اهم صحبت های عبدالله رمضانزاده سخنگوي دولت اصلاحات به شرح زیر است:
*سال 84 در جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و نیروهای پیشروی دانشجویی، با کمبود شدید منابع مالی روبه رو بودیم و در 100 شهر از 400 شهر کشور ستاد نداشتیم. شما تصور کنید که ما حتی اگر از هرکدام از این 100 شهر 5 هزار رای هم می آوردیم، نفر دوم انتخابات می شدیم و به مرحله دوم می رفتیم.
* آقای هاشمی سال 84 درخواست حمایت از ما نداشت. ما برای جلوگیری از پیروزی آقای احمدی نژاد از طرفداران آقای معین دعوت کردیم که به ایشان رای بدهند. که این دعوت هم خیلی مقبول نیفتاد.
* کاملا آقای هاشمی امروز با هاشمی آن روز از نظر افکار عمومی متفاوت است. ممکن است که خود ایشان مدعی باشند که هیچ تغییری نکرده اند؛ ولی واقعیت این است که افکار عمومی آن روز یک نوع به هاشمی نگاه می کرد و امروز یک نوع دیگر. آن روز هنوز هاشمی مواضع خود را در برابر آقای فلاحیان وزیر اطلاعات خود، روشن نکرده بود. حتی موضع خود را در رابطه با جامعه روحانیت مبارز مشخص نکرده بود. همه اینها باعث می شد که نیروهای پیشروی اصلاح طلب حاضر نشوند که زیر بار رای جمع کردن برای هاشمی بروند.
*فتح سنگر به سنگر هم اگر از سوی حجاریان مطرح شده به این معنی است که قدم به قدم و تدریجی اصلاحات باید اتفاق بیفتد. این حرف امروز ما هم هست. اصلاحات باید تدریجی اتفاق بیفتد و اصلاحات یکباره یعنی انقلاب و کسی به دنبال انقلاب نیست. بنابراین فتح سنگر به سنگر به معنای سنگر جنگی نیست به معنای قدم های تدریجی برای جلو بردن اهداف اصلاح طلبان است.
* فشارها سنگین تر شده و به تعبیر آقای تاجزاده آنچیزی که ما می توانیم امروز بگوییم این است که ما پخته تر از گذشته می توانیم عمل کنیم. اما اهداف فرقی نکرده است و حرکت باید آرام، تدریجی، مدنی و قانونی و بدور از خشونت و در چارچوب اهداف نظام باشد.
* ما پیروزی آقای روحانی را توانایی خود می دانیم.
*کمتر نشستیم تا با رقبا صحبت کنیم و دیگر اینکه کمتر سعی کردیم نگرانی های طرف مقابل را برطرف کنیم. طرف مقابل ما یکسری نگرانی ها از رفتار ما داشت که از نظر ما بیجا بوده و چون اهمیتی به آن نمی دادیم خیلی هم به آن توجه نکردیم. باید توجه می کردیم و بیشتر با طرف مقابل به گفت وگو می نشستیم. امروز پیشنهاد آقای خاتمی مبنی بر گفت و گوی همه جناح ها ناشی از همین پختگی امروز است.
* ببینید همین که آقای روحانی آمده به سمت اصلاح طلبان، همین که آقای ناطق نوری مواضع معتدلی می گیرند و همینکه شعارهای تند مربوط فقط به عده معدودی وابسته به یک جریان خاص محدود شده که از نظر جامعه افراطی نامیده می شوند، این نشان می دهد که اهداف خود را پیش برده ایم و گفت و گوهایمان نتیجه داده است.
* من نمی دانم چقدر صلاح است که این مسائل مطرح شود یا نه. چون مایل نیستیم فضای سیاسی دو قطبی بر کشور حاکم شود. اما من پیشنهادی که در شب قبل از دستگیری در شورای مرکزی مشارکت مطرح کردم را اینجا می گویم. به رییس جلسه که آقای میردامادی بود، گفتم که آقای میردامادی احتمال حضور مردم در خیابان ها وجود دارد و ما باید سعی کنیم که این فضا آرام شود و کسی در خیابان ها نیاید. سعی کنیم مجوز بگیریم و در محیط سر بسته مردم را گرد هم جمع کنیم تا نظرات خود را بیان کنند. این آن بنایی بود که ما در سال 88 دنبال آن بودیم و هنوز هم معتقدیم که باید در مورد حوادث آن سال و راجع به اتفاقاتی که افتاد گفت و گو کرد.
* دولت گذشته واقعا فاجعه تاریخی بود. من تصور نمی کنم که در 200 سال گذشته چنین ضربه ای به کشور وارد آمده باشد. واقعا بعد از دولت شاه سلطان حسین صفوی ضربه ای به سنگینی دولت احمدی نژاد نخورده ایم.
* البته من برخلاف نظر خیلی ها معتقدم که آقای احمدی نژاد باید می آمد. البته حتما رهبری تدبیری را اندیشیده اند و مصالحی را در نظر گرفته اند. اما بالاخره باید یک روزی روشن شود که این مسیر غلط بود. باید روشن شود که این مسیر حداقل برای اقتصاد معیشتی ایران فاجعه بار بود. یعنی باید روشن شود ضریب جینی که نشان دهنده فاصله بین طبقات غنی و فقیر است در دولت احمدی نژاد افزایش پیدا کرده است. فقرا فقیرتر و اغنیا غنی تر شدند. احمدی نژاد باید می آمد و مورد نقد قرار می گرفت آنوقت معلوم می شد که چقدر رای دارد. باید بالاخره احمدی نژاد می آمد و جواب هدر رفت 800 میلیارد دلار درآمد نفتی را می داد می گفت که این پولها کجا رفته؟ در برنامه چهارم توسعه قرار بود دولت سالانه 15 میلیارد دلار درآمد نفتی را مصرف کند و نرخ رشد اقتصادی 8 درصد را طبق سند چشم انداز توسعه داشته باشد. این نرخ هشت درصد برای این بود که سالی یک میلیون شغل ایجاد شود و اگر ایجاد می شد تازه نرخ بیکاری در حد همان سال 81 و 82 باقی می ماند. احمدی نژاد سالی صد میلیارد دلار درآمد نفت را مصرف کرده شاید هم بیشتر، ولی نرخ رشد اقتصادی منفی بوده این یعنی نرخ بیکاری افزایش پیدا کرده بود.
* من لفظ افتضاح را بکار می برم تا معلوم شود که واقعا چه بر کشور گذشته. ما تقریبا در دنیا همه کشورها را از دست داده بودیم. یکی از اصولگرایان همین چند روز گذشته گفتند که حتی در مسائل سوریه هم احمدی نژاد با رهبری هم موضع نبوده است. او حتی سوریه را هم نمی توانسته برای ایران نگه دارد. تنها رابطه خود با ونزوئلا را افزایش داد. من فکر می کنم که انتخابات فرصت خوبی بوده برای پرسش ما و پاسخ او. منتهی این تدبیر رهبری که جامعه نباید دو قطبی شود، یک مصلحت اندیشی مناسبی بوده است.
* روحانی باید یک تیم منسجم و هم فکر برای خود ایجاد کند. ساختار حزب اعتدال و توسعه ساختاری نیست که بتواند از پس این کار بربیاید. نیروهای کارکشته ندارد و حتی گاهی وقت ها اشتباهات استراتژیکی هم مرتکب می شود. بنابراین روحانی تنها ست اما خاتمی یک تیم قدرتمند را پشت سر خود داشت.
* شخص روحانی بیشترین میزان مقبولیت برای کسب رای عمومی را دارد. بنابراین کسی را در مقابل ایشان نمی توانیم قرار دهیم و نمی خواهیم هم قرار دهیم.
* ناطق نوری از اول هم مخالف حضور احمدی نژاد به عنوان نماینده اصولگرایی بود. اما شخصی مثل باهنر اصرار داشت که من آقای احمدی نژاد را آوردم. مصاحبه کرد و گفت که این دستاورد من است. حالا امروز که طبل رسوایی دولت گذشته همه جا زده شده ممکن است بگوید من نبودم اما مصاحبه های ایشان موجود است. در عین حال هنوز هم نگفتند که با کدام اقدام احمدی نژاد مخالف هستند. با مصرف 800 میلیارد دلار مخالف هستند یا اینکه آنها را در قدرت خود شریک نکرده؟
* ما صریح و روشن اعلام کرده ایم التزام به قانون اساسی داریم و در چارچوب قانون اساسی فعالیت می کنیم. یکی از اصول قانون اساسی ولایت فقیه است؛ بنابراین ما التزام به ولایت فقیه داریم. به ما می گویند که شما بیایید و بگویید که اعتقاد به ولایت فقیه هم دارید. ما می گوییم که اعتقاد مساله ای درونی است و معیار سنجشی وجود ندارد که بگوییم این اعتقاد وجود دارد یا ندارد. اما آنچه که مربوط به التزام به ولایت فقیه است را قبول داریم و پایبندی خود را نیز بر آن ثابت کرده ایم. در تمام این مدتی که نیروهای اصلاح طلبی که با خاتمی همکاری می کردند بازجویی، محاکمه و زندانی شدند هیچکدام نتوانستند حتی یک مورد ثابت کنند که اینها خلاف مصالح کشور عمل کرده اند.
* ما اختلاف نظر داریم با جناح مقابل خود، ما با حضور نظامیان در سیاست مخالف هستیم، خیلی صریح و روشن می گویم امام هم گفتند که حضور نظامیان در سیاست کشور سم است و ما هم آنرا سم می دانیم. ما معتقدیم که نیروهای نظامی فارغ از جناح بندی ها به گونه ای باید رفتار کنند که اگر روزی نیازمند پشتیبانی مردم شدند همه مردم پشت سر آنها بایستند. و اگر وارد دعوای سیاسی شدند در روزی که کشور به آنها نیاز دارد و آنها نیاز به کشور دارند ممکن است جمعی از مردم از آنها جدا شوند. ما این را یک خطر برای امنیت ملی می دانیم. حالا از این مساله می توان به عنوان مخالفت با نظام یاد کرد؟ نه اینگونه نیست.
* از بین رزمندگان، جانبازان، ایثارگران و آزاداگان ببینید چه تعداد در بین اصلاح طلبان وجود دارد و چه تعداد در میان آنان است. معلوم است که همه حرف هایی که علیه ما زده می شود برای خارج کردن اصلاح طلبان از صحنه است و وقتی هم توانستند اصلاح طلبان را از صحنه خارج کنند فساد را بر کشور حاکم کردند. خیلی روشن بگویم که برای ادامه فسادشان نمی خواهند اصلاح طلبان حضور داشته باشند.
* اگر سیاست احمدی نژاد را ادامه می دادیم و اگر روحانی نیامده بود وضعیت ما مثل ونزوئلا بود که پول اسکناس کم دارد حتی نمی تواند اسکناس چاپ کند. نرخ توزم 500 درصدی می دانید یعنی چه؟ یعنی یک دمپایی را اول سال می خریدید 1000 تومان و آخر سال باید آن را 5 هزار تومن یعنی پنج برابر بیشتر می خریدید. آنوقت باید دم مرز افغانستان و عراق صف می ایستادیم و دمپایی می خریدیم. این را تیم اطلاع رسانی دولت نتوانسته به انجام برساند. صدا و سیما که ساز خودش را می زند و غیر از منفی بافی چیزی ندارد؛ بنابراین اگر این احساس وجود دارد گیر در تیم اطلاع رسانی دولت است. هنوز هم دیر نشده و روحانی حتما باید کاری انجام دهد.