صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳ - 2024 October 16
کد خبر: ۳۸۷۵۷۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - ۲۵ مهر ۱۴۰۳
رویداد۲۴ بررسی می‌کند:

دولت بر سر دورراهی پایگاه اجتماعی خودش یا باج دادن به رقیب| آیا «وفاق» اسم مستعار عقب‌نشینی دربرابر رقیب بازنده است؟

دولت مسعود پزشکیان در شرایطی ویژه و استثنایی بعد از درگذشت ابراهیم رئیسی با مشارکت پایین مردم به قدرت رسید و حالا لازم است تا برای عبور از وضعیت شکنندگی در ارتباطش با ملت، به وضعیتی پایدار، و بعد ارتقای سرمایه اجتماعی برسد. اما ظواهر امر نشان می‌دهد برخلاف همه ما که نگران ریزش و خیزش پایگاه اجتماعی دولت شکننده مسعود پزشکیان هستیم، خود دولت کمترین دغدغه‌ای در‌این‌باره ندارد.

رویداد ۲۴ | داوود حشمتی: بعد از تعیین وزرا که نتوانست دل هواداران و کمپین‌کنندگان انتخابات مسعود پزشکیان را راضی کند، حالا انتصاب‌های رده دوم و سوم دولت آغاز شده و در این مرحله هم ظاهرا «وفاق» اسم رمز سرپوش گذاشتن بر عقب‌نشینی مداوم در مقابل یک جریان است.

دولت پزشکیان در شرایطی بر سر کار آمد که دولت پیش از او، از همان روز اول، با شعار بیرون ریختن «بانیان وضع موجود» سکان امور را در دست گرفت. بعد از آنکه طی یک سال تا لایه‌های دوم و سوم دولت قبل را پاکسازی کرد، تازه به یاد «خالص‌سازی» بیشتر افتاده بود که عمر رئیس دولت کفاف به انتها رساندن این پروژه را نداد. اما دولت مسعود پزشکیان ظاهرا از آن طرف بوم این سیاست افتاده است.

این عملکرد صدای هواداران و تحلیل‌‌گران مدافع رئیس‌‌جمهور را هم درآورده است؛ از آذر منصوری رئیس جبهه اصلاحات تا محمد مهاجری و فیاض زاهد در مورد انتصابات دولت ناچار شده‌اندند هشدار دهند.

فیاض زاهد که در تمام دوران انتخابات در کنار جواد ظریف شهر به شهر رفته و برای پیروزی مسعود پزشکیان تلاش کرده بود حالا هشدار می‌دهد: «حامیان پزشکیان، او را تنها نگذاشته‌اند و انتظارشان این است که رئیس‌جمهور هم آن‌ها را تنها نگذارد. در استان‌ها بود که مسعود پزشکیان رأی آورد. فرض کنید شمای استاندار، از جناح مقابل یا مخالف دولت بیاورید که هویت و شناسنامه سیاسی‌اش مخالف دولت است. شما همه طرفدارانتان را ناامید می‌کنید.»

زاهد به درستی گفته بود که اگر چنین روند صورت بگیرد، نیروی سیاسی حامی پزشکیان احساس «تحقیر» می‌کنند: «اگر استانداری را بگذارید که مخالف رئیس‌جمهور بوده است و در آنجا نیروهای سیاسی مورد حمایت خود را مورد تحقیر قرار دهید، این به نظرم یک خطای سیاسی راهبردی است.» اما چرا این مساله آنقدر مهم است؟


بیشتر بخوانید:

انتقاد تند عبدی از دولت پزشکیان؛ این سهم‌خواهی مبتذل «وفاق» نیست | ارتباطات نخبگانی دولت بسیار ضعیف است | استفاده از شیوه‌های گذشته در شرایط عادی هم دیوانگی بود چه رسد به شرایط اضطراری

مهدی جمالی نژاد کیست؟| باخت دولت به لابی «پایداری»؛ یک استانداری دیگر واگذار شد

پشت پرده انتصابات پرحاشیه دولت | فرمان دست عارف و قائم پناه است؟ | ظریف هم به جمع منتقدان پیوست


دولت و پایگاه اجتماعی

قدرت اصلی هر دولتی از مردمی گرفته می‌شود که به او رای دادند. در این میان پزشکیان در انتخابات تلاش کرد تا چهره‌ای صادق و شفاف از خود ارائه کند.

آنها که به او رای دادند خواهان تغییر هستند و این تغییر ابتدا از درون دولت آغاز می‌شود.  این حرف درستی است که مسعود پزشکیان در انتخابات سعی کرد مانند سایر کاندیداهای رقیب وعده‌های فریبنده ندهد. اما اگر این حرف را مبنایی برای این قرار دهیم که پزشکیان بدون هیچ وعده‌ای منتخب مردم شد، اشتباه است. درست است که او وعده روشنی نظیر یارانه طلا، زمین و یا فرستادن گوشت در خانه به مردم نداد، اما او با نقد سیاست‌های دیگران انتظاراتی از خود و دولتش برای مردم ایجاد کرد؛ انتظاراتی همچون برطرف کردن فیلترینگ، جمع کردن گشت ارشاد و رفع تحریم‌ها یا به تعبیر خود او «بیرون آمدن ایران از قفس تحریم ها». اینها در واقع وعده‌های او بود که بیشتر از جنس سیاست بود تا وعده‌های اقتصادی. از همین رو، «کارگزارانی» که برای دستگاه دولتی خود انتخاب می‌کند، نمی‌توانند بی‌ارتباط و یا در نقطه متضاد با انتظارات ایجاد‌شده باشند. در صورتی که «کارگزار» منتخب او نتوانند وعده‌ها را محقق کنند، بیشترین لطمه متوجه شخص مسعود پزشکیان خواهد بود و برای او کارنامه تلخی را رقم خواهند زد.

در چنین شرایطی بسیار بر این باورند که کارگزارانی که در حال انتخاب‌شدن هستند، متناسب با این وعده‌ها عمل نخواهند کرد.

 نکته دوم در مورد وعده رئیس جمهور مبنی بر استفاده از کارشناسان و افرادی بود که براساس اصل کارشناسی انتخاب و برای مدیریت برگزیده شوند. اما اینجا اتفاقا در زمانی که فردی از جناح مقابل انتخاب می‌شوند، به هیچ وجه به تخصص و توانمندی او اشاره نمی‌شود. بلکه تنها نکته برجسته و دلیل انتخاب، مخفی‌شدن پشت نقاب «وفاق» است.

در واقع تاکنون و در مورد هر کدام از افرادی که  انتصاب آنها مناقشه‌برانگیز شده، دولت استدلال نمی‌کند که براساس شایستگی این فرد را انتخاب کرده است. بلکه ارجاع دولتیان به یک تصمیم سیاسی است که اتفاقا نشان می‌دهد در اتخاذ این تصمیم سیاسی، بیشتر از آنکه به «رضایتمندی هواداران» اهمیت داده شود، «ترس از رقیب» است که آنها را وادار به چنین تصمیمی می‌کند.

تمام اینها ما را به یک نقطه مهم می‌رساند. اینکه نگران «سرمایه اجتماعی دولت» باشیم؛ دولتی که هیچ طبقه خاص و وفاداری از او حمایت نمی‌کند؛ دولتی که حتی اجماعی در سطح نخبگان نظیر دوران حسن روحانی را هم پشت سر خود نمی‌بیند و این سرمایه اجتماعی اگر حفظ و حراست نشود، همچون گلوله برفی ناگهان ممکن است آب شود. درست به مانند اتفاقی که برای دولت دوم حسن روحانی حد فاصل مرداد تا دی ماه ۹۶ افتاد.

شرح عکس: محمدرضا عارف و قائم پناه که گفته می‌شود در انتصابات مدیران میانی دولت نقش جدی دارند(سمت راست). مهدی جمالی‌نژاد، استاندار جدید اصفهان که گرایش اصول‌گرا و تعلق خاطر به جبهه پایداری دارد (چپ بالا) و محمد رضا بابایی استاندار یزد با گرایش اصول‌گرا (چپ، پائین).

نظرات شما