رویداد۲۴| حواس و تمرکز ما بر مواضع ترامپ در قبال ایران و مسائل خاورمیانه است، اما تاثیر رویکردهای دولت جدید آمریکا در برابر چین نیز اهمیت کمتری ندارد. بالا گرفتن تقابل بین این دو کشور که از قضا یکی از آنها دوست و شریک اقتصادی ما و نسبتمان با دیگر هم معلوم است؛ موضوعی است که نباید از غافل شویم.
همین امروز «جو بایدن» و «شی جینگ پینگ» در حاشیه اجلاس همکاری اقتصادی آسیا و اقیانوسیه (APEC) در پایتخت پرو با یکدیگر دیدار کردند. حتی به توافق هم رسیدند و بایدن اعلام کرد که ایالات متحده و چین باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از تبدیل رقابت بین دو کشور به «درگیری» به کار گیرند.
شی جین پینگ، رئیسجمهور چین نیز به همتای آمریکایی خود گفته که کشورش «تمام تلاش خود را برای تضمین انتقال آرام» در روابط خود با ایالات متحده به کار خواهد گرفت و آمادهی همکاری با دولت جدید ترامپ است.
این در حالی است که ترامپ با وعده وضع مالیاتهای سنگین بر واردات، از جمله تعرفههای تا ۶۰ درصدی بر کالاهای ساخت چین، در انتخابات پیروز شده است. تحلیلگران معتقدند که روی کار آمدن دولت جدید آمریکا نقشههای شی جینپینگ برای تبدیل چین به قطب فناوری را نقش بر آب کرده و تنش بین دو اقتصاد بزرگ جهان را بیشتر خواهد کرد.
حساسیت موقعیت برای چین، اما از آن رو است که اقتصاد این کشور از از زمان شیوع کرونا تا کنون در حوزهها مختلف رشد کندتری را تجربه کرده و با مسائلی مثل رکود بازار مسکن، افزایش بدهی دولتی و بیکاری، و کاهش مصرف مواجه بوده است.
تاکید رئیس جمهور چین بر اینکه آماده همکاری با دولت جدید ترامپ است، در راستای همین وضعیت و تلاش برای کاهش تنشها است. منتها باید دید که بایدن هم رویکردی را در پیش میگیرد که امکان مدیریت آن سوی چین وجود داشته باشد یا خیر؟ پاسخ تحلیلگران به این سوال گزینه دوم است. مثلا «دیپلماسی ایرانی» نوشته: «انتخاب ترامپ میتواند اولویتهای سیاست خارجی دولت آمریکا را تغییر دهد و همانند دوره قبل که رقابتهای آمریکا و چین در دریای چین جنوبی و همچنین جنگ تعرفهها بالا گرفته بود مسیر سیاست جهانی را به سمت دومین جنگ سرد بین ایالات متحده و این بار چین بهجای شوروی سوق دهد که البته با جنگ سرد اول بسیار متفاوت و دارای ابعاد و پیچیدگیهای گستردهای خواهد بود.»
در این تحلیل ضمن اشاره به حوزههای رقابتی مختلف بین چین و آمریکا از مسائل نظامی و امنیتی گرفته تا موضوعات حقوق بشری، به زوایای مختلف جنگ اقتصادی آنها از تعرفههای تجاری گرفته تا فناوری و ... اشاره شده است. نکته قابل اهمیت، اما نقش خاورمیانه در میانه تقابل این دو قدرت جهانی است که «دیپلماسی ایرانی» درباره آن نوشته: «خاورمیانه مسیر اصلی عبور جاده ابریشم آبی و جاده ابریشم خاکی است و درصورتیکه دولت ترامپ به بنبست کشاندن این طرح مصر باشد با استفاده از روشهای مختلف از جمله وعدههای اقتصادی در وهله نخست و در وهله دوم سیاست چماق و هویج و در وهله سوم افزایش فشار بر کشورهای خاورمیانه به دنبال بنبست کشاندن طرح جاده ابریشم نوین آبی و خاکی چین خواهد بود و سعی خواهد کرد که سرمایهگذاریهای چین در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در راستای احداث جاده ابریشم نوین آبی و خاکی را به بنبست بکشاند.
گزارهی دوم دررابطهبا خاورمیانه این مسئله است که کشور چین در حال حاضر روزانه ۱۶.۶ میلیون بشکه نفت مصرف میکند درحالیکه تولید نفت چین روزانه ۴.۲ میلیون بشکه است. چین همچنین روزانه ۱۱.۳ میلیون بشکه نفت خام وارد میکند که از این میزان ۵.۶ میلیون بشکه مربوط به خاورمیانه است و ۱.۵ میلیون بشکه نفت را نیز روزانه از روسیه وارد میکند. بخش اعظمی از نفت وارداتی چین از خاورمیانه است. درصورتیکه عزم آمریکا برای مهار چین جدی باشد این مسئله دور از ذهن نیست که این موضوع در آینده بر تحولات امنیتی و ژئوپلیتیک خاورمیانه اثرگذار باشد و یا آمریکا درصدد برآید که با افزایش قیمت نفت یا کاهش تولید کشورهای خاورمیانه عملاً اقتصاد چین را تحتالشعاع قرار بدهد. باتوجهبه اینکه ایالات متحد تقریباً تمام مصرف روزانه خود را بهصورت نفت شیل تولید میکند افزایش قیمت نفت برای کشور چین بیشاز ایالاتمتحده گران تمام خواهد شد؛ اما درصورتیکه ایالاتمتحده به دنبال کاهش تولید و صادرات نفت خاورمیانه به چین از طریق مسائل امنیتی و ژئوپلیتیک باشد این موضوع یک برنده خواهد داشت و آن روسیه است که میتواند بهسرعت جایگزین بخشی از نفت مورد نیاز چین بشود که از خاورمیانه تأمین میشود؛ اما این موضوع خود میتواند اقتصاد متحدان آمریکا ازجمله هند و اتحادیه اروپا را نیز تحت تأثیر قرار دهد. به نظر میرسد که ایالات ممکن متحده ممکن است درصدد این مسئله برآید که کشورهای عربی را به سمت افزایش صادرات به هند و یا اتحادیه اروپا تشویق کند.»
اگر وضعیت خاورمیانه و نقش دولت آمریکا در کنترل تنشها یا دامن زدن به درگیریها را در نظر بگیریم، مساله برای ما اهمیت بیشتری پیدا خواهد.شاهد اینکه کشاورززاده، سفیر پیشین ایران در چین در گفتوگو با رویداد۲۴ گفته بود: «چینیها میدانند که اسراییل به عنوان عامل آمریکا، دنبال مهار چین در خاورمیانه است. چینیها به واسطه سرمایهگذاریهایشان دنبال آرامش در منطقه هستند و به همین خاطر برای بهبود روابط ایران و عربستان تلاش کردند، اما آمریکا دنبال تنش در خاورمیانه است.» این را هم باید توجه داشته باشیم که چین یکی از مهمترین خریداران نفت ایران در شرایط تحریمی کنونی است. شرایط تحریم که بنا به ادعای برخی رسانهها مثل فایننشال تایمز، ترامپ از همین حالا دنبال سختتر کردن آن است.
نکته دیگر اینکه چین در کنار روسیه دو دوست و به اصطلاح شرکای راهبردی جمهوری اسلامی ایران بودهاند. حال اگر با آمدن دولت ترامپ و به واسطه سیاستهای او چین هم از نظر اقتصادی و ... تضعیف شود، نگاه به شرق ایران به اندازه قبل هم به درد ایران نخواهد خورد.