آمار ايفمارك را خواندهايد؟
نه؟ چه هست؟
مركز پزشكي ايفمارك يك مطالعه تحقيقاتي پيش از شروع فصل جاري ليگ برتر، از تمامي بازيكنان در ارتباط با مصرف سيگار و قليان انجام داده است كه طي آن همه بازيكنان به اين سؤال پاسخ دادهاند: به نظر شما چند درصد از بازيكنان ليگ برتر سيگار ميكشند؟ تنها ۲۵% بازيكنان اعلام كردهاند كه هيچ بازيكني سيگار نميكشد و اين بدان معني است كه ۷۵٪ بازيكنان اعتقاد دارند كه بازيكنان ليگ برتري سيگار ميكشند اما ميزان شيوع استفاده از آن را متفاوت گزارش كردهاند.
دهان ما ديگر كف كرده است از بس كه در اين مورد حرف زدهايم. به خودم قول داده بودم كه ديگر در اين مورد هيچ حرفي نزنم. وقتي اتفاقي نميافتد امثال من هاشمينسب حرف بزنيم كه چه بشود؟ بيش از 5 سال است كه از دنياي فوتبال خداحافظي كردهام. بارها نه فقط از سيگار و قليان بلكه از كثيفيهايي كه در اين ورزش وجود دارد حرف زدهام اما.... اصلاً گوش شنوايي نيست. حالا سيگار و قليان كه هيچ. ميكشند ديگر.
شما هميشه از...
حتماً بايد يك جاي خاصي به آنها بگويد برادر من نكش؟ پسر من نكش؟ فوتباليست من نكش؟! حتماً بايد خداي ناكرده اتفاقي بيفتد و كسي طورياش شود كه سرمان به سنگ بخورد؟ چرا بيخيال نميشويد؟ اصلاً فوتباليست شدهايد كه قليان بكشيد؟ آدم عادي قليان بكشد كسي به او چيزي نميگويد، شمايي كه ورزش ميكنيد چرا دست بر نميداريد؟ مطمئن باشيد هرچه ما بگوييم اتفاقي نميافتد.
به نظر شما آماري كه ايفمارك داده نگرانكننده نيست؟ آيا استعمال سيگار و قليان روي كيفيت بازي بازيكنان تأثير نميگذارد؟
آماري كه ايفمارك رو كرده است هم فقط يك هياهو است. شما ميگوييد روز شنبه اين آمار را منتشر كرده است. چند درصد مردم يا چند درصد رسانهها به آن توجه كردهاند و چند درصد پيگير آن بودهاند؟ از قبل همه ميدانستند كه چنين آماري هست و خيليها قليان و سيگار ميكشند. خداداد گلويش پاره شد از بس كه فرياد زد. خيليها دلسوزانه این مسئله را مطرح كردند اما چه شد؟ كك، كسي را هم نگزيد.
حالا خوب شد خود خداداد قليان را ترك كرد!
خب خدا را شكر. دم خداداد گرم كه ترك كرد. خداداد اگر هم قليان ميكشيده در زماني كه بازي ميكرده اين كار را انجام نداده است؛ اما بازيكنهاي امروز از تمرين ميروند خانه و اولين كاري كه ميكنند قليان ميكشند. حرفي هم به آنها بزني جوابي ندارند بدهند. من قبلاً گفتهام اگر جوابي هم داشته باشند نميتوانند حرفشان را در زمين فوتبال بزنند. نفسشان ميگيرد و اين طبيعي است. بازيكني نداريم كه قليان بكشد و فوتبالش هم خوب باشد.
فكر ميكنيد چاره كار كجاست؟
نميدانم اما هيچ عزمي برای زدن ريشه نيست. اينجا همه چيز با رابطه و رابطه بازي حل ميشود. بازيكنان ما تا خودشان نخواهند اتفاقي برايشان نميافتد.
كمي درباره خودتان حرف بزنيم. بالاخره زير بار رفتيد كه در دنياي فوتبال مربي شويد.
بازگشت به فوتبال سخت است و به همين راحتيها نيست. بحث رفاقت به ميان آمد كه قبول كردم. نه در مسائل مربوط به پول ضعف دارم و نه در پست و مقام و جايگاه. ضعف من فقط در رفاقت است. در رفاقت دست و پايم شل ميشود. بهخصوص وقتي پاي خداداد به ميان بيايد. خداداد ارزشش را دارد. واقعاً براي من افتخاري است كه دارم در كنار او كار ميكنم. خيليها آرزوي كار كردن كنار خداداد را دارند.
يعني هر كسي غير از خداداد ميگفت قبول نميكرديد؟
باور نميكنيد از زماني كه فوتبال را كنار گذاشتهام چه پيشنهادهايي به من رسيده است. از تيمهاي ليگ برتري و.. اما قبول نكردهام. چون اين كاره نيستم. من براي اين فوتبال ساخته نشدهام و فقط پاي رفاقت بود كه آمدم.
اگر مهدي هاشمينسب براي اين فوتبال ساخته نشده است پس...
زماني كه بازي ميكردم چرا، خيلي هم مدعي بودم. اما در عرصه مربيگري به اين باور رسيدهام كه كاملاً دنياي متفاوتي است. با يك روز و يك ماه و يك سال نميتوان مربي شد.
يعني در مربيگري، آن هاشمينسب اخموي، مغرور و محكم نيستيد؟
قطعاً نيستم. آن، يك چيز ديگري بود، اين يك چيز ديگر. كمتجربه هم هستم. مربيگري خيلي ريزهكاري دارد و هنوز در ابتداي راه هستم.
براي نيمفصل دوم قرار است چه اتفاقهايي در سياه جامگان بيفتد؟
داريم تلاش ميكنيم كه اتفاقهاي خوب را رقم بزنيم. پيشبيني كردن در فوتبال به دور از عقل سالم است. من يكسري چيزها در ذهنم دارم اما شرايط علمي با شرايط ذهني متفاوت است. همانطور كه خيليها فن بيانشان خوب است اما در عمل نميتوانند تصميم درستي بگيرند. با تمام اين حرفها من مشورتهاي زيادي از دوستانم گرفتهام و بايد بگويم كه هيچ ادعايي ندارم و سعي ميكنم هر آنچه كه از فوتبال ياد گرفتهام را نه به شاگردانم بلكه به دوستانم ياد بدهم.
نظر شما درباره پرسپوليس و استقلال در اين فصل چيست؟ شما در هر دو تيم بازي كردهايد. خيليها ميگويند كه امسال پرسپوليس برانكو ميتواند قهرمان شود.
پيشبيني ميكردم كه چنين بلايي سر استقلال بيايد. تغيير بازيكن با توجه به كمتحمل بودن هواداران در تيمهاي بزرگ خيلي سخت است. البته سال قبل پرسپوليسيها پاي برانكو ايستادند. چون تغيیرات را ميديدند و ميدانستند كه دارد اتفاقات زيادي ميافتد اما استقلال در ابتداي كار مهرههاي زيادي را از دست داد و بازيكناني را جذب كرد كه براي هماهنگي با تفكرات منصوريان نياز به زمان داشتند. اين شرايط هم گذشت و تا استقلال ميخواست به آرامش برسد اسير حواشي شد. آنها غرق در حاشيه هستند و اين، كار را براي ادامه راه سخت ميكند. اميدوارم شرايط طوري رقم بخورد كه هم استقلال و هم پرسپوليس موفق باشند. موفقيت و در اوج بودن اين دو تيم نيمي از مملكت را شاد ميكند.