رویداد۲۴| اردیبهشت امسال مردی با مراجعه به پلیس آگاهی مدعی شد همسرش ناپدید شده است. وی در تشریح ماجرا به مأموران گفت: وقتی به دنبال دو فرزندم که مدرسه بودند رفتم و آنها را به خانه آوردم متوجه شدم همسرم در خانه نیست. وقتی چند ساعت گذشت و از او خبری نشد و کسی هم از او خبری نداشت به پلیس خبر دادم. ما هیچ اختلافی هم نداشتیم که بخواهد خانه را ترک کند.
بنابر گزارش روزنامه ایران، در ادامه پلیس به تحقیق از خانواده زن جوان پرداخت. مادر و خواهر او به مأموران گفتند: دختر و دامادمان سالهاست که باهم اختلاف دارند. شب قبل از ناپدید شدن دخترم جشن تولد یکی از بچههایش بود و ما هم آنجا بودیم اما بعد از شام آنها دوباره باهم بحث و جدل کردند و بعد از آن دیگر ما خبری از دخترم نداریم.پس از آن مأموران دریافتند که مرد جوان موضوعی را از پلیس پنهان کرده و در اظهاراتش تناقض وجود دارد. بنابراین او را بازداشت کردند.
اعتراف به قتل
متهم در ابتدا قصد داشت خودش را بیخبر نشان دهد اما در بازجوییهای فنی لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من و همسرم تقریباً از همان اوایل ازدواجمان باهم اختلاف و دعوا داشتیم. شب قبل از حادثه تولد دخترم بود. چندین بار جلوی میهمانها باهم بحث کردیم و همه متوجه اختلافهای ما شدند. بعد از رفتن میهمانها ما بازهم درگیر شدیم تا اینکه صبح بچهها به مدرسه رفتند و ما دوباره درگیر شدیم. من هم از شدت عصبانیت با نخ یکی از بادکنکهای تولد او را خفه کردم.
دلتنگی برای مادر
وی افزود: آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم و نگران بودم که وقتی بچههایم میآیند چه بگویم. به همین خاطر جسد همسرم را زیر تخت بچهها پنهان کردم و وقتی آنها از مدرسه برگشتند به دروغ گفتم مادرشان قهر کرده و از خانه بیرون رفته است.
دو شبانهروز جسد همسرم زیر تخت بود و بچههایم روی همان تخت میخوابیدند و به خاطر دلتنگی برای مادرشان تا صبح گریه میکردند. تا اینکه روز سوم وقتی آنها به مدرسه رفتند خودروی یکی از دوستانم را امانت گرفتم و جسد را پتوپیچ کردم و به منطقهای در شرق تهران بردم و دفن کردم. با اظهارات هولناک متهم مأموران به محل دفن جسد رفتند و آن را کشف کردند.
به دنبال اعترافات متهم و بازسازی صحنه جرم، برای وی کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی بزودی محاکمه شود. این در حالی است که اولیای دم برای دامادشان درخواست قصاص کردهاند.