیک، بخش خصوصی حاضر نیست این کار را انجام دهد. من در جواب میگویم اگر ترویج آن موضوع، یعنی موضوعی که بخش خصوصی به هردلیلی اقبال نشان نمیدهد، مهم است کتاب را منتشر کنید و رایگان در اختیار مردم بگذارید.
در بحث رسانه معتقدم رسانههای بخش عمومی و دولتی باید تعطیل یا واگذار شوند. عین همین دیدگاه در فیلم، کتاب و موسیقی. سال ۹۲ یا ۹۳ پیشنهاد دادم روزنامه ایران را بهعنوان پیشگام این ایده تعطیل کنند. تا این مقدمهای شود که بقیه هم این کار را انجام بدهند. مسئولان دولت گفتند هیچ بلندگویی نداریم. صداوسیما علیه ماست. همه رسانههای حکومتی علیه ما هستند. اگر روزنامه خودمان را تعطیل کنیم، اما رسانههای عمومی دیگر تعطیل نشود چه تضمینی داری؟ واقعا برای این جواب نداشتم! راهش این است که قانون شود یا اراده حاکمیتی باشد که همه اینها تعطیل یا واگذار شوند.
نظام انتخاباتیمان اشکالاتی دارد که به صداوسیما مربوط نیست. اینکه نظامش حزبی نیست. امکان حضور پوششی وجود دارد و این وقت مردم را میگیرد و اختلال ایجاد میکند یا مثلا فرض کنید چنین کارهایی باید درطول سال انجام شود نه در مورد نامزدها، چون نامزدها ۱۰ روز قبلش تایید میشوند، ولی مثلا فرض کنید وقتی افکار عمومی مرتب در جریان تفاوت دیدگاهها باشند، آنوقت فردی که یک دیدگاه خاص را نمایندگی میکند، خودبهخود او را میشناسند.