صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ - 2024 November 18
کد خبر: ۳۹۱۲۵۸
تاریخ انتشار: ۲۳:۲۵ - ۲۷ آبان ۱۴۰۳
رویداد۲۴ گزارش می‌دهد:

اسحاق رابین که بود؟| نخست وزیر اسرائیل که به دست صهیونیست‌ها ترور شد!

اسحاق رابین، رهبر حزب کارگر و نخست‌وزیر وقت اسرائیل، در ۴ نوامبر سال ۱۹۹۶ به دست یک صهیونیست افراطی ترور شد. گناه رابین چیزی نبود جز امضای توافق صلح با سازمان آزادی‌بخش فلسطین. افراطیون اسرائیلی این عمل را خیانت به قوم یهود می‌دانستند و به همین دلیل در پی قتل رابین برآمدند.

رویداد۲۴| «ترور اسحاق رابین به دست گروهی که مصمم بودند روند صلح خاورمیانه را متوقف کنند، نمونه‌ا‌ی نادر از موفقیت تمام و کمال خشونت سیاسی است. هدف این ترور توقف فرآیند صلح میان اعراب و اسرائیل و جلوگیری از بازگشت اراضی کرانه باختری به فلسطینی‌ها بود. این دقیقا همان چیزی بود که چند ماه پس از ترور رابین و بازگشت حزب راست‌گرای لیکود به قدرت اتفاق افتاد. بنابرین با در نظر گرفتن هدف این اقدام، شاید بتوان آن را موفق‌ترین ترور سیاسی در سراسر تاریخ دانست.» بنی موریس، مورخ نامدار اسرائیلی

اسحاق رابین در سال ۱۹۲۲ در اورشلیم به دنیا آمد و در دهه‌های ابتدایی زندگی‌اش، وارد فعالیت نظامی شد و در سال‌های بعدی به یکی از چهره‌های مهم ارتش اسرائیل بدل گشت. او در جنگ ۱۹۴۸ اعراب و اسرائیل نقشی کلیدی ایفا کرد و در جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ به‌عنوان رئیس ستاد ارتش اسرائیل، نقشی محوری در پیروزی اسرائیل داشت. این دستاوردها، جایگاه رابین را در جامعه اسرائیل تثبیت کرد و به او لقب «آقای امنیت» داد.

دوران فعالیت نظامی رابین جنبه‌های تاریک زیادی دارد. رابین در دوران انتفاضه اول به نیرو‌های نظامی دستور داده بود استخوان‌های معترضان فلسطینی را بشکنند. این مسئله حتی در میان برخی از هم‌پیمانان سیاسی‌اش نیز مورد نکوهش قرار گرفت. رابین بعد‌ها درباره این دوره گفت: «من تنها در پی بازگرداندن نظم بودم، اما روش‌هایم اشتباه بودند.»

تحولی که همه را شگفت‌زده کرد

اسحاق رابین دقیقا شش سال پس از دستور جنجالی و غیرانسانی خود، اینبار در مقام نخست‌وزیر اسرائیل، با یاسر عرفات دست داد و پیمان صلح اسلو را به همراه وی امضا کرد. رابین در مراسم پیمان صلح اسلو گفته بود: «امروز، با صدایی بلند و رسا، به شما می‌گوییم که خون و اشک کافی‌ست. دیگر بس است»؛ و این سخن با توجه به سابقه رابین بسیار عجیب بود. اما این تحول از کجا ناشی می‌شد؟

تحول رابین به همان دوران انتفاضه اول بازمی‌گشت. با طولانی شدن انتفاضه و تشدید خشونت‌ها، رابین به این نتیجه رسید که بحران اسرائیل و فلسطین بیش از آنکه یک مسئله نظامی باشد، یک مناقشه سیاسی است که نیاز به راه‌حل دیپلماتیک دارد. این تغییر دیدگاه، مسیر او را از یک فرمانده نظامی به سیاستمداری نسبتا صلح‌طلب تغییر داد.

رابین در سال ۱۹۹۲ و با پیروزی حزب کارگر، به‌عنوان نخست‌وزیر انتخاب شد و مذاکراتی را با سازمان آزادی‌بخش فلسطین آغاز کرد. این مذاکرات به توافق‌نامه اسلو در سال ۱۹۹۳ منجر شد که برای نخستین بار اسرائیل و فلسطینی‌ها را به‌عنوان دو طرف مشروع مناقشه به رسمیت شناخت. تصویر دست دادن تاریخی رابین با یاسر عرفات در کاخ سفید، به‌عنوان نمادی از امید برای صلح در جهان شناخته شد.

قیام راستگرایان اسرائیل علیه رابین

به‌محض امضای توافق‌نامه‌های اسلو، جناح راست اسرائیل، آنها را خیانت دانستند. این مخالفت زمانی شدت گرفت که گروه‌های فلسطینی حماس و جهاد اسلامی با انفجار بمب‌های انتحاری در اسرائیل_ منفجر کردن اتوبوس‌ها و کشتن تعدادی از غیرنظامیان_ مخالفت خود را با اسلو نشان دادند. رابین به خیانت به مردم خودش متهم شد. در تجمع‌های ضد دولتی، معترضان پلاکارد‌هایی حمل می‌کردند که تصویر فتوشاپ شده‌ای از رابین را در حالی که چفیه معروف عرفات را به سر داشت یا در لباس نازی نشان می‌داد. رابین در همه‌جا به عنوان یک خائن معرفی می‌شد.


بیشتر بخوانید: انقلاب سنگ‌ها چه بود؟ شورشی برای احیای کرامت


همزمان سازمان امنیت داخلی اسرائیل (شاباک) صحبت‌هایی را در محافل راست افراطی شنود کرد که مایه‌ی نگرانی بودند. خاخام‌های ناسیونالیست افراطی، رابین را «رودف» می‌خواندند: در شریعت یهود رودف به فردی قاتل اطلاق می‌شود که می‌توان او را به خاطر جلوگیری از قتل‌های بیشتر به قتل رساند. 

در آن زمان بنیامین نتانیاهو دشمن اصلی رابین و رهبر وقت اپوزیسیون بود. او دو تظاهرات گسترده علیه رابین راه انداخت که شعار اصلی آن «مرگ بر رابین» بود و نتانیاهو خود در آنها سخنرانی می‌کرد. نتانیاهو فعالیت شدیدی علیه رابین می‌کرد، به حدی که رئیس سازمان امنیت داخلی اسرائیل از وی درخواست کرد که لحن خود را نرم‌تر کند و هشدار داد که جان اسحاق رابین در خطر است. اما نتانیاهو از قبول این درخواست امتناع کرد.

 

سیاستمداران جناح راست اسرائیل، برای حفظ وضع موجود و نگه داشتن فلسطینی‌ها در تعلیقی دائمی، همواره بر انباشت هرچه بیشتر قدرت نظامی تاکید می‌کردند و به همین جهت از هرگونه صلحی و هرشکلی از به رسمیت شناختن مردم فلسطین امتناع می‌کردند. امروز هم اوضاع مشابهی وجود دارد و نتانیاهو نمونه بارز این رویکرد است. او محافظه‌کاری تندرو، و مدافع وضعیت موجود است که علاقه‌ای به مذاکره و سازش با فلسطینی‌ها ندارد و اکنون به‌صراحت راه‌حل دو دولتی را رد می‌کند. برای نتانیاهو و امثال او، یهودیان حقوقی تاریخی بر «سرزمین اسرائیل» دارند. این امر نتانیاهو و همپالکی‌هایش را به طرفدار جنگ دائمی تبدیل می‌کند.

از ترور اسحاق رابین تا سوگواری عرفات

اسحاق رابین در شب ۴ نوامبر ۱۹۹۵، در یک گردهمایی که از سوی حزب کارگز اسرائیل و برای حمایت از برقراری صلح با فلسطینی‌ها برگزار شده بود، به قتل رسید. قاتل رابین، ایگال امیر نام داشت و یک اسرائیلی تندروی ۲۵ ساله بود. وی از میان جمعیت بیرون آمد و دو بار پشت سر هم به نخست‌وزیر شلیک کرد. یک ساعت و نیم پس از این واقعه اعلام شد که اسحاق رابین جان باخته است. ایگال امیر انگیزه خود برای قتل رابین را چنین بیان کرده بود: «رابین به دلیل تمایل به واگذاری سرزمین به اعراب و موافقت با تشکیل یک حکومت فلسطینی، یک «رودف» است و بنابراین خون او مباح می‌باشد.»

اسحاق رابین دو روز بعد از مرگش در اورشلیم به خاک سپرده شد. چهره‌های سیاسی مختلف در مراسم خاکسپاری او، حضور داشتند، از جمله ملک حسین، پادشاه اردن که یک سال قبل از ترور رابین پیمان صلحی میان اسرائیل و اردن امضا کرده بود. یاسر عرفات از شرکت در مراسم منع شده بود، اما چند روز بعد از خاکسپاری به آپارتمان خانواده رابین رفت و در اقدامی که نشانه احترام عمیق تلقی شد، چفیه خود را برداشت و به خانواده رابین تسلیت گفت.

بعد از مرگ رابین چه شد؟

جانشین بلافصل رابین، رقیب دیرینه‌اش «شیمون پرز» بود. جناح راست به دلیل ارتباط با ترور رابین موقتا تضعیف شده بود و این مقطع زمانی بسیار مناسب برای برگزاری انتخابات بود چرا که، در آن شرایط خاص، حزب کارگر قطعا پیروز می‌شد. اما در کمال تعجب همه‌گان، شیمون پرز با برگزاری انتخابات زودهنگام مخالفت کرد. درواقع شیمون پرز می‌خواست پس از سال‌ها در سایه رابین بودن، تا زمان برگزاری انتخابات بعدی در قدرت باشد و این زمان هرقدر طولانی‌تر می‌شد به نفع پرز بود. شِوِز، معاون اسحاق رابین، درباره اقدام شیمون پرز می‌گوید: «او می‌خواست خودش در قدرت باشد. او تصور می‌کرد می‌تواند تا زمان برگزاری انتخابات بعدی محبوبیت زیادی نیز کسب کند و بازهم در قدرت باقی بماند. مسئله فقط خودخواهی شیمون پرز بود.» 

نهایتا انتخابات در ماه مه ۱۹۹۶ برگزار شد و شیمون پرز شکست سختی از رقیب راست‌گرای خودش خورد. برنده این انتخابات نیز کسی نبود جز دشمن اصلی اسحاق رابین و سخنران راهپیمایی‌هایی که ضد او برپا شده بود؛ کسی که شعار «مرگ بر رابین» را بر سر زبان‌ها انداخت و کسی که متهم به چشم‌پوشی از تحریکاتی شد که به قتل رابین انجامید: برنده کسی نبود جز بنیامین نتانیاهو. 

بنابرین، چند ماه بعد از مرگ رابین دولت او نیز سقوط کرد و چشم‌انداز صلحی پایدار میان فلسطینی‌ها و اسرائیلی‌ها نیز از میان رفت. هیچ‌کس نمی‌داند اگر رابین کشته نمی‌شد چه اتفاقی می‌افتاد. اما آنچه روشن است این است که فرآیند صلح اسلو زمانی شکست خورد که حزب لیکود تحت رهبری بنیامین نتانیاهو، در سال ۱۹۹۶ به قدرت رسید و اسرائیل به تعهدات خود در توافق اسلو عمل نکرد. به همین جهت باید بر گفتاری که در ابتدای نوشته آوردیم صحه گذاشت: را این ترور در سراسر تاریخ بی‌نظیر است و در میان ترور‌های سیاسی کمتر موردی را می‌توان یافت که چنین به اهداف خود رسیده باشند. هدف قاتل او، متوقف کردن فرآیند صلح اسلو و جلوگیری از انتقال اراضی کرانه باختری به فلسطینی‌ها بود. با ترور رابین و بازگشت حزب راست‌گرای لیکود به قدرت، دقیقا همین اتفاق و تروریست‌ها به اهداف خود دست یافتند.

نظرات شما