صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 14
کد خبر: ۳۸۵۷۵۰
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۷ - ۰۹ مهر ۱۴۰۳

پیش‌بینی عباس عبدی از افزایش ناترازی برق؛ راهکار تکنیکی نیست، سیاسی است

عباس عبدی نوشت: در کنار ناترازی‌های مالی و محیط زیستی، شاید مقدم بر همه آن‌ها ناترازی انرژی مساله‌ساز است. حل این مساله نیز امری تکنیکی و فنی نیست. این مساله‌ای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است. هر روز که بگذرد حل آن سخت‌تر می‌شود.

رویداد۲۴| عباس عبدی نوشت: ناترازی برق در ماه‌های گرم سال به بیش از ۱۵ هزار مگاوات می‌رسد. پیش‌بینی می‌شود این رقم به زودی به ۲۰ هزار مگاوات برسد. این رقم چیزی حدود ۳۰ درصد توان تولید عملی نیروگاه‌های کشور است.

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «برق راهبردی‌ترین انرژی» نوشت: پس از گاز و بنزین، سومین حامل انرژی که باید درباره آن نوشت، برق است. برق از جهاتی راهبردی‌ترین حامل انرژی است، چون بر خلاف گاز و بنزین می‌تواند از منبع نامحدود خورشید گرفته شود که هم نامحدود است و هم پاک و سالم. به‌علاوه برق را می‌توان جایگزین انرژی‌های دیگر کرد، ولی معمولا آن‌ها را نمی‌توان جایگزین برق نمود.
درحالی که کشور ما با ناترازی ۱۸ هزارمگاواتی برق روبه‌رو است، به نظر می‌رسد که توسعه برق تجدیدپذیر کلید حل این مشکل است.

صنعت برق ایران سابقه طولانی و بیش از صد‌ساله دارد، ولی به علل گوناگون این صنعت، امروز دچار مشکل شده است. بزرگ‌ترین عارضه آن را که مردم می‌بینند، ناترازی برق است که در شرایطی و در ماه‌های گرم سال به بیش از ۱۵ هزار مگاوات می‌رسد. پیش‌بینی می‌شود که این رقم به زودی به ۲۰ هزار مگاوات برسد. این رقم چیزی حدود ۳۰ درصد توان تولید عملی نیروگاه‌های کشور است. در واقع از چند دهه پیش که تاکنون نیروگاه برق احداث کرده‌ایم، باید حدود یک سوم آن‌ها را هم‌اکنون احداث کنیم تا ناترازی نداشته باشیم. مشکل دیگر صنعت برق ایران تمرکز آن بر نیروگاه‌های حرارتی است که حدود ۹۰ درصد برق را تولید می‌کنند، و از تنوع کافی برخوردار نیست. ولی مهم‌ترین مشکل آن فقدان سرمایه‌گذاری کافی است.

در دهه گذشته، به‌طور متوسط قدرت عملی نیروگاه‌ها فقط ۳/۲ درصد در سال رشد کرده است، در حالی که نیاز به برق و تقاضا برای مصرف آن بسیار بیشتر بوده است. از سوی دیگر راندمان و بهره‌وری نیروگاه‌های ایران مدتی افزایشی بود، ولی به نظر می‌رسد که این روند به علت فقدان سرمایه‌گذاری متوقف شده و فاصله زیادی با شاخص‌های مطلوب دارد. صنعت برق، صنعت مادر و عامل مهم زیرساختی است. برق، آب، اینترنت، جاده و ارتباطات، زیرساخت‌های اصلی توسعه اقتصادی هستند، وجود کوچک‌ترین خللی در یکی از آنها، روند توسعه را با مشکل مواجه می‌کند.
در میان این عوامل وجود برق از برخی جهات اهمیت بیشتری دارد. بسیاری از حوزه‌های زندگی به‌طور لحظه‌ای وابستگی کامل به وجود برق دارند. روشنایی و گرمایش و سرمایش شاید کم‌اهمیت‌ترین آن‌ها باشند. اهمیت کارکرد آسانسورها، بانک‌ها، دستگاه‌های الکترونیک بیمارستان‌ها، کارخانجات، پمپ‌های آب و... چنان گسترده است که بدون برق لحظه‌ای نمی‌توانند کار کنند؛ لذا تأمین پایدار برق، شرط ضروری توسعه است.

اتفاق دیگری هم در چند سال اخیر رخ داده که از آن غفلت کرده‌ایم و آن رشد تصاعدی انرژی‌های پاک و استفاده از آن از طریق برق است که در حال متحول کردن دنیا است. انتقال برق یا حتی تولید آن در مناطق روستایی و دورافتاده به جای گاز بسیار مقرون به صرفه‌تر شده است. اتلاف بزرگ گاز کشور در خطوط لوله انتقال گاز یکی از مشکلات بخش انرژی ایران است. پرداختن به مساله صادرات برق، تولید آن از سوی بخش خصوصی، انرژی پاک، بحث قیمت‌گذاری برق، سرمایه‌گذاری کافی و... تقریبا همگی متوقف شده است. در این میان مساله اصلی سرمایه‌گذاری است که بدون وجود منابع لازم، ممکن نیست که کسری تراز برق را بتوان کاهش داد یا حتی ثابت نگه داشت. گازوییل دیگر حامل انرژی است که، چون تقاضای آن از طرف مردم برای امور مصرفی نیست (برخلاف گاز و برق و بنزین) یک کالای واسطه‌ای است که برای تولید کالا‌های دیگر به کار می‌رود و در نتیجه وضعیت آن تا حدی متفاوت از سه حامل انرژی دیگر است.

ولی در هر حال با توجه به قیمت اندک آن در ایران، گازوییل نیز سهم بسیار مهمی در زنجیره حامل‌های انرژی و بحران مربوط دارد. کمبود آن یا گران کردن گازوییل آثار بسیار متفاوتی از گران کردن بنزین دارد. زیرا کاهش مصرف بنزین و برق می‌تواند هدف باشد، ولی کاهش مصرف گازوییل از طریق کاهش حمل و نقل هدف مطلوبی نیست، مگر اینکه خودرو‌های مصرف‌کننده گازوییل، با کیفیت شده و مصرف‌شان کم شود. متاسفانه کیفیت کامیون‌ها و طول عمر بالای آن‌ها موجب افزایش مصرف گازوییل شده است. در هر حال مساله انرژی که نقطه قوت اقتصاد و جامعه ایران بود، به دلایل گوناگون اکنون تبدیل به نقطه ضعف و شاید پاشنه آشیل آن تبدیل شده است.
علت نیز ناتوانی حکومت‌ها در استفاده درست از این منبع طبیعی بود. نفت که قرار بود نعمت باشد به دلیل رفتار ما تبدیل به نقمت و بلا شده است. در کنار ناترازی‌های مالی و محیط زیستی، شاید مقدم بر همه آن‌ها ناترازی انرژی مساله‌ساز است. حل این مساله نیز امری تکنیکی و فنی نیست. این مساله‌ای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است. هر روز که بگذرد حل آن سخت‌تر می‌شود.

نظرات شما