صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 02
کد خبر: ۳۷۶۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۷ - ۲۹ تير ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

مهاتما گاندی کیست؟| رهبر بزرگ مبارزه بدون خشونت

مهاتما گاندی، یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های تاریخ معاصر، نماد مبارزه‌ی بدون خشونت و نماد هند جدید است. او با رویکرد فکری و فلسفی خاصی که در مبارزه سیاسی داشت، تحولی عمیق در جنبش استقلال هند و در مبارزات مدنی در سراسر جهان ایجاد کرد. در این گزارش به زندگی، مبارزات و میراث ماندگار این شخصیت برجسته می‌پردازیم.

رویداد ۲۴: «هربار که گاندی «روزه‌داری تا پای مرگ» را شروع می‌کرد، روحی نامعمول به کالبد همه امور هند راه می‌یافت تا آن را سرزنده‌تر از همیشه کند. طی هریک از روزه‌ها هر تغییری در وضعیت جسمانی وی به چهارگوشه عالم مخابره می‌شد؛ این تمام هند بود گرسنگی گاندی را می‌زیست...» کاستیا برادتان/ کتاب جان دادن در راه ایده‌ها

«جنگ با شمشیر مستلزم نوعی شجاعت است. ولی مردن بسیار شجاعانه‌تر از کشتن است.» مهاتما گاندی

امروزه مهاتما گاندی به عنوان نماد مبارزه‌ی بدون خشونت است. آموزه‌های او درباره‌ی مبارزه سیاسی همچنان راهنمای کسانی است که به دنبال تغییرات اجتماعی هستند. مهاتما گاندی نه تنها به هند استقلال بخشید، بلکه به جهان نشان داد که می‌توان از طریق صلح و بی‌خشونت به عدالت و آزادی دست یافت. این امر با روش خاصی که او در مبارزه سیاسی از خود نشان داد ممکن شد. اما پیش از پرداختن به آن روش، مروری بر زندگی گاندی داشته باشیم.

کودکی و تحصیل

مهانداس کارامچاند گاندی در ۲ اکتبر ۱۸۶۹ در پوربندر، واقع در گجرات، هند به دنیا آمد. پدرش استاندار ایالت کوچک پوربندر بود و مادرش زنی مذهبی بود که شدیدا به آیین جینیسم تعهد داشت. گاندی از کودکی با مفاهیم مذهبی و اخلاقی آشنا شد؛ مفاهیمی که بعد‌ها تاثیر زیادی بر فلسفه زندگی و مبارزات او گذاشتند. وی در کتاب زندگی‌نامه خود می‌گوید که در کودکی دیدن دوستان زرتشتی و مسلمان پدرش باعث شده به خواندن کتاب‌های متعدد دینی روی آورد.

گاندی در سال ۱۸۸۸ به انگلستان رفت تا در رشته حقوق تحصیل کند. او در دانشگاه کالج لندن به تحصیل پرداخت و در سال ۱۸۹۱ به هند بازگشت. در بازگشت تلاش‌های او برای ایجاد یک حرفه موفق با شکست مواجه شد و به همین دلیل در سال ۱۸۹۳ به آفریقای جنوبی رفت. آفریقای جنوبی نقطه عطفی در زندگی گاندی بود. او به عنوان وکیل در یک شرکت هندی در دوربان کار می‌کرد و در همین دوران با تبعیض نژادی گسترده‌ای که علیه هندی‌ها و سیاه‌پوستان اعمال می‌شد، مواجه شد. یک حادثه مهم که زندگی گاندی را تغییر داد، زمانی بود که از یک قطار اخراج شد، زیرا حاضر به ترک کوپه درجه یک برای یک مسافر سفیدپوست نبود. این تجربه تلخ، گاندی را به مبارزه علیه تبعیض و بی‌عدالتی ترغیب کرد. گاندی در آفریقای جنوبی شروع به سازماندهی جامعه هندی‌ها برای مقاومت در برابر قوانین تبعیض‌آمیز کرد. او روش‌های مبارزه بی‌خشونت و نافرمانی مدنی را توسعه داد که بعد‌ها به عنوان ساتیاگرا‌ها شناخته شد. یکی از موفق‌ترین اقدامات او در این دوران، رهبری کمپین‌هایی برای لغو قانون ثبت‌نام اجباری هندی‌ها و مالیات‌های ناعادلانه بود.

بازگشت دوباره

گاندی در سال ۱۹۱۵ دوباره به هند بازگشت و به یکی از رهبران برجسته جنبش استقلال هند تبدیل شد. او روش‌های مبارزه بی‌خشونت را که در آفریقای جنوبی آزمایش کرده بود، در هند نیز به کار گرفت و از آن به بعد حیات خود را وقف مبارزه برای آزادی کشورش از دست استعمار بریتانیا کرد. در دوران حیات وی، امپراطوری بریتانیا بسیار قدرتمند بود و مستعمرات فراوانی در سراسر جهان داشت؛ معروف بود که «آفتاب هیچگاه در پهنه امپراطوری بریتانیا غروب نمی‌کند»؛ به همین دلیل کمتر کسی امید داشت که دولت بریتانیا و متحدان تجاری آن از اشغال هندوستان دست بکشند یا بتوان آن‌ها را با مبارزه از هندوستان بیرون کرد.


بیشتر بخوانید:یاسر عرفات که بود؟


حملات فردی و ترور افسران بریتانیایی نیز که توسط گروه‌هایی از مبارزان استقلال هند انجام می‌شد واکنشی به مراتب شدیدتری از سوی دولت بریتانیا در پی داشت، بنابرین نوعی فضای استیصال سراسر هند را فراگرفته بود. گاندی در چنین شرایطی مبارزات خود را آغاز کرد و بدل به رهبر جنبش استقلال هند شد. وی برای مبارزه از روش خاصی استفاده کرد: گرسنگی کشیدن.

گاندی اعتصاب غذا را که خود «روزه‌داری تا پای مرگ» می‌نامید به عنوان یکی از عناصر کلیدی شیوه‌های مبارزاتی خود قرار داده بود. او اعتقاد داشت استفاده تهاجمی از تن خویش، مثلا در نبرد، شجاعانه است، ولی شجاعانه‌ترین کار این است که هیچ کاری نکنید؛ یعنی به تعبیر «تن محتضرتان را به اسلحه‌ای بسیار کاراتر بدل کنید، زیرا چنین شجاعتی بسیار دشوار است چرا که برخلاف غرایز بقای ماست و رنج و دشواری فراوانی می‌طلبد.»

گاندی در پی معکوس کردن قطب‌های متضاد مبارزه و خشونت بود؛ آنچه «واتسلاو هاول» سیاست‌مدار و اولین رئیس‌جمهور جمهوری چک آن را «قدرت بی‌قدرتان» می‌نامد. روزه‌داری تا پای مرگ می‌تواند بی‌قدرتان را قدرتمند کند و جای بی‌قدرت‌ها و قدرتمند‌ها را معکوس کند.

گاندی این روش را برای خروج از انسداد سیاسی و تکراری و بی‌اثر شدن روش‌های مبارزه وضع یا احیا کرد. او می‌گفت «کفگیر سخنوری به ته دیگ خورده است» و ارتباط کلامی با مردم دیگر اثرگذار نیست. در این شرایط باید بدن‌ها را به میدان آورد و از بدن محتضر و رنج کشیده خود در جهت بسیج شهروندان علیه ظلم و ستم استفاده کرد.

مهاتما گاندی خودش درباره مطلب اخیر چنین می‌گوید: «راه نفوذ در اذهان توده‌ها نه گفتار و نوشتار، بلکه چیزی است که توده‌ها خوب بفهمند و آن رنج است که مقبول‌ترین شیوه‌اش روزه‌داری تا پای مرگ است.»

این استراتژی عملا بسیار موفق بود و کل ملت هند را عملا با تن گاندی هماهنگ کرده بود. هیچ تن گرسنه‌ای در آن برهه از تاریخ چنین قدرت سیاسی و اجتماعی نداشت. لوئیس فیشر زندگینامه‌نویس گاندی می‌نویسد: «در نتیجه روزه گاندی روح اصلاح و تذهیب نفس در تمام کشور پراکنده می‌شد. طی شش روز روزه‌داری، اکثر مردم هند از رفتن به سینما، تماشاخانه و رستوران امتناع می‌کردند. عروسی‌ها و جشن‌ها به تعویق می‌افتاد و کارکنان دست از کار می‌کشیدند.»

روش مبارزه گاندی

روش مبارزه خلاقانه گاندی در واقع تغییر رادیکال عمل روزه‌داری در باور‌های دینی هندو بود. وی شیوه خود را «ساتیاگراها» نام نهاد که از دو بخش «ساتیا» به معنای حقیقت و «اگراها» به معنای پافشاری تشکیل شده‌است؛ بنابراین ساتیاگراها، پافشاری بر حقیقت است.
گاندی درباره این نام چنین می‌گوید: «حقیقت (ساتیا) به عشق اشاره دارد و پافشاری (اگراها) مولد است و از همین رو برابر نهاد نیروست. به همین خاطر من جنبش مردم هند را ساتیاگرا‌ها خواندم؛ یعنی نیرویی که از حقیقت و عشق و خشونت‌گریزی به دنیا می‌آید و از عبارت «مقاومت منفعلانه» استفاده نکردم؛ حتی در نوشته‌های انگلیسی هم از این عبارت پرهیز کردم و از خود «ساتیاگراها» یا عبارت‌های معادل آن استفاده کردم.»

این روش نوعی از انواع مبارزه غیر خشونت‌آمیز است که با نوشته‌های «هنری دیوید ثورو» فیلسوف آمریکایی شناخته می‌شود و اغلب آن را نافرمانی مدنی می‌خوانند، اما گاندی ترجیح می‌داد روش خود را همان خشونت‌پرهیزی نام نهد. او می‌گفت «ضربه در برابر ضربه و چشم در برابر چشم دنیا را کور می‌سازد. دوست دارم اسلحه را زمین بگذارید چرا که کمکی برای حفظ جان و انسانیت شما نمی‌کند. با سلاح برداشتن و وارد جنگ شدن هیتلر و موسولینی‌ها را دعوت می‌کنید تا وارد کشور شما شوند و داشته‌هایتان را به یغما ببرند. اگر این آقایان محترم تصمیم بگیرند کشورتان را اشغال کنند، آن‌ها را پس می‌زنید. اگر شما را در بی‌طرفی خود رها نکردند آنگاه زن و مرد و کودک از خاک خود دفاع خواهید کرد و اجازه نخواهید داد به اهداف خود برسند.»

گاندی در تمام دوران فعالیت سیاسی خود از روزه‌داری تا پای مرگ استفاده می‌کرد. وی برای اتحاد میان مسلمانان و هندو‌ها یک ماه روزه گرفت و با به راه انداختن «رژه نمک» و عدم پرداخت مالیات به اشغالگران، دولت بریتانیا را فلج کرد.

دولت بریتانیا در چنین شرایطی علاوه بر مشکلات مالی و اختلال در نظم اقتصادی خود، شاهد گسترش حملات اخلاقی به خود بود، به صورتی که حتی در خود لندن نیز مردم بار‌ها علیه استعمار هند تظاهرات کردند. نهایتا هم در سال ۱۹۴۷ بریتانیایی‌ها از هندوستان خارج شدند و روش خشونت‌پرهیز گاندی به ثمر رسید.

نظرات شما