رویداد۲۴| بحث داغ امروز شروع مذاکرات ایران و اروپا است، ان هم مقطع حساس کنونی که از یک طرف شورای حکام و با خواست و پیگیری اروپاییها علیه ایران قطعنامه صادر کرده است، از طرف دیگر دونالد ترامپ به کاخ سفید برمیگردد و از طرفی هم با یک منطقه پرتنش و پردرگیری مواجه هستیم!
از سرگیری مذاکرات ایران و اروپا درباره مسائل هستهای در این شرایط بسیار حائز اهمیت است به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران میتواند زمینهساز مذاکرات آتی حتی مذاکره با آمریکا باشد. خاصه اگر در نظر داشته باشیم که در ایران از سوی چهرههایی مثل علی لاریجانی در روزهای اخیر پالس مذاکره داده میشود.
با این حال ورود به مذاکره از سوی طیف تندرو داخلی با مخالفت و انتقاداتی همراه است. مروری بر روزنامههای امروز شاهد این مدعا است. در این بین، اما روزنامه اصولگرای فرهیختگان نگاه منطقیتر به موضوع داشته به جای مخالف سعی در بررسی عقلانی شرایط کرده است. این روزنامه نوشته: «برمبنای کسب اطلاعی که «فرهیختگان» از برخی منابع آگاه به دست آورده، «ابتکار شروع مذاکره از جانب ایران بوده» و طرف اروپایی نیز «پذیرفته تا پای میز مذاکره با ایران» بیاید و در خصوص جزئیات آن صحبتی مطرح نشده است. برمبنای آنچه بقایی اعلام کرده هم قرار نیست مذاکرهای در خصوص «حمایت از محور مقاومت» و «قدرت دفاعی ایران» صورت گیرد.»
«فرهیختگان» در ادامه به گفتگو با تحلیلگران در این خصوص پرداخته و به نقل از ساسان کریمی، کارشناس روابط بینالملل نوشته: «جمهوری اسلامی ایران، تشخیص داده است که یک راه برای تأمین منافع خود، قرار گرفتن در یک منظومه مشترک فکری با طرفهای مقابل از جمله اروپاست. این منظومه میتواند شامل تنظیم ادبیات یکسان یا تعیین اولویتهایی در روابط فیمابین باشد که مستلزم ایجاد فضایی برای تبادل نظر و بارش فکری میان مذاکرهکنندگان ایرانی و اروپایی است.»
او به اینکه مذاکرات آتی زمینهساز مذاکره با آمریکا خواهد بود، اعتقاد نداشته و گفته: «جمهوری اسلامی ایران اگر به این نتیجه برسد که تماس یا مذاکره مستقیم با دولت جدید آمریکا به سود منافع ملی کشور است، تعارفی نخواهد داشت و این کار را انجام خواهد داد. نیازی هم به واسطه یا میانجی ندارد. اگر احساس کند که مذاکره غیرمستقیم یا حتی انجام معاملات بدون مذاکره به تأمین بهتر منافعش کمک میکند، آن مسیر را انتخاب خواهد کرد. در هر حال، اروپاییها وزن و جایگاه خود را دارند؛ هرچند که این وزن نسبت به گذشته کاهش یافته و در مقابل آمریکا چندان قابل توجه نیست. با این وجود، هدف از این گفتگوها در حال حاضر، به نظر میرسد که حل و فصل موضوعاتی باشد که میان ایران و اتحادیه اروپا یا کشورهای اروپایی مطرح است و ارتباطی به موضوعات مرتبط با آمریکا ندارد.»
مهدی خانعلیزاده، اما این مذاکرات را جدی نگرفته و گفته: «اروپا در زمانی که همراهی خوب آمریکا را با خود داشت، بازیگر اصلی نبود، بازیگر وابسته به متغیر اصلی یعنی ایالات متحده بود. در شرایط بعد از ترامپ چنین چیزی وضعیت را برای او بدتر هم خواهد کرد. اروپا نمیتواند بازیگری کند و البته نمیخواهد هم بازیگری کند. شرایط آن را ندارد»
حسن بهشتیپور، اما نظر دیگری دارد و به «فرهیختگان» گفته: «بزرگترین فرصت این است که ایران نشان میدهد که اهل مذاکره و گفتگو است و میخواهد مسئله را از طریق مذاکره و گفتگو حل کند و حتی در داخل هم فضای مثبتی را ایجاد میکند. تهدیدش این است که اروپاییها هر توافقی کنند نمیتوانند اجرا کنند، چون در این سالها من هرچه نگاه کردم، دیدم که اروپاییها هر چیزی را هم که با ایران توافق میکنند، نمیتوانند اجرایی کنند. مانند دو طرحی که بعد از برجام دادند و گفتند آمریکا با نفوذ خودش در بازارهای مالی، مانع اجرا میشد. بااینحال تنش ایران و اروپا را کاهش میدهد، حتی اگر به توافق و لغو تحریم نرسد بازهم کار خوبی است. بیفایده بودن با بینتیجه بودن متفاوت است. نتیجهای که ما میخواهیم لغو تحریمهاست، اما لغو تحریم با آمریکاست. اما فایدهاش این است که میتواند تنش موجود را کاهش بدهد و چنین چیزی را محقق کند.»