رویداد ۲۴| همزمان با شروع فعالیت دولت چهاردهم بحرانهای سیاست خارجی اوج گرفت و شرایط خیلی سریعتر از آنچه قابل تصور بود، تغییر کرد. از شوک ترور اسماعیل هنیه در تهران درنیامده، شاهد جنایت بزرگی مثل انفجار پیجرها در لبنان و بعد هم ترور سیدحسن نصرالله و دیگر فرماندهان ارشد حزبالله، حماس و حتی سپاه بودیم!
موقعیتی که احتمالا مسعود پزشکیان و وزیرخارجه او هنگام قبول مسئولیت تصور نکرده بودند؛ اکنون، اما در راس دولت و دستگاه دیپلماسی قرار دارند و انتظار میرود که گام جدی و موثری برای برون رفت از این وضعیت جنگی برداند. بدیهی است که تصمیمگیری در چنین مواقعی صرفا به عهده دولت نیست و جنگ نیز بعضا گریزناپذیر است. همچنان که رهبری گفتند، اما تصمیم نهایی را در این باره مسئولان کشور خواهند گرفت. دولت نیز بخشی از همین مسئولان است و دیپلماسی به باور همه تحلیلگران یکی از مهمترین ابزارها است.
بر همین اساس هم شاهدیم که عباس عراقچی در هفتههای اخیر منطقه را وجب به وجب گشته و رایزنی کرده است؛ خروجی این سفرها، اما آنطور که انتظار میرفت نبود. روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشت امروز خود اینکه جنگندههای اسرائیلی از فراز سوریه و عراق گذشتهاند را مصداق ناکامی و ناکافی بودن این دیپلماسی دانسته است. این روزنامه همچنین نوشته: «ما باید به دیپلماسی برنامهدار، هدفمند، بلندمدت و متوازن متوسل شویم تا بتوانیم راه را برای رسیدن به عالیترین جایگاه بازدارندگی هموار کنیم. دیپلماسی، عقلانیترین ابزار برای رسیدن به اهداف حکمرانی و تامین منافع ملی است. هرچند تا امروز به میزان مطلوب از این ابزار کارآمد استفاده نکردهایم ولی برای استفاده از دیپلماسی هرگز دیر نیست. با دیپلماسی قوی میتوان مانع جنگ شد و میتوان به جنگها پایان داد. ما باید از این ابزار کارآمد برای تامین امنیت پایدار بیشترین بهرهبرداری را به عمل آوریم.»
پیش از این هم تحلیلگرانی مثل فلاحت پیشه از دیرهنگام بودن دیپلماسی گفته و تاکید کرده بودند که نمیتوان در شرایط فعلی به آن امید داشت.
با این حال نمیتوان از این اهرم مهم ناامید شد، شاهد آنکه بسیاری از کارشناسان حوزه سیاست خارجی باور دارند، ایران میتواند با تمرکز بر دیپلماسی در مسیر مدیریت وضعیت فعلی و کاهش تنشها گام بردارد.
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین در سرمقاله امروز روزنامه شرق به همین نکته اشاره دارد. او در توضیح ناموفق بودن رویکرد دیپلماتیک دولت، اما به نبود راهکارهای دیپلماتیک اشاره میکند.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی نوشته: «سؤال مهم این است که ایران در چنین شرایطی چه اقدامی میتواند انجام دهد. جنگ تمامعیار بیشک میتواند ایران را با مخاطرات عظیمی مواجه کند. سؤال هیچگاه این نبوده که ایران توان رویارویی مستقیم با اسرائیل را دارد یا ندارد، بلکه مسئله این است که امکانات اسرائیل به دلیل آمادگی آمریکا و چند کشور اروپایی برای ورود به جنگ نامحدود است. در هر شرایطی، دیپلماسی تنها بدیل جنگ است. فعالیتهای دیپلماتیک وزیر محترم خارجه قطعا بسیار مفید و لازم بوده، اما کافی نبوده است. دو اقدام دیگر نیز لازم است:
۱- تعاملات دیپلماتیک باید همراه با ارائه راهحلهای دیپلماتیک برای مناقشات موجود باشد. ایران از این نقطه نظر دارای نقطه ضعف است؛ چراکه بدون طراحی و ارائه راهحل دیپلماتیک برای هر مناقشه، تحرکات دیپلماتیک نمیتواند نتیجهای ملموس داشته باشد. اگر ایران راهحل ارائه ندهد، جایی در تعاملات دیپلماتیک پیشرو درباره آینده لبنان و فلسطین نخواهد داشت.
۲- اگرچه روابط ایران با کشورهای منطقه نیازمند بازسازی است و سفرهای وزیر خارجه برای این منظور ضروری بوده است، اما اجماع وجود دارد که آمریکا تنها کشوری است که ممکن است بتواند بر خودسریهای اسرائیل لگام بزند. ایران باید هرچه زودتر دایره تعاملات خود را گستردهتر کند و کار با آمریکا و اروپا را که گویا در جریان سفر رئیسجمهور به نیویورک در دستور کار قرار گرفته، شروع کند.»