رویداد ۲۴| غلامرضا صادقیان، سردبیر روزنامه جوان در سرمقاله امروز به انتقاد از نطق تند امیرحسین ثابتی در جلسه دیروز مجلس پرداخت و نوشت: یک مجری تلویزیونی راهیافته به مجلس در مخالفت با وزیر پیشنهادی خارجه، همدوپهلو حرف زد، تا جایی که برای رسانههای خارجی خوراک ضد رهبری جور کرد؛ هم با داخل مجلس ستیزه کرد و گفت برخی همکاران بازی خطرناکی را شروع کردهاند؛ هم با خارج مجلس ستیزه کرد و نقلقولهایی به برخی افراد نسبت داد؛ و هم در استقلال مجلس تشکیک ایجاد کرد و یک هزینه بزرگ را از روی دوش ضدانقلاب برداشت.
وی با تاکید بر اینکه «این رفتارهای جوانان راهیافته به عالم سیاست که اندوختهای جز هیجان و راهبردی جز جدال و دعوا برای دیدهشدن ندارند» نوشت: «متأسفانه در میان کسانی که خود را به جبهه انقلاب منتسب میدانند هم نزاع و دعوا بهپا کرد، تا آنجا که نوشتند با سخنان این نماینده جوان مجلس، معلوم شد حتی بدترین وزیر کابینه پزشکیان از نامزدی که این نماینده از او حمایت میکرد، بهتر است! یعنی سلسلهای از فروافتادن در وراجی مرگبار که شروعکننده آن یک نماینده مجلس است.»
سردبیر «جوان» با اشاره به اینکه «اصولاً اثبات اینکه مجلس مستقل است، نیازی به این حرفها ندارد. یکی از نشانههای استقلال مجلس این است که کسی تلاش نکند آرای نمایندگان را با سخنان دوپهلو و شاید هم دروغ تغییر دهد.» نوشت: «طنز ماجرا اینجاست که مجلس را مثلاً در دفاع از یک سخن رهبری به جدال بکشانند»
وی در پایان آورده است: «حالا مراقبت برخی تازهبهدوران رسیدهها دقیقاً ستیزه با دیگران بر سر حرف پوچ است! وقتی چنین نابخردیهایی دیده میشود، آن وقت زبان منتقدان راستین هم بسته میشود و کسانی از طرف مقابل عین همین بیخردیها را بهنفع خود به روی میز میریزند و میگویند بازندههای انتخابات میخواهند در مجلس انتقام بگیرند! درحالیکه این حق مجلس است که با دلایل حرفهای و فنی، با برخی وزیران پیشنهادی مخالفت یا موافقت کند، اما یاوهگویی دومینووار به جریانهای همسو و غیرهمسو سرایت میکند.
حکایت برخیها حکایت آن مردی است که ادعای فاضلی میکرد. مردم او را گرفتند و پیش شاه بردند که ببین این شخص میگوید از همه فاضلتر و پیغمبر است. شاه از او پرسشهای بسیار پرسید که چهداری و چهنداری؟ و شخص مدعی هر بار میگفت اگر چیزی داشتم که ادعای فاضلی نمیکردم: «اشتها داری چه خوردی بامداد؟ / که چنین سرمستی و پر لاف و باد؟! / گفت اگر نانم بدی خشک و طری/ کی کنیمی دعوی پیغامبری!» پس در راه پرفراز و نشیب فضیلتجویی باید ابتدا بدیهیات و اولیات حیات سیاسی را تضمین و عقل گرسنه را سیر کرد!»