رویداد۲۴| «کلینیک ترک بی حجابی در تهران با هدف درمان علمی و روان شناختی بی حجابی ویژه نسل نوجوان، جوان و بانوان افتتاح خواهد شد»! شاید باورتان نشود، اما این خبر کاملا واقعی است و از سوی مهری طالبی دارستانی، رئیس اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران اعلام شده است.
این خبر در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی با واکنشها و انتقادات بسیاری همراه شده که توصیه میکنیم توسط ستاد امر به معروف مورد توجه قرار بگیرد. فضای مجازی قطعا جامعه آماری مناسبی برای شناخت کل جامعه نیست، اما حتما مشتی است نمونه خروار و به مسئولان محترم فعال در این ستاد کمک خواهد کرد که آسیب بیان این طور اظهارات را تا حدی درک کنند.
علی الحساب، اما لازم است که چند نکته را در باب این رویکرد اداره زنان و خانواده ستاد امر به معروف استان تهران بیان کنیم.
۱. در مساله حجاب و وضعیت آن در جامعه کار از ساخت دو قطبی گذشته، اما میتوان و لازم است که با برخی حرفها به این دوقطبی دامن زده نشود. سخن گفتن از «کلنیک ترک بیحجابی»، اما هیچ ثمری غیر از خشمگین کردن گروهی از مردم که اعتقاد چندانی به اجباری بودن حجاب ندارند، نخواهد داشت. درباره تبعات افزایش این خشم نیز نیازی به توضیح نیست، زیرا از وقایع ۱۴۰۱ آنقدری نگذشته که فراموش شده باشد؛ بنابراین به مسئولان محترم توصیه میشود که در شرایط فعلی کشور اهمیت افزایش انسجام ملی را درک کرده و خواسته و ناخواسته موجب تعمیق شکاف اجتماعی نشوند.
۲. تاسیس کلنیک ترک بیحجابی یعنی بیمار پنداری بخشی از مردم که اجبارها در مساله حجاب را پذیرا نیستند و خواهان آزادی پوشش هستند. زدن برچسب بیماری به یک سبک زندگی ولو اینکه آن سبک زندگی مورد تایید و خوشایند گروه دیگری نباشد، نتایج خوبی ندارد. مثلا اینکه وقتی اتفاقی مشابه آنچه در روزهای اخیر در دانشگاه علوم و تحقیقات رخ دهد، بیان اینکه فرد اختلال روانی داشته، باورپذیر نخواهد بود. افزایش بیاعتمادی مردم به مسئولان نیز در بزنگاهها آسیب گستردهای خواهد داشت و هر مساله سادهای را هم به بحران تبدیل خواهد کرد.
۳. بیمارپنداری بیحجابی و دوقطبی سازی از مساله حجاب، اما یک آسیب جدی دیگر هم دارد. خانم طالبی دارستانی و اداره زنان و خانواده ستاده امر به معروف شاید حواسشان نباشد، اما انتظار میرود که سایر مراجع و نهادها و مسئولان این را درک کنند که وقتی شما بخشی از جامعه را بیمار بدانید و مجبور به تغییر سبک زندگی کنید، آن بخش هم دست به تقابل خواهد زد. این تقابل از یک سو میتواند پافشاری بر همین رفتاری باشد که از نگاه آنها نافرمانی مدنی است و به ظن شما بیماری. روی دیگر این سکه، اما سوق دادن جامعه به سوی خشونت است. همچنان که اشاره شد باید از تجربه ۱۴۰۱ درس گرفت و یک بار دیگر جامعه را در چنان وضعیتی قرار نداد. نکته مهمی که بد نیست به آن توجه شود این است که میزان خشونت در هر یک تجارب اعتراضی در طی سالهای گذشته – به خصوص از سال ۹۸ به بعد – بیشتر شده است.
۴. به جای این حرفها و راهکاری عجیب، اما میتوان آنچه همه مسئولان و علما از دولتیها گرفته تا آیت الله مکارم شیرازی در باب بی فایده بودن زور و اجبار در حل مساله حجاب میگویند را جدی گرفت و ضرورت کار فرهنگی در این زمینه را درک کرد. ترویج حجاب در جامعه حتما غیر از گشت ارشاد و وضع جریمه و توقیف خودرو و اقداماتی از این دست راهکارهای دیگری هم دارد. مثلا آموزش مناسب و تبدیل کردن آن به یک فرهنگ نهادینه در جامعه. اگرچه که مساله آموزش و حجاب هم بحث مفصلی است و قطعا به چند بنر و دیوارنگاره یا تغییر کتب درسی محدود نیست.
۵. بیتوجهی به راهکارهای واقعی و موثر برای ترویج حجاب و رفتن سراغ رویکردهای مثل زدن برچسب بیماری به برخی از مردم، یا افزایش فشارها و محدودیتها حتما نتیجه عکس خواهد داشت. جدای از این، اما موجب بیاعتباری نهادهایی مثل ستاد امر به معروف نیز خواهد داشت. آنچه امروز رئیس اداره زنان این ستاد گفت چنان ضدتبلیغی برای این نهاد بود که ستاد امر به معروف برای جبران آن باید سخت کار کند.
اونایی که بودجه بودجه میکنید و تهمت میزنید الهی شکر آخرتی هم هست.