صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

يکشنبه ۰۱ مهر ۱۴۰۳ - 2024 September 22
کد خبر: ۳۸۴۷۷۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۰۱ مهر ۱۴۰۳
تعداد نظرات: ۱ نظر

اخاذی میلیاردی از زنان با جعل عنوان مامور مخفی

مردی که با جست و جو در فضای مجازی از زنان جوان با شگرد مامور مخفی و ارتباط و آشنایی با قضات و مسئولان قضایی اخاذی‌های میلیاردی می‌کرد، دستگیر شد.


رویداد ۲۴| مردی که با جست و جو در فضای مجازی از زنان جوان با شگرد مامور مخفی و ارتباط و آشنایی با قضات و مسئولان قضایی اخاذی‌های میلیاردی می‌کرد، در حالی توسط نیرو‌های کلانتری شفای مشهد شکار شد که بررسی‌ها نشان داد وی از محکومان فراری تحت تعقیب در شهر‌های شمالی کشور است.

به گزارش روزنامه خراسان، در آخرین روز‌های شهریور، زن جوانی سراسیمه و نگران وارد کلانتری شفای مشهد شد و راز عجیبی را فاش کرد.

او به افسر نگهبان کلانتری گفت:با همسرم دچار اختلافات خانوادگی شدیم تا حدی که دیگر تصمیم به طلاق گرفتم تا از او جدا شوم. هنوز در کشاکش طلاق بودیم که حدود ۲ ماه قبل در فضای مجازی با جوانی آشنا شدم که خودش را «مامور مخفی» معرفی کرد و تصاویری نیز با اسلحه و پشت میز کارش برایم فرستاد. با دیدن آن عکس‌ها یقین پیدا کردم که او مامور مخفی است. طولی نکشید که با او به درد دل پرداختم و ماجرای طلاق را بازگو کردم.

«علیرضا» هم با بیان این که با بسیاری از مسئولان قضایی و قضات ارتباط دارد، به من وعده داد که در مدت ۲ ماه طلاقم را از شوهرم می‌گیرد و هماهنگ می‌کند تا همه مهریه ام یک جا به حساب بانکی ام واریز شود!

زن جوان که دیگر بغضش ترکیده بود، ادامه داد:او سپس به بهانه پرداخت رشوه و بهانه‌های دیگر ۸ میلیارد از من گرفت، حتی زمانی که پولی برای پرداخت به او نداشتم لوازم منزلم را به جای هزینه‌های طلاق از من گرفت.

خلاصه من هم به امید دریافت مهریه، مدارک شناسایی و ازدواجم را در اختیارش گذاشتم تا زودتر امور مربوط به طلاقم را انجام دهد، اما مدتی بعد هنگامی که از من تقاضای نامتعارف و نامشروع کرد، به رفتار‌های او مشکوک شدم و برای پرداخت پول هم سخت گیری کردم تا این که از من خواست مقداری از طلاهایم را به او بدهم! این بود که به کلانتری آمدم تا از ادعا‌های او مطمئن شوم!...

افسر نگهبان کلانتری با دیدن تصاویر مرد ۳۰ ساله با لباس‌های نظامی که هیچ گونه علایمی نداشت، بی درنگ متوجه عمق ماجرای اخاذی و کلاهبرداری یک مجرم حرفه‌ای شد و مراتب را به رئیس کلانتری شفا گزارش داد. از سوی دیگر سرگرد احسان سبکبار که بر اساس تجربیات پلیسی یقین داشت زن جوان در دام مردی خلافکار گرفتار شده است، هدایت مستقیم عملیات دستگیری «مامور قلابی» را به عهده گرفت و با ارائه آموزش‌های مقدماتی از زن جوان خواست تا با وی تماس بگیرد و برای دادن طلا‌ها با او در پارک حجاب قراربگذارد. دقایقی بعد تصویر متهم حرفه‌ای روی تجهیزات و سامانه‌های فنی پلیس قرارگرفت و هویت وی در حالی فاش شد که بررسی‌های مقدماتی نشان داد «علیرضا-د» از محکومان تحت تعقیب است که با همین شگرد در یکی از شهر‌های شمالی کشور اخاذی کرده و به تحمل ۱۰ سال زندان محکوم شده است، اما خود را به اجرای احکام معرفی نکرده و در مشهد با شگرد مامور مخفی به اغفال زنان در فضای مجازی پرداخته است.

با توجه به اهمیت و حساسیت این پرونده و احتمال تکرار جرم، عملیات دستگیری وی با راهنمایی‌ها و دستورات ویژه سردار سرتیپ دوم احمد نگهبان (جانشین فرمانده انتظامی خراسان رضوی) وارد مرحله جدیدی شد و بدین ترتیب گروهی از افسران زبده دایره اطلاعات و تجسس کلانتری، در اطراف پارک حجاب مشهد مستقر شدند و به انتظار «مامور مخفی قلابی» نشستند. ساعتی بعد مرد جوان در حالی که زیر چشمی حاشیه‌های خیابان و خودرو‌ها را می‌پایید، وارد کمین نیرو‌های انتظامی شد و ناگهان در میان بهت و حیرت خود را در محاصره پلیس دید. در بازرسی بدنی از این محکوم فراری، گوشی تلفن همراه و چند سیم کارت به همراه مدارک زن جوان (شاکی) کشف شد و به مقر انتظامی انتقال یافت. این متهم که با مشاهده تصاویر و اسناد انکار ناپذیر دیگر چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت، به افسر پرونده گفت: مدارک شاکی را گرفتم تا امور مربوط به طلاق او را انجام بدهم و برایش وکیل بگیرم، به همین دلیل هم مبالغی را به حساب بانکی ام واریز کرد. با او در فضای مجازی آشنا شدم و، چون گرفتار بود برای تسریع در کارهایش به او کمک می‌کردم ...

با توجه به این که احتمال می‌رود این محکوم فراری، جرایم دیگری نیز مرتکب شده باشد، با صدور قرارقانونی از سوی مقام قضایی روانه زندان شد تا تحقیقات تکمیلی پلیس در این باره ادامه یابد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۱:۲۷ - ۱۴۰۳/۰۷/۰۱
نوش جانش !!!! وقتی آدم اینقدر احمق است که 8 میلیارد به کسی میدهد که برایش طلاق را بگیرد تا پول مهریه یکجا ! حسابش واریز شود ؛ حق اش است . این زن از هول حلیم در دیگ افتاد ! من جای ماموران بودم به آن مرد شیاد جایزه میدادم که چطور توانست چنین ابلهانی را کشف کند !
نظرات شما