رویداد۲۴ | امیرحسین جعفری: ترامپ پیروز شد و جهان دوباره در نگرانی فرو رفت. چینیها به خوبی میدانند که پیروزی ترامپ به معنای شدت گرفتن نبرد اقتصادی و دیپلماتیک با ابرقدرت دنیاست. اسرائیل یها نیز با وجود اینکه برای ترامپ لحظهشماری میکردند، به نظر نمیرسد آنچنان به حمایتهای نظامی ترامپ امیدوار باشند. رئیسجمهور آمریکا در تلاش برای جمعآوری منابع آمریکا از گوشه و کنار دنیاست تا بتواند رقابت با چینیها را شدت بخشد و در این فاصله جنگ اوکراین و غزه نباید در دست و پای او باشد.
هادی خسروشاهین، کارشناس روابط بینالملل، معتقد است که باید در گام نخست به بازتعریف ترامپ پرداخت زیرا او الزاماً در دستهبندیهای سیاسی مرسوم جمهوری خواه و دموکرات نمیگنجد. او میگوید: «قبل از تعیین راهبرد درباره ترامپ، ابتدا باید یک حرکت مقدماتی انجام دهیم. بدون مقدمه اگر راهبردی هم نوشته شود، حتماً آن راهبرد به اشتباه میرود. گام اول باید استارت زدن یک کار پژوهشی در امر سیاست خارجی با موضوع چیستی ترامپ است. ترامپ چه گفتمانی را نمایندگی میکند؟ و حامل چه ارزشها و قواعدی است؟ از نظر تمایزهای گفتمانی با گفتمانهای دیگر حاکم بر سیاست خارجی آمریکا در گذشته چه تفاوتهایی پیدا میکند؟ احیاناً مسألهٔ مهمتری که بتواند به ما در حل چنین معمایی کمک کند، پیدا کردن ریشههای اجتماعی و سیاسی جدید در ایالات متحده است. من از این جهت موضوع فوق را ضروری میدانم که نوعی اینهمانی با این گفتمان و گفتمان نومحافظه کاران در افکار عمومی ایران دیده میشود، در صورتیکه این نوعی آنتیتز برای تزی است که نخبگان کلاسیک و سنتی حاکم بر سیاست خارجی آمریکا، به ویژه بعد از فروپاشی شوروی و جنگ سرد، مرتبط میدانند.»
بیشتر بخوانید: چرا ترامپ پیروز شد؟ | آینده ایران چه خواهد شد؟
این کارشناس روابط بینالملل ادامه میدهد: «گفتمانهای حاکم بر سیاست خارجی آمریکا در شرایطی ظهور و بروز جدی پیدا میکنند که بعد از فروپاشی شوروی، ایالات متحده را به عنوان یک قدرت بیرقیب میشناختیم؛ امری که در تاریخ روابط بینالملل سابقه نداشت. در عصر امپراتوریها هم یک نمونهی بیرقیب نداشتیم. بعد از فروپاشی شوروی، اتفاقی خاص در تاریخ رخ داد و خود به خود زمینهٔ این را فراهم کرد که نخبگان سیاسی در آمریکا به سمت یک هدفگذاری نامحدود حرکت کنند که عوارض داخلی آن حدود 3 دهه بعد آشکار میشود. این وضعیت به جایی ختم میشود که مردم آمریکا متوجه میشوند و یا به این احساس مشترک میرسند که ظاهراً توسط نخبگان سیاسی، منافعشان مورد فراموشی قرار گرفته است.»
او در همین رابطه افزود: «در چنین فضایی در نوامبر ۲۰۱۶ یک سیاستمدار بیرون از گود سیاست ورود کرد و به دلیل اینکه در حلقهٔ نخبگان سیاسی نیست، مورد استقبال افکار عمومی قرار میگیرد. حتی در شکستی که در نوامبر 2020 دید، مؤلفههای کانونی این گفتمان، به ویژه در سیاست خارجی و نفی جنگهای پرهزینه، به نوعی استمرار گفتمان ترامپ بود. با اتفاقاتی که روز گذشته در آمریکا رخ داده، به نوعی گفتمان ترامپ تثبیت شده و دو گفتمان رایج در سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان گفتمان لیبرالها و گفتمان نومحافظه کاران در حاشیه قرار داده است.»
فرصتهای ترامپ برای ایران
او معتقد است که ترامپ دنبال سیاست تغییر رژیم نیست و سیاستهایش در خاورمیانه فرصتهایی را برای ایران به وجود میآورد. او میگوید: «اگر ترامپ را در کنار نومحافظه کاران قرار دهیم، تصور میکنیم او دنبال تغییر رژیم است. با این وجود ملاحظات بیشماری را برای ارتباط اتخاذ میکنید، اما اگر شناخت دقیقی از او داشته باشیم، میتوانیم طیفی از فرصتها را به دستآوریم. یکی از چالشهایی که بسیاری از کشورها با آن مواجه خواهند بود، تمایل کمتر دولت ترامپ، نسبت به ایفای نقش بینالمللی است. در دولت دوم ترامپ با تکانههای شدید در نظام بینالملل مواجهیم. آمریکا تمایل کمتری برای حفاظت امنیتی از اروپا دارد، آمریکای ترامپْ روسها را تهدید کمتری نسبت به چین میداند. تمایل کمتری هم از سوی ترامپ برای ایفای نقش در تحولات خاورمیانه میبینیم. این خود به خود در کوتاهمدت یک دورهٔ آشوب در نظام بینالملل را تحمیل خواهد کرد. به دلیل سوگیریهایی که این گفتمان در ارتباط با جنگهای پرهزینه و رقابت با چین دارد، فرصتهایی هم برای ایران به وجود میآید.»
خسروشاهین معتقد است که جنگ خاورمیانه و برخی تنشهای دیگر در دوره ترامپ پایان مییابد زیرا آمریکاییها در حال جمعآوری منابع قدرت خود برای تمرکز در جهت مقابله با چین هستند. او میگوید: «شواهد نشان میدهد که گفتمان ترامپ دچار جدایی از اسرائیل نشده و حتی پیوندهایش با اسرائیل افزایش پیدا کرده است. این افزایش پیوندها به منزلهی نفی اختلافات نیست. در دولت اول ترامپ، یکی از اصلیترین نکات اختلاف در مورد شکل حضور آمریکا و انتظارات اسرائیل در خاورمیانه برمیگشت. نتانیاهو ۸ مرتبه برای زدن پایگاههای ایران در سوریه با ترامپ گفتگو کرد اما پاسخ منفی گرفت. جنگ فعلی نیز باید تا مراسم تحلیف تمام شود. اسرائیل یها همهٔ این پروژهای که در چند ماه اخیر راه انداختهاند، برای تداوم حضور آمریکا در منطقه است. آنها احساس میکنند در نبود آمریکا، ممکن است بالانس قدرت برهم بخورد. دولت ترامپ تمایل خاصی دارد که تأسیسات و داراییهای آمریکا در منطقه آزاد شود تا آن را در مقابله با چین متمرکز کند. اسرائیل در دولت ترامپ در رفتارهایش احتیاط میکند.»