رویداد۲۴| دونالد ترامپ هنوز رسما کار خود را به عنوان رئیس جمهور شروع نکرده، اما نگرانیها از سایه دولت بر مسائل مختلف جهان از جمله وضعیت خاورمیانه بسیار است. برخی معتقد هستند که روحیه تاجرمسلکی او فرصتساز است و میتوان از آن بهره برد، برخی، اما باور دارند که صلح در خاورمیانه را به بن بست خواهد کشاند!
روزنامه اعتماد در گفتگو با کارشناسانی به بررسی این موضوع پرداخته است.
توافق و صلح بعید است
حسین ربیعی میگوید: «تعامل شخصی ترامپ با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیری اسراییل و نیز همچنین با لحاظ کردن سیاستهای خاورمیانه دولت اول نخست رییسجمهوری تازه ایالاتمتحده؛ بعید به نظر میرسد که بتواند ایده توافق با ایران را بعد از خروج از برجام پیگیری کند، چراکه شرایط در ایران نیز متاثر از تحولات و فعل و انفعالهای منطقه است. از همین رو فارغ از ادعاهای ترامپ در باب دستیابی به توافقی سریع با ایران، بعید است چنین ایدهای به سرعت محقق شود، چراکه برقراری چنین توافقی منوط به تغییراتی در معادلات کنونی منطقه است که فعلا چشمانداز روشنی برایش متصور نیست. ترامپ حتی نمیتواند زمینه را برای گسترش طرح ابراهیم و فرآیند عادیسازی روابط اسراییل با سایر کشورهای عربی هموار کند، چراکه بعد از حمله هفتم اکتبر حماس و رویاروییهای یکساله در غزه و لبنان، رهبران عرب تحت تاثیر افکار عمومی قرار دارند؛ لذا اعراب منطقه حداقل رهبران پادشاهیهای خلیجفارس به آسانی نمیتوانند مانند ۲۰۲۰ پیمان ابراهیم را یکی پس از دیگری منعقد کنند. بنابراین تصور میکنم ترامپ درخصوص دو توافق یکی با ایران و دیگری پیمان ابراهیم که به ابزار تبلیغاتی او در انتخابات بدل شده بود، اظهاراتی بسیار خوشبینانه و خیالپردازانه را مطرح کرده است. دستیابی به صلح در هردو مقوله با آن سرعتی که او مدعی شده به سادگی امکانپذیر نیست. خیلی بعید است که بتواند حداقل در یک یا دو سال اول دولت خود در این زمینه دستاوردی داشته باشد.»
منتظر چینش کابینه بمانیم
امیرعلی ابوالفتح، اما معتقد است که برای تحلیل و پیش بینی سیاستهای ترامپ حداقل تا مشخص شدن کابینه او باید صبر کرد. او میگوید: «ایران باید آماده هر سناریویی باشد. از همین رو تا جایی که امکان دارد باید آسیبپذیری اقتصاد در برابر تشدید تحریمها و کمپین فشار حداکثری را کاهش داد. این فرصت بزرگی است که مقامهای رسمی کشورمان در حوزه اقتصاد باید به فکر آن باشند. هراقدام یا تحرکی که میتوانند و فکر میکنند لازم است باید انجام دهند و برای بدترین شرایط آماده باشند. از سوی دیگر بدنه و ساختار دفاعی کشور باید تقویت شود. ذکر این نکته اهمیت دارد که صرفا بحث تولید و به کارگیری اهرمهای سخت افزاری مانند پهپاد قویتر یا موشک قویتر مطرح نیست؛ بلکه فرهنگ دفاع و فرهنگ احترام به حفظ تمامیت ارضی، تکریم نظامی و دفاع از تمامیت ارضی نیز باید بیش از میزانی که اکنون درحال انجام است، فرهنگسازی شود. سومین مولفه مهم مساله تقویت اجماع داخلی است. هرچه در داخل اجماع بیشتر و قویتری شکل بگیرد قطعا تاثیرگذاریاش افزایش خواهد یافت. موارد مشابه آن را در دولت آقای پزشکیان شاهد بودیم. مانند اعطای سمتهایی به اقوام مختلف در دستگاه دولتی، دعوت جناحها به رسیدن تفاهم در موضوعات مورد مناقشه. در این زمینه میتوان در خصوص وجود یک خطر مشترک به تفاهم دست یافت.»
فرق بایدن و ترامپ
علی بیگدلی نیز باور دارد که آمدن ترامپ تغییری در سیاستهای اسرائیل ایجاد نمیکند. او میگوید: «با بازگشت ترامپ به کاخ سفید یک گزاره قابل پیشبینی است و آن تداوم جنگ در غزه و لبنان خواهد بود. از همین رو باید گفت ادعای مطرح شده در باب خواست ترامپ از نتانیاهو در باب پایان یافتن جنگ تا پیش از ورود رییسجمهوری به کاخ سفید بعید است محقق شود. بالاخص آنکه ادامه حیات سیاسی نتانیاهو در گرو ادامه جنگ است. نخستوزیر اسراییل در درون این رژیم با مشکلات و چالشهای متعددی روبهرو است. ازجمله آن پرونده اقتصادی او و همسرش در دادگاه است. همچنین مساله تغییر نظام قضایی این رژیم که یکی از دلایل برکناری یوآوو گالانت بود نیز برای نخستوزیری مشکلساز شده است. مساله گروگانها دیگر چالش نتانیاهو است که در شرایط فعلی با آن مواجه است. بنابراین ورود ترامپ به کاخ سفید نیز عملا بر سیاستهای اسراییل در منطقه تاثیری نخواهد داشت. از همین رو باید گفت، تاکید ترامپ مبنی بر پایان یافتن درگیریها صرفا ژست تبلیغاتی بوده و اسراییل ظاهرا تا زمانی که تمامی اهدافش در غزه و لبنان محقق نشود به این رویارویی پایان نمیدهد.»
او معتقد است که «بازگشت ترامپ به کاخ سفید شرایط را برای ایران پیچیده کرده است. قطعا رویکرد ترامپ با بایدن متفاوت است. بایدن شاید عملکرد درستی نداشت، اما نتانیاهو را در زمینههای مختلف کنترل میکرد که حداقل جنگی فراگیر در منطقه رخ ندهد. اما بازگشت ترامپ معنای دیگری برای خاورمیانه و ایران دارد.»