رویداد24| یک سال قبل پلیس در جریان شلیک به شهروندی قرار گرفت که خانه همسایه‌اش مورد دستبرد قرار گرفته بود. کسانی که با پلیس تماس گرفتند گفتند یک سارق به همسایه‌شان شلیک و فرار کرده است.
جسم نیمه‌جان مرد جوان به بیمارستان برده شد اما ساعاتی بعد جان باخت. تحقیقات ماموران برای شناسایی متهم آغاز شد و آنها متوجه شدند که عامل شلیک با یک موتورسکیلت فرار کرده است. با به دست آمدن شماره موتور، پلیس موفق شد صاحب آن را که جوانی به نام پوریاست، شناسایی و بازداشت کند. پوریا به دست داشتن در سرقت اعتراف کرد و گفت: من و دوستم به نام سلیمان با هم برای سرقت رفتیم اما قرار بر شلیک و قتل نبود و سلیمان سر خود این کار را کرد.
او گفت: من و سلیمان چند خانه دیگر را هم مورد سرقت قرار داده بودیم. روز حادثه داشتیم از خیابان مختاری رد می‌شدیم که متوجه شدیم چراغ‌های یک واحد از آپارتمانی در این خیابان خاموش است. واحد در طبقه دوم بود. تصمیم گرفتیم به خانه دستبرد بزنیم. سلیمان را سر خیابان پیاده کردم و منتظر شدم. سلیمان رفت و چند دقیقه بعد صدای شلیک آمد. بعد هم سوار موتور شد و از من خواست که فرار کنیم.
با راهنمایی متهم، پلیس موفق شد سلیمان را شناسایی و بازداشت کند. مرد جوان مدعی شد قصد قتل نداشت و گلوله کمانه کرد و ناخواسته به مقتول خورد.
به این ترتیب، کیفرخواست علیه هر دو متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد. متهمان در شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند.
در جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست قصاص کردند و سپس متهم ردیف اول در جایگاه قرار گرفت. سلیمان گفت: من و دوستم در خیابان می‌چرخیدیم تا فرصت مناسبی برای سرقت پیدا کنیم. چراغ‌های خاموش طبقه دوم یک ساختمان توجه مرا جلب کرد. پوریا روی موتور منتظر ماند و من از بالکن خودم را به طبقه دوم رساندم و در خانه با کلکسیونی از اجناس نقره و قیمتی روبه‌رو شدم. آنها را برداشتم اما موقع خروج در راه‌پله‌ها با همسایه‌ها مواجه شدم. آنها فریاد زدند و من که ترسیده بودم اسلحه کشیدم و گفتم دنبالم نیایند. از ساختمان خارج شدم ولی قربانی بدون توجه به هشدارم دنبالم دوید. برای اینکه او را متوقف کنم مقابل پایش شلیک کردم. اما یکی از تیرها ناخواسته پس از برخورد با زمین کمانه و به پای او برخورد کرد. اصلاً قصدم کشتن او نبود.
سپس پوریا در جایگاه قرار گرفت. او که متهم به معاونت در قتل شده است، گفت: اتهام را قبول ندارم. هیچ نقشی در قتل نداشتم و حتی متوجه شلیک هم نشدم. من سر خیابان منتظر بودم. البته می‌دانستم سلیمان اسلحه دارد اما قرار نبود شلیکی صورت بگیرد. بعد از اینکه فراری‌اش دادم متوجه شدم به فردی شلیک کرده است.
قضات بعد از گفته‌های متهمان و پایان محاکمه، برای صدور حکم وارد شور شدند.