رویداد ۲۴| نیازسنجیهای اخیر در بازار کشوری مسکن، آدرس ۵۰ درصد از خانهندارها را «۹ کلانشهر» اعلام کرده، اما مطالعات یک عضو هیات علمی مرکز تحقیقات مسکن و شهرسازی از «مناطق شهری تحت فشار جمعیتی» نیز به همین موقعیت رسیده است به طوری که «اولویتدادن به ۹ مادرشهر برای بارگذاری جدید مسکونی» میتواند مثل تیغ دولبه عمل کند؛ چالش تامین مسکن را احتمالا حل کند اما عواقب بیهنجاری جمعیتی در مجموعههای شهری «تهران و کرج، اصفهان، مشهد، شیراز، تبریز، ساری، اهواز، قم و رشت» را تشدید کند.
مرکز ثقل سیاستهای ساخت و تامین مسکن طی دهههای اخیر از یکسو و توزیع بدقواره امکانات شغلی و خدمات رفاهی - سکونتی در پهنه کشوری از سوی دیگر باعث پمپاژ جمعیت به ۹ مادرشهر (شامل کلانشهرها و مجموعههای شهری اطراف آنها) شده و تبعات آن، امروز به شکل «افزایش بیش از حد چگالی جمعیت» در این مناطق و به صورت «فشار فزاینده به محیطزیست، مصرف آب بیشاز حد نرمال، فرونشست ناشی از تهاجم به سفرههای آب زیرزمینی، آلودگیهوا، روند صعودی مهاجرپذیری، عدم دسترسی به مسکن مناسب و همچنین ترافیک ترددهای درون شهری» بروز پیدا کرده است. نتیجه پژوهش علی بیتاللهی، عضو هیات علمی مرکز تحقیقات مسکن و شهرسازی و محقق علوم زمین و مخاطرات محیطزیست در این باره نشان میدهد، توزیع جمعیت در پهنه کشوری همگن نیست و در شمال غربی ایران مرکزی بیشتر است.
از طرفی، تراکم سنگین جمعیتی در ۹ مادرشهر، ۴۰درصد کل جمعیت را در این مناطق مستقر کرده است در حالی که، ۸۰ درصد از شهرهای ایران که تعدادشان ۱۲۰۰ شهر است، هر کدام کمتر از ۱۰۰ هزار نفر ساکن دارند. این تحقیق با بیان اینکه، «مدل بارگذاریهای مسکونی دولتها و شهرداریها»، «شرایط اقتصادی و شغلی شهرهای بزرگ» و «امکانات رفاهی» در کلانشهرها عوامل اصلی بیهنجاری جمعیتی شده است، نسبت به «ادامه سیاستهای قبلی» هشدار میدهد و از دولت چهاردهم میخواهد به موازات «اقدام برای تامین مسکن» به فکر «توزیع عادلانه امکانات، تسهیل اشتغال در مناطق محروم و کمجمعیت» و همچنین «تامین نیازهای اولیه مردم در مناطق دور از مادرشهرها» باشد.
محیطزیست و مخاطرات انسانساخت بهطور ملموسی با توزیع جمعیت مرتبط هستند. ریسک مخاطرات طبیعی نیز با تمرکز جمعیت ارتباط مستقیم دارد. محدودیتهای اقلیمی و جغرافیایی و شرایط آب و هوایی بدیهی است که گسترههایی را غیرقابل زیست یا با شرایط دشوار زندگی همراه میسازد. بررسیها نشان میدهد که تمرکز و توزیع جمعیت در نقاط مختلف کشور، صرفا بر اساس شرایط آب و هوایی و جغرافیایی نیست و بهنظر میرسد که قبل از شرایط طبیعی، شرایط اقتصادی بر شکلگیری هالههای متراکم جمعیتی در گستره ایرانزمین تاثیر گذاشته است. علاوه بر شرایط اقتصادی و مهاجرت به تعدادی از شهرهای بزرگ و سکونت در آنها یا اطراف آنها، بهنظر میرسد که وجود امکانات رفاهی و شرایط فرهنگی نیز موجب تراکم بیش از حد برخی از محدودههای شهری و توزیع ناهمگن جمعیت در کشور شده است.
در شکل 2 بر اساس پراکنش سکونتگاههای شهری، نقشه تراکم جمعیتی برای کل کشور (بر اساس جمعیت شهری) نشان داده شده است. در این نقشه نیز مشاهده میشود که تراکم جمعیت در موقعیتهای تهران و اطراف و اصفهان و اطراف از بقیه نقاط بیشتر است. همچنین با نگاهی به شکل 2 میتوان اذعان کرد که توزیع جمعیت در گستره ایران همگن نیست.
همچنین پراکنش شهرهای با جمعیت بالای 200هزار نفری ایران نشان میدهد تعداد شهرهای با جمعیت بالای 200هزار نفر در شمال غربی ایران مرکزی بهمراتب بیشتر از نواحی دیگر است. در اطراف تهران تعداد چنین شهرهای بزرگی بیشتر از سایر نواحی است که تمرکز جمعیتی ناحیهای ناهمگنی را نشان میدهد. بر اساس موقعیت شهرهای بزرگ و کلیه شهرهای اطراف آنها (حداکثر تا بافر 100 کیلومتری)، نقشهای تهیه شد که کمابیش توزیع بیهنجاریهای جمعیتی را بهخوبی نمایان میسازد (شکل 3).
در نمودار نشان دادهشده در شکل 4 نیز تعداد جمعیت شهرهای بزرگ و شهرهای اطراف آنها تا شعاع حداکثر 100 کیلومتری نشان داده شده و هر پهنه جمعیتی به شهر بزرگ مرکزی آن نسبت داده شده است. اعداد نشان دادهشده در بالای ستونها معرف جمعیت شهر مرکزی و شهرهای اطراف آن است.