رویداد۲۴| دیدار یک ساعته مسعود پزشکیان با چند نفر از فعالان مدنی تُرک جنجال به پا کرده است، منتقدان دولت با اشاره به توییتهای یونس زارعیون یعنی یکی از حاضران در این جلسه، به دولت چهاردهم هجمه کرده و از آنچه فرصت دادن به تجزیه طلبها میخوانند انتقاد میکنند.
منصور حقیقتپور، نماینده پیشین مجلس در شبکه اجتماعی ایکس و با هشتک تجزیه طلب، نوشت: «اقای پزشکیان، یونس تبریزلی را میشناسید؟! که با ایشان جلسه تشکیل میدهید... اگر میشناسید واقعا برای شما متاسفم اگر نمیشناسید کسانی که در دفتر شما این جلسه را تشکیل دادند را عزل کنید.»
روزنامه جوان نیز در شماره امرز خود نوشته: «درباره اطلاع رئیسجمهور از هویت این فرد، میتوان چند گمانهزنی داشت؛ اول اینکه پزشکیان از هویت او مطلع نبوده که همین عدم اطلاع هم عذر موجهی نیست. چون نشان میدهد پزشکیان به اعتماد کسانی از دفتر خود این دیدار را پذیرفته که همین دیدار نشان میدهد قابل اعتماد نبودهاند. اگر هم پزشکیان میدانسته در حال دیدار با چه کسی است که فقط باید گفت وای به روزی که بگندد نمک! رئیسجمهور باید نفر اول در دفاع از تمامیت ارضی کشور باشد، نه آنکه کسانی را به حضور بپذیرد که با فحاشی و الفاظ رکیک در فضای عمومی توییتر نسبت به مخالفان تجزیه ایران یا غیر آذریها صحبت میکند.»
«جوان» ادامه داده: «این فرد چندین بار سابقه بازداشت امنیتی در سالهای مختلف از سال ۹۰ تا ۴۰۱ را در پرونده خود دارد و روشن نیست چگونه و به چه منظور به دفتر ریاست جمهوری راه یافته است. آیا امکان چنین دیدارهایی با رئیسجمهور برای سایرین هم وجود دارد؟»
انتقادات به دیدار انجام شده در فضای مجازی خیلی هم در چارچوب ادب و با ادبیات فاخر نبود، اتفاقا برعکس با فحاشی و توهین هم همراه بود. بسیاری از منتقدان این دیدار مرزهای ادب را درنوردیدند و یونس زارعیون و دیگران هم در پاسخ کمتر توهین نکردند! احسان موحدیان، کارشناس مسائل بینالملل با انتشار تصاویری از توییتهای توام با توهین تبریزلی، نوشت: «فحاشیهای یونس زارعیون، محکوم امنیتی تجزیه طلب به هموطنان ایرانی ما. چرا چنین فردی با این حد فحاشی و بی ادبی که نژادپرستی او در میان پانترکها نیز بی نظیر است باید به راحتی به رئیس جمهور دسترسی داشته باشد؟ چرا این افراد تا بدین حد برای تهدید همبستگی و یکپارچگی ملی احساس آزادی دارند؟»
روزنامه فرهیختگان نیز نوشت: «در این دیدار، دو چهره پرحاشیه آذربایجانی حضور داشته که سابقه فعالیت پانترکیسمی و تجزیهطلبانه داشتند و چهرههای شناسنامهداری در فعالیتهای تجزیهطلبانه خود بودند. یکی از این افراد، یونس زارعیان بود، که اگر نگاهی به محتوایی که در شبکه اجتماعیاش منتشر کرده بیندازیم، موارد زیادی از رفتارهای نژادپرستانه و توهین به ایرانیها در آن دیده میشود. سیامک کوشی، فرد دیگری است که تصویر حضور او در دیدار اخیر با رئیسجمهور دیده شده که گفته میشود او بارها به اتهام فعالیت امنیتی بازداشت شده است و سابقه فعالیت تجزیهطلبانه علیه ایران را داشته است.»
گفتنی است، در واکنش به این موج از انتقاداتی که یکباره روانه دولت شد، شاهد برخی دفاعیات و توضیحات هم بودیم. مثلا سید مهدی طباطبایی، معاون ارتباطات دفتر رئیسجمهور حاشیههایی که درباره این ملاقات پزشکیان در فضای مجازی ایجاد شده را دقیق ندانست و نوشت: «در میان انبوه جلسات ایشان حضور افرادی با دیدگاههای مختلف در یک جلسه عمومی هرگز به معنی تأیید دیدگاههای شخصی افراد نیست.»
حمید رضا بازگشا خبرنگار ایرنا نیز در شبکه اجتماعی ایکس تصویری دیگری از دیدار انجام شده، منتشر کرد و با استفاده از هشتک قانون اساسی، نوشت: «پزشکیان در راستای ایجاد وفاق ملی با تنی چند از فعالان مدنی تورک دیدار کرده و این شده پیراهن عثمان برای زدن رییس جمهوری منتخب! والله اینها و تمامی فعالان سایر زبانها و اقوام داخل کشور، بچههای ایران هستند. چرا میخواهید نفرت پراکنی کنید؟! پایبند به میثاق ملی باشیم».
شهاب طباطبایی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «شنیدن حرف دیگران، به منزله اعتبار و تأیید کردن آنها نیست. ما این دو را باهم اشتباه میگیریم. در اصل اینکه شکل کار میتوانست بهتر از این باشد یک حرف مطرح است، اما اینکه ماهیت این کار، یعنی ملاقات با کسانی که دیدگاههای متفاوت و نظراتی داشته باشند که با ما فاصله داشته باشد کار خوبی است یا نه بحث دیگری است. باید این دو را از هم جدا کنیم؛ ممکن است ما اصلاً مخالف آن نظرات و دیدگاهها باشیم، سؤالم این است که این موضوع ایرادی دارد؟ مسئله این است که این افراد در داخل کشور زندگی میکنند یا نه؟ شناسنامه دارند یا خیر؟ اگر بشود با روشهایی جذبشان کرد بهتر است یا دفعشان کرد؟»
در پی حواشی ایجاد شده به خاطر این دیدار، اما باید به چند نکته اشاره کنیم:
۱. اولین بار نیست که به دولت پزشکیان برچسب تجزیه طلبی با حداقل میدان دادن به تجزیه طلبان زده میشود. همین چند وقت پیش که آقای رئیس جمهور با رشید دانشجویی مصاحبه کرده و تُرکی حرف زده بود هم مشابه این جنجال را راه انداخته بودند. نکتهای منتقدان فراموش میکنند یا ترجیح میدهند که فراموش کنند این است که این مملکت دارای اقوام مختلفی است و رئیس جمهور نیز تبریزی است؛ لذا تُرکی حرف زدن او خیلی طبیعی است، همچنان که در جریان رقابتهای انتخاباتی نیز چنین میکرد. افزون بر این سالها نماینده تبریز در مجلس شورای اسلامی بوده و هویتش را همه میدانستیم. تازه او تنها مقام مسئول تُرک نیست و شخص رهبری هم بارها در دیدارها و سخنرانیها با هموطنان تُرک زبان تُرکی سخن گفتهاند.
۲. حساسیتها نسبت به هویت ملی و ایرانی و نگران شدن از هر سخن و اقدامی که شائبه به خطر انداختن این مهم را داشته باشد، قابل درک است، اما نباید اجازه داد که این موضوع به یک بهانه برای سیاسیکاری و حمله به دولت تبدیل شود. آقایانی که امروز سینه چاک کرده و نگران فرصت دادن به تُرکها هستند حتما به خاطر دارند که همین چندی قبل مسعود پزشکیان در سفر به اربیل با خبرنگار کُردی حرف میزد. این یعنی او به اقوام ایرانی اهمیت میدهد نه اینکه صرفا به قوم خود.
۳. مساله مهمتر این است که مسعود پزشکیان با شعار وفاق ملی روی کار آمده و بدیهی است که یکی از اولین اقدامات برای ایجاد وفاق در سطح جامعه فرصتدادن به اقوام باشد. بر این اساس همانقدر که از انتصاب استاندار بلوچ حمایت میکنیم یا از انتصاب معاون کُرد پزشکیان استقبال میکنیم، لازم است که دیدار یک ساعته با فعالان مدنی تُرک زبان را نیز تایید کنیم. اینگونه جلسات و دیدارها نه فقط با تُرکها بلکه با همه اقوام ایرانی باید انجام شود و حتما میتواند در ایجاد وفاق و افزایش همبستگی اجتماعی موثر باشد.
آیا اینها وفاق ملی است یا خوش خدمتی به الهام و رجب؟