صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 14
کد خبر: ۳۹۰۸۴۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۲۳ آبان ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

موشه دایان که بود؟| چهره مشهور ملی‌گرایی یهود و فرمانده اسرائیلی

موشه دایان یکی از چهرهای نمادین و در عین حال پیچیده در تاریخ اسرائیل است. او به‌عنوان یک فرمانده نظامی و سیاستمدار تاثیر شگرفی بر تحولات اسرائیل و خاورمیانه داشته است. شخصیت دایان عمیقا متضاد بود؛ ترکیبی از خشونت، واقع‌بینی و صراحت لهجه. دایان زمانی از قهرمانان اسرائیل به حساب می‌آمد، اما در سال‌های اخیر و با کشف اسناد جدید تاریخی، در میان راست‌گرایان اسرائیلی به چهره‌ای منفور بدل شده است.

رویداد۲۴ | «آیا ما حق داریم به سوی اعراب [فلسطینی]که از مرز عبور می‌کنند تا محصولاتی را که در سرزمین ما کاشته‌اند برداشت کنند، شلیک کنیم؟ آیا این از لحاظ اخلاقی قابل توجیه است؟... ما به سمت آن دسته از دویست‌هزار نفر [فلسطینی]که از روی خط مرزی برای چرای دام‌هایشان عبور می‌کنند شلیک می‌کنیم، آیا این عمل از نظر اخلاقی قابل اغماز است؟ اعراب از مرز عبور می‌کنند تا غلاتی را که در روستا‌های متروکه‌شان به جا مانده جمع‌آوری کنند، روستا‌هایی که توسط اسرائیلی‌ها اشغال شده و دولت اسرائیل در آن دست به پاکسازی نژادی زده است؛ و ما زیر پای آنها مین می‌گذاریم، آنها می‌آیند و بدون دست و پا بازمی‌گردند… من روش دیگری برای حفاظت از مرز‌ها ندیده‌ام.» موشه دایان

موشه (موسی) دایان به تاریخ ۲۰ مه ۱۹۱۵ در کیبوتص دگانیا در حاشیه دریاچه طبریه و در فلسطین تحت قیمومیت بریتانیا به دنیا آمد. خانواده‌اش از مهاجران یهودی و از پیشگامان جنبش صهیونیستی بودند که با هدف بازسازی سرزمینی برای یهودیان به این منطقه آمده بودند. او از کودکی در محیطی آکنده از ایده‌های صهیونیستی و ملی‌گرایی یهودی رشد کرد و تاثیر عمیقی از این فضای ایدئولوژیک گرفت. در نوجوانی به سازمان نظامی-تروریستی هاگانا پیوست و به‌عنوان یکی از مدافعان جوان صهیونیسم به فعالیت نظامی پرداخت. دایان در جنگ جهانی دوم چشم چپش را از دست داد و از آن زمان به بعد همیشه یک چشم‌بند مشکی بر صورتش داشت. این مسئله چهره‌ای نمادین از او ساخت؛ چهره‌ای که کمابیش رعب‌آور و مخوف بود.

رسیدن موشه دایان به درجه فرماندهی

پس از تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸، دایان به سرعت در ارتش اسرائیل پیشرفت کرد و به مقام فرماندهی کل رسید. او در جریان جنگ کانال سوئز در سال ۱۹۵۶ در میدان نبرد خوش درخشید و به عنوان یک استراتژیست نظامی برجسته و فرمانده‌ای شکست‌ناپذیر شناخته شد (شهرتی که بعد‌ها و با کشف اسناد جدید بر باد رفت).

وقتی در سال ۱۹۶۷ جنگ شش روزه میان اعراب و اسرائیل آغاز شد، فرماندهی ارتش اسرائیل بر عهده دایان بود. اسرائیل در این جنگ موفق شد کرانه باختری، بلندی‌های جولان و شرق بیت‌المقدس را اشغال کند. این پیروزی‌ها موقعیت اسرائیل را به شدت تقویت کردند و موشه دایان عملا به یکی از قهرمانان اسرائیل بدل شد.

اما ناظران غیراسرائیلی نظر دیگری درباره دایان داشتند. منتقدان دولت اسرائیل و موشه دایان را به دلیل سیاست‌های تهاجمی و اشغالگرایانه‌اش مورد انتقاد قرار دادند و معتقد بودند که دایان با توسعه مرز‌های اسرائیل و تصرف سرزمین‌های فلسطینیان، زمینه‌ساز نفرت و خشم روز افزونی میان اعراب و اسرائیل شده است. نورمن فینکلشتاین، نظریه‌پرداز آمریکایی و منتقد سیاست‌های اسرائیل، می‌گوید: «دایان از نابود کردن مخالفانش لذت می‌برد و معتقد بود که تنها از طریق زور می‌توان منطقه را تحت کنترل درآورد. این تفکر تنها به نفرت و جنگ‌های بی‌پایان انجامید.»

یکی دیگر از منتقدان دایان درباره این موضوع می‌گوید: «دایان به اراضی فلسطینیان همچون غنائم جنگی نگاه می‌کرد و برای آنها هیچ حقی قائل نبود. او به جای ایجاد صلح، به نفرت و خشونت دامن زد و زمینه را برای مقاومت ایجاد جنبش مقاومت درمیان فلسطینیان فراهم ساخت.» خود موشه دایان درباره جنگ شش روزه و اشغال اراضی فلسطینیان گفت: «ما نیازی به عذرخواهی نداریم. این سرزمین‌ها متعلق به ماست، و اگر آنها قدرت دارند، باید بازپس بگیرند.» این گفته او، آشکارا نشان‌دهنده نگرش ستیزه‌جویانه و بی‌اعتنایی او به حقوق فلسطینیان و ملت‌های دیگر بود.

تصمیم جنجالی دایان درباره «کوه معبد»

یکی از جنجالی‌ترین تصمیمات دایان پس از جنگ شش روزه، واگذاری اداره منطقه کوه معبد (حرم شریف) به سازمان اوقاف اردن بود. اسرائیلی‌ها این مکان را یکی از مقدس‌ترین مکان‌های دینی خود می‌دیدند، اما دایان با واگذاری کنترل آن به اردن به شدت اسرائیلی‌ها را حیرت‌زده کرد. او این تصمیم را با هدف کاهش تنش‌های مذهبی و جلوگیری از تحریک کشور‌های اسلامی اخذ کرده بود و خود در این باره فقط یک جمله گفت: «چه نیازی به این واتیکان داریم؟».

درواقع دایان این مکان را تنها یک بنای تاریخی معمولی می‌دانست. اسرائیلی‌های راست‌گرا اعتقاد دارند این اقدام دایان موجب شد تا فلسطینیان مدعی مالکیت کوه معبد (حرم شریف) هیچ ارتباطی با تاریخ یهود ندارد. برخی از منتقدان معتقدند که این تصمیم یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات راهبردی دایان تبدیل بوده و باعث شده اسرائیلی‌ها اعتماد خود را به او از دست بدهند. به اعتقاد یاکوف کاتز، روزنامه‌نگار اسرائیلی، این اقدام دایان نه تنها به دشمنان اسرائیل قدرت بیشتری برای نفی هویت یهودی اسرائیل داد، بلکه زمینه‌ساز تنش‌های بیشتر در این منطقه شد و پیامد‌های ویرانگری برای تاریخ اسرائیل به همراه آورد.

سخنرانی جنجالی دایان در خاکسپاری روی راتبرگ

یکی از شناخته‌شده‌ترین سخنرانی‌های دایان، سخنرانی او در مراسم خاکسپاری روی راتبرگ در سال ۱۹۵۶ بود. روی راتبرگ یک جوان اسرائیلی بود که در درگیری‌های اسرائیل با مردم فسطین در نزدیکی مرز غزه کشته شده بود. موشه دایان در سخنرانی خود نه تنها فلسطینیان را سرزنش نکرد، بلکه حتی به نوعی با آنها همدلی کرد و به‌صراحت گفت: «نباید خون روی راتبرگ را از اعراب غزه طلب کنیم، بلکه باید آن را از خودمان مطالبه کنیم.» 


بیشتر بخوانید: گلدا مایر که بود؟| تنها نخست وزیر زن از جناح سوسیالیست اسرائیل| بانوی آهنین اسرائیل را بشناسید


دایان در این سخنرانی از اسرائیلی‌ها خواست تا به وضعیت سخت مردم فلسطین نیز توجه کنند. او تاکید کرد که دشمنی و نفرت میان اعراب و اسرائیل ریشه‌های عمیقی دارد و اسرائیلی‌ها نباید این واقعیت را نادیده بگیرند و چنین ادامه داد: «بیایید قاتلان را سرزنش نکنیم. چرا باید از نفرت آنها نسبت به خود گلایه کنیم؟ هشت سال است که در اردوگاه‌های پناهندگان ساکن‌اند و با چشمان خود دیده‌اند که ما از زمین‌ها و روستا‌هایی که آنها و اجدادشان در آن زندگی می‌کردند برای خود سرزمین ساخته‌ایم. در آن سوی شیار مرزی، دریای خروشان نفرت و انتقام قرار دارد که منتظر روزی است که ما را تکه تکه کند.»
این سخنان باعث شدند که راست و راست افراطی حملات شدیدی را توجه دایان بکند و حتی گروهی از آنها نوشتند که دایان اساسا فاقد سلامت روان است.

جنگ یوم کیپور و سقوط دایان

جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳، نقطه عطفی در کارنامه دایان بود و موجب شد که اعتبار او به شدت آسیب ببیند. در این جنگ که با حمله غافلگیرانه مصر و سوریه به اسرائیل آغاز شد، ارتش اسرائیل در روز‌های ابتدایی متحمل خسارات زیادی شد و انتقادات گسترده‌ای به دایان به‌عنوان وزیر دفاع وارد گردید. او که به عدم آمادگی و پیش‌بینی نادرست متهم شد، از سوی افکار عمومی و ارتش مورد انتقاد قرار گرفت و اعتبار خود را در میان اسرائیلی‌ها از دست داد. این جنگ به پایان دوران رهبری نظامی او منجر شد و بسیاری از اسرائیلی‌ها را به تجدیدنظر در مورد دایان واداشت.

در سال‌های بعدی افشای اسناد جنگ یوم کیپور، تصویری مغایر با «اسطوره دایان» به نمایش گذاشت و او را به عنوان فرمانده‌ای محتاط و گاه بی‌توجه به نیاز‌های واقعی کشور نشان داد. پس از این جنگ، دایان ناچار شد از مقام خود استعفا دهد و برای اسرائیلی‌ها که او را به عنوان قهرمان می‌شناختند، به یک چهره ناکام تبدیل شد.

موشه دایان نیازی به پشتیبنی امنیتی آمریکا برای اسرائیل نمی‌دید و به شدت با شروط آمریکا مخالف بود؛ شروطی که شامل منع گسترش ارضی و خودداری از تلافی‌جویی نظامی می‌شدند. در یکی از گفتگو‌های غیررسمی با سفیران آمریکا، بریتانیا و فرانسه، دایان تلافی‌جویی‌های نظامی را به‌عنوان یک «ماده حیاتی» برای ارتش اسرائیل توصیف کرد و توضیح داد که این اقدامات اولا دولت‌های عربی را مجبور به تدابیر شدید برای حفاظت از مرزهایشان می‌کند و ثانیا، به اسرائیل امکان می‌دهد که سطح بالایی از تنش را در ارتش و کشور حفظ کند. در این نشست، گیدئون رافائل که در کنار دایان حضور داشت، به موشه شارت گفت: «این‌گونه بود که فاشیسم در ایتالیا و آلمان آغاز شد!» 

دایان در کل به آمریکا بدبین بود. وی در کتاب خاطراتش در جمله‌ای گویا نوشته است: «دوستان آمریکایی ما به ما پول، سلاح و مشاوره می‌دهند. ما پول را می‌گیریم، سلاح‌ها را می‌گیریم، و از مشاوره صرف‌نظر می‌کنیم.»

وقتی که سرهنگ دیپلمات شد

دایان پس از استعفا از وزارت دفاع، به عنوان وزیر امور خارجه در دولت مناخم بگین منصوب شد و در این مقام نقش مهمی در مذاکرات کمپ دیوید و توافق صلح با مصر ایفا کرد. این توافق، نخستین پیمان صلح میان اسرائیل و یک کشور عربی بود. با این حال، بسیاری بر این باور بودند که دایان از روی ناچاری و برای بازسازی چهره سیاسی خود به این توافق روی آورد. او که همواره به استفاده از زور و خشونت برای رسیدن به اهدافش شهرت داشت، این بار در نقشی دیپلماتیک ظاهر شد. منتقدان او اعتقاد داشتند که این تغییر رویکرد بیشتر از سر اجبار و فشار‌های بین‌المللی بود تا یک اعتقاد واقعی به صلح. یکی از روزنامه‌نگاران اسرائیلی درباره نقش او در توافق کمپ دیوید می‌گوید: «دایان مرد جنگ بود، نه صلح. او تنها زمانی به صلح تن داد که دیگر راهی برای جنگ باقی نمانده بود.»

نظرات شما