رویداد۲۴ | امیرحسین جعفری: هنوز دلایل و انگیزهّهای واقعهٔ علوم و تحقیقات مبهم است اما فشار اجتماعی بر زنان امری واضح است. زنان در طول روز از سوی جامعه و ادبیات حاکم، تحت فشار قرار دارند. همین امر در مواردی میتواند باعث بروز رفتارهای خاص با رویکرد اعتراضی از سوی آنان شود. همراهی خانوادهها و بخشهایی از جامعه نیز بستر را برای پذیرش این رفتارها از سوی محیط پیرامون فراهم کرده است.
سعید مُعیدفر، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران، معتقد است که ریشهی اصلی رفتاری که در علوم تحقیقات رخ داد، به تحولات جامعه بازمی گردد. او میگوید: «در راستای همین تحولات است این خانم میخواهد به شکلی در مقابل فشارها واکنش نشان دهد. زمانیکه با مقابله افرادی مواجه میشود، به آخر خط میرسد. به عبارتی میتوان گفت که آن دختر با عمل خود میخواهد انتظاری که جامعه و هم نسلیهایش از او دارند را ابراز کند. در همان عکسها و فیلمهایی که انتشار یافته، نوعی همدلی بین او و دختران دیگری که از او فیلم تهیه میکنند دیده میشود. هیچ نوع اعتراضی از سوی محیط پیرامون به او نمیشود.»
نگاه دولت به موضوع دختر علوم و تحقیقات اجتماعی است، نه امنیتی | هنوز پرونده قضایی تشکیل نشده
آیا دختر دانشگاه علوم تحقیقات اختلال روانی دارد؟
او معتقد است که پوستاندازی جامعه ایران باعث شده زنان در برابر فشارهای اجتماعی مقاومت بیشتری داشته باشند و سبک زندگی متفاوتی اتخاذ کنند. او میگوید: «آنچه اتفاق افتاده فشار اجتماعی نیست، بلکه جامعه در حال پوست انداختن است. تحولات عمیقی در جامعه اتفاق افتاده و نسلهای نوین، با پذیرش سبکهای جدید زندگی و همراه شدن با تحولاتی که در عرصههای جهانی اتفاق میافتد و همچنین رویکردشان به زندگی اتفاقی است که در سطح جامعه انجام شده و اتفاقاً فشار اجتماعی، زنان را -که به طور خاص در دههها مورد فشار حاکمیت بودند- به نوعی مقاومت در برابر اعمال اجباری کشانده است. در جامعهٔ ایران تحولاتی اتفاق افتاده که در آن، نسلهای نو و به ویژه دختران، به گونهٔ دیگری فکر میکنند و سبک زندگی متفاوت از آنچه که تاکنون بر آنها اجبار میشده اتخاذ میکنند.»
این جامعهشناس معتقد است خانوادهها با دختران و زنان همراهی بیشتری از گذشته دارند و این تحول هر گاه با نماد و نشانه جدیدی خود را نشان میدهد. او میگوید: «در حال حاضر عموم نسل نوی ایران و حتی پدران و مادرانشان، آنچه را که تاکنون بر آنها روا داشته میشد زیر سؤال میبرند. این نسل در یک فرآیند معکوس قرار گرفتهاند و فشار از پایین زنان و نسل نو را به مقاومت در برابر هنجارهای تحمیلشده میکشاند. به همین دلیل بستر اجتماعی آنها را به سمت کنشگری فعال میکشاند تا سبک زندگی مطلوبشان را در خودرو و خیابان پیاده کنند. در اعتراضات سال ۱۴۰۱ چنین مسألهای را دیدیم. اینها علائمی بودند که نشان داد جامعه پوست انداخته است. نسل نو هنجارهای پیشین را نمیپذیرد. خانوادهها نیز با این فرزندان و رفتارهایشان همآوایی دارند. با وجود تهدیدهای اجرایی که علیه زنان اعمال میشود، هر بار یک نماد و نشانه تازهای را برای عمومیت یافتن این سبک زندگی جدید از خود نشان میدهند که نمونههایش را میبینیم.»
معیدفر معتقد است که بستر اجتماعی برای چنین رفتارهایی فراهم شده و در گذشته به همین علت شاهد رفتارهای این چنینی نبودهایم. او میگوید: «بستر اجتماعی فراهم شده که زنان را به کنشگری وادار میکند و به همین خاطر خیلی راحتتر دست به انجام کنشگریهای مختلف میزنند. شما بیست سال قبل چنین تصوراتی نداشتید و چنین صحنههایی نمیدیدید چون جامعه آماده نشده بود. نتایج رفتارهای خشونتبار دستگاههای اجرایی برعلیه زنان به مقاومت آنها تبدیل شده است.»