رویداد۲۴ سیما صابری: سقراط (۴۶۹-۳۹۹ قبل از میلاد) برجستهترین و عجیبترین فیلسوف یونانی است. او در دوران طلایی آتن رشد کرد و بیشتر به عنوان فردی پرسشگر مبشود شد. سبک تدریس او که به عنوان روش سقراطی جاودانه شده است، پرسیدن سوالات روشنکننده تا زمانی که دانشجویان به درک خودشان برسند، بود.
سقراط خودش چیزی ننوشته است، بنابراین تمام آنچه درباره او شناخته شده است از طریق نوشتههای چند همعصر و پیروانش، به ویژه شاگردش افلاطون، فیلتر شده است. سقراط به فساد جوانان آتن متهم و به مرگ محکوم شد. او از فرار خودداری کرد و روزهای پایانی خود را در کنار دوستانش گذراند تا اینکه جام شوکران را نوشید.
سقراط در آتن به دنیا آمد و تقریباً تمام عمر خود را در آتن زندگی کرد. پدرش سوفرویسکوس سنگتراش و مادرش فاینارته قابله بود. در جوانی، او اشتیاق زیادی برای یادگیری نشان داد. افلاطون توصیف میکند که او مشتاقانه نوشتههای فیلسوف برجسته معاصر، آناکساگوراس را میخواند و میگوید که او توسط آسپاسیا، معشوقه با استعداد رهبر بزرگ آتن، پریکلس، فن بیان آموخت.
ظاهراً خانواده او ثروت متوسط لازم برای آغاز حرفه سقراط به عنوان پیادهنظام را داشتند. به عنوان یک سرباز، سقراط استقامت بدنی و شجاعت زیادی نشان داد و در طول محاصره پوتیدایا در سال ۴۳۲ قبل از میلاد، رهبر آینده آتن، آلکیبیادس را نجات داد.
سقراط با وجود هوش و ارتباطاتش، شهرت و قدرتی را که آتنیها به دنبال آن بودند، رد کرد. سبک زندگی او و در نهایت مرگش تجسم روحیه پرسشگری در مورد هر فرضیهای درباره فضیلت، خرد و زندگی خوب بود.
در روایت افلاطون، سقراط به ندرت نظرات خود را بیان میکند، بلکه بهطور درخشان به مخاطبانش کمک میکند تا افکار و انگیزههای خود را در گفتوگوی سقراطی، نوعی ادبیات که در آن دو یا چند شخصیت مسائل اخلاقی و فلسفی را بحث میکنند، تحلیل کنند.
یکی از بزرگترین پارادوکسهایی که سقراط به شاگردانش کمک کرد تا کشف کنند این بود که آیا ضعف اراده یعنی انجام کار اشتباه در حالی که واقعاً میدانید چه چیزی درست است، واقعاً وجود دارد یا خیر. به نظر میرسید که او بهگونهای دیگر فکر میکرد: مردم فقط زمانی کار اشتباه میکنند که در آن لحظه، مزایای ادراکشده بیشتر از هزینهها به نظر برسد. بنابراین، توسعه اخلاق شخصی مسئله تسلط بر «هنر اندازهگیری» است، یعنی تصحیح تحریفاتی که تحلیلهای فرد را از فایده و هزینه منحرف میکند.
سقراط همچنین علاقه زیادی به درک محدودیتهای دانش انسانی داشت. هنگامی که به او گفته شد که معبد دلفی اعلام کرده است که او خردمندترین مرد آتن است، سقراط تردید داشت تا زمانی که متوجه شد، اگرچه او چیزی نمیداند، اما برخلاف همشهریانش به شدت از نادانی خود آگاه است.
سقراط تا حد امکان از درگیر شدن با مسائل سیاسی خودداری میکرد و دوستانی از تمام طرفهای درگیریهای قدرت پس از پایان جنگ پلوپونزی داشت. در سال ۴۰۶ قبل از میلاد، نام او برای خدمت در مجلس آتن، یا اکلسیه، یکی از سه شاخه دموکراسی یونان باستان که به عنوان دموکراتیا شناخته میشود، انتخاب شد.
سقراط به تنها مخالف پیشنهاد غیرقانونی محاکمه گروهی از ژنرالهای ارشد آتن به دلیل عدم بازیابی اجسادشان از نبرد با اسپارتا تبدیل شد (ژنرالها پس از پایان خدمت سقراط در مجلس اعدام شدند). سه سال بعد، زمانی که دولت مستبد آتن دستور داد سقراط در دستگیری و اعدام لئون سالامیس شرکت کند، او امتناع کرد.
قبل از اینکه مستبدان بتوانند سقراط را مجازات کنند، از قدرت برکنار شدند، اما در سال ۳۹۹ او به دلیل عدم احترام به خدایان آتنی و فساد جوانان متهم شد. اگرچه برخی مورخان پیشنهاد میکنند که ممکن است دسیسههای سیاسی پشت این محاکمه بوده باشد، او بر اساس اندیشه و آموزشهایش محکوم شد. در «دفاعیه سقراط» افلاطون، او دفاعیهای پرشور از فضیلت خود در برابر هیئت منصفه ارائه داد، اما در نهایت حکم آنها را پذیرفت. گفته میشود سقراط در دادگاه جمله معروف «زندگی ناآزموده ارزش زیستن ندارد» را بیان کرده است.
اعدام او به دلیل یک جشن مذهبی به مدت ۳۰ روز به تأخیر افتاد، در طی این مدت دوستان او تلاش کردند تا او را به فرار از آتن متقاعد کنند، اما موفق نشدند. در آخرین روز زندگیاش، افلاطون میگوید، او «هم در رفتار و هم در کلمات شادمان به نظر میرسید و با شجاعت و بدون ترس مرد». او جامی از شوکران نوشید، تا زمانی که پاهایش بیحس شد، قدم زد و سپس دراز کشید، در حالی که دوستانش اطراف او بودند، و منتظر ماند تا سم به قلبش برسد.