رویداد۲۴ | مازیار وکیلی: بدون شک «کارآموز» یکی از فیلمهای جنجالی امسال است. این فیلم داستان قدرت گرفتن دونالد ترامپ در دهههای هفتاد و هشتاد میلادی را روایت میکند. همزمانی اکران فیلم با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که دونالد ترامپ یکی از کاندیداهای آن است، نگرانیهایی را برای کمپین انتخاباتی این کاندیدای ریاست جمهوری به وجود آورد و اعضای ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ اعتقاد داشتند ساختار این فیلم به گونهای است که میتواند توسط کمپین حزب دموکرات و کاملا هریس علیه دونالد ترامپ مورد بهره برداری سیاسی قرار بگیرد.
فیلم البته چهرهای پاک و منزه از دونالد ترامپ نشان نمیدهد اما تلاشی هم نکرده که از ترامپ یک هیولا بسازد. اینکه روایت نویسنده و کارگردان از این چهره جنجالی درست است یا خیر را احتمالاً نگاه سیاسی تماشاگر مشخص خواهد کرد. به هر حال ترامپ از آن چهرهها و پدیدههایی است که نمیتوان بیتفاوت و بدون موضع از کنار اظهارنظرها و کنشهایش عبور کرد و همین موضوع موضع تماشاگر را هم نسبت به فیلم مشخص میکند.
بیشتر بخوانید: نقد و بررسی فیلم «جوکر: جنون مشترک» | آیا قسمت دوم ضدقهرمان بتمن را ببینیم؟
تماشاگران ایرانی احتمالاً علی عباسی کارگردان ایرانی-سوئدی فیلم «کارآموز» را با فیلم جنجالی «عنکبوت مقدس» به خاطر میآورند. فیلمی درباره قاتل سریالی زنان تنفروش مشهد یعنی سعید حنایی. فیلمی که خارج از ایران ساخته شد و بعد از نمایشش با واکنشهای متفاوتی همراه شد. واکنشهایی که بیشتر درباره مواضع سیاسی کارگردان «عنکبوت مقدس» بودند تا خود فیلم.
علی عباسی کارگردان فیلم «کارآموز» متولد سال ۱۳۶۰ در تهران است. او در سال ۱۳۷۸ برای تحصیل به دانشگاه صنعتی امیرکبیر رفت. اما پس از مدتی تصمیم به مهاجرت گرفت و به سوئد مهاجرت کرد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته معماری از فرهنگستان پادشاهی علوم سوئد دریافت کرد.
عباسی بعدها تصمیم گرفت که تغییر رشته دهد و در رشته فیلمسازی مشغول تحصیل شود. او به این منظور به کشور دانمارک رفت و موفق شد از آکادمی فیلمسازی دانمارک در رشته فیلمسازی فارغالتحصیل شود. عباسی کارش را با ساخت فیلم کوتاه آغاز کرد. اولین فیلمی که باعث شهرت جهانی عباسی شد فیلمی در ژانر وحشت بنام شلی بود که ضمن حضور در جشنواره فیلم برلین توجه منتقدان را هم به خود جلب کرد.
فیلم بعدی عباسی یعنی «مرز» در بخش نوعی نگاه جشنواره کن پذیرفته شد و توانست جایزه اصلی این بخش را کسب کند. فیلم جنجالی «عنکبوت مقدس» فیلم بعدی علی عباسی بود که در بخش اصلی جشنواره فیلم کن حضور پیدا کرد و توانست جایزه بهترین بازیگر زن این جشنواره را کسب کند. اخرین ساخته علی عباسی یعنی همین کارآموز هم توانست در بخش اصلی جشنواره فیلم کن حضور پیدا کند اما به نسبت فیلمهای قبلی عباسی موفقیت چندانی کسب نکرد.
علی عباسی در کارآموز به دوره مهمی از تاریخ آمریکا اشاره میکند. دهه هفتاد آمریکا را میتوان دهه عصیان اجتماعی جامعه آمریکا نامید. دههای که مصادف شد با شکست آمریکا در ویتنام، رسوایی واترگیت، برخی بحرانهای مالی و تغییر نگرش جامعه آمریکا نسبت به زندگی. دههای که در نهایت در یک اتفاق عجیب به ظهور محافظهکار جذاب و خوشمشربی بنام رونالد ریگان ختم شد؛ ستاره سینمایی که با ایدههای دست راستی وارد دنیای سیاست شد و موفقیتهای فراوانی کسب کرد.
سیاست اقتصادی ریگان منبعث نظریات لیبرالهای کلاسیک بود. او به کوچکسازی دولت و کاهش مالیاتها اعتقاد داشت و معتقد بود راه حل مشکلات آن روز جامعه آمریکا بازگشت به نظریات اقتصادی بازار آزاد است. همین نگاه راه را برای تاجر و مقاطعه کار باهوشی مانند ترامپ مهیا کرد تا با سرمایه گذاری در حوزه مسکن و با بهره گیری از معافیتهای مالی گسترده رشد کند و تبدیل به یک چهره ملی و جهانی شود.
اما نمیشود از رشد ترامپ صحبت کرد و به تاثیر چهرههای متنفذ سیاسی مثل روی کوهن اشاره نکرد. مشاور حقوقی که آشنایان زیادی در ساختار قدرت سیاسی آمریکا داشت و با دوستی با ترامپ راه او را برای رسیدن به قلههای موفقیت هموار کرد. اما هر چه بود بستری تاریخی که ریگان محافظهکار سازنده آن بود زمینه خوبی را برای رشد ترامپ و کسب و کارش مهیا کرد. تماشای کارآموز بدون درک این پیش زمینه تاریخی قطعاً میتواند باعث سردرگمی تماشاگران شود.
عباسی در کارآموز تلاش کرده است نگاهی بیطرف به سوژه اصلی خود یعنی دونالد ترامپ داشته باشد. اوضاع در کارآموز به اندازه عنکبوت مقدس حاد نیست و نگاه ایدئولوژیک کارگردان به قهرمان اصلی فیلمش در کارآموز تا حدی تعدیل شده است. البته تعدیل این نگاه اما به معنای از بین رفتن آن نیست.
عباسی لیبرال در کارآموز تلاش میکند از روی کوهن محافظه کار یک شخصیت منفی بسازد که هیچ حد و مرز اصول اخلاقی برای موفقیت و پیروزی قائل نیست. سه اصلی که او برای موفقیت به ترامپ ارائه میکند توسط کارگردان نقد میشود تا نگاه محافظهکاران سنتی آمریکا در طول فیلم به چالش کشیده شود. شاید در یک درام سیاسی که قهرمان اصلی آن یکی از جنجالیترین سیاست مداران معاصر است گریزی از نگاه ایدئولوژیک نباشد اما میشد این نگاه ایدئولوژیک را با ظرافت بیشتری در فیلم مطرح کرد. کوهن آن هیولایی که عباسی میگوید نیست و کارهایش دستاوردهای زیادی برای آمریکا داشته است. عباسی با هیولاسازی از کوهن فقط ارتباط تماشاگر با این کاراکتر را قطع میکند و اجازه نمیدهد مخاطب با وجوه پیچیده این شخصیت آشنا شود.
در کل کارآموز را میتوان فیلم متوسطی دانست که نتوانسته به طور کامل از ظرفیتهای سوژه جنجالیاش استفاده کند و تبدیل به یک فیلم ابتر شده است.