رویداد۲۴| ششمین نشست از سلسلهنشستهای «وفاق ملی» تحت عنوان «نسبت وفاق ملی و اصولگرایی» با حضور «عباس سلیمی نمین» مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، و «سعید آجرلو» فعال سیاسی و مدرس دانشگاه، و تعدادی از کارشناسان و دانشجویان حوزه مطالعات سیاسی در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری برگزار شد.
سلیمینمین بهعنوان نخستین سخنران این نشست با بیان اینکه انتخابات ریاستجمهوری اخیر موجب روی کار آمدن قشری عقلایی از اصلاحطلبان شد، تأکید کرد: این مسئله توفیقی برای ملت ایران و ناکامی برای بدخواهان ملت بود؛ چرا که ظرفیتهای اصلاحی در کشور را گسترش میدهد، جریانهای سیاسی را وادار به تولید اندیشه و فکر میکند و به تقویت جامعه منجر میشود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه قبل از این انتخابات شاهد برخی تهدیدها بودیم، بعضی جریانهای تندرو به دنبال وفاق با بیرون از کشور بودند و این جای تأسف داشت، افزود: در آن سو هم برخی از نیروهای اصولگرا به دنبال بیرون راندن همه اصلاحطلبان از عرصه سیاسی کشور بودند، اما خوشبختانه این انتخابات موجب شد اصلاحطلبانی که به افزایش فاصلهٔ مردم از صندوقهای رأی کمک میکردند به سمت دعوت مردم به رجوع به صندوقهای رأی برگشتند و این یک تغییر اساسی بود. از طرف دیگر مسیر اصولگرایانی که در راستای تنگ کردن و محدودکردن فضای سیاسی کشور قرار داشتند برای ما مخاطرهآمیز بود و آینده خوبی را در برابر کشور قرار نمیداد.
این فعال سیاسی اصولگرا در ادامه صحبتهای خود با تأکید بر اینکه هر قدر ظرفیت نظام را کم کنیم رشدی از آن حاصل نمیشود، افزود: ما در طول تاریخ همواره زمانی توفیق داشتهایم که سر یک موضوع به وفاق رسیدهایم؛ طبیعی است که امروز بدخواهان اعلام کنند که زمینه وفاق در جامعه وجود ندارد؛ این حرف کسانی نیست که به این جامعه و کشور تعلق خاطر داشته باشند، این تصور که یک عده چه اصلاحطلب و چه اصولگرا، بتوانند مسائل را بهتنهایی حل کنند باطل است، چرا که بدخواهان «ایران قوی» هستند و هرگز حاضر نخواهند شد که همه ظرفیتها کنار هم قرار بگیرند و مشکلات حل شود، بنابراین حتماً در مسیر وفاق مانع ایجاد میکنند.
سلیمی نمین با اشاره به اینکه یک سری اقدامات بر اساس منفعتطلبی حزبی و گروهی، وفاق ملی را دچار مشکل میکند، گفت: ما میتوانیم وفاق را حول اشتراکات شکل دهیم و از تکرار برخی اتفاقات همانند منازعات سالهای بعد دوم خرداد جلوگیری کنیم. دولت باید بهگزینی را مدنظر قرار دهد و بهجای درنظرگرفتن نزدیکی حزبی یا قبیلهای که به تضعیف وفاق منجر میشود، توانمندیها را هدف بگیرد.
وی با بیان اینکه همه ما و همچنین اهالی رسانه وظیفه داریم یادآوری کنیم که نباید اجازه درهم شکستن وفاق ملی بهخاطر منافع ناچیز را داد، گفت: گامهای خوبی در سطح کلان در دولت چهاردهم برداشته شده و باید همین نگاه را در سطوح پایین نیز دنبال کنیم. وفاق از جانب اصولگرایان گلخانهای نیز تهدید میشود و باید تلاش کنیم به سمت فضای باز سیاسی برویم؛ البته زمانی میتوانیم در اصولگرایان این نگاه را اصلاح کنیم که نیروهای تندروی اصلاحطلب نیز کنترل شوند؛ چرا که این نیروها قطبیساز و حذفگرا میشوند یا شاید به سمتی بروند پیوندهای خارجی خود را تقویت کنند.
همچنین در ادامه نشست «نسبت وفاق ملی و اصولگرایی» در معاونت راهبردی ریاستجمهوری، سعید آجرلو فعال سیاسی و مدرس دانشگاه هم مهمترین وظیفه جریان اصولگرایی در شرایط کنونی را جلوگیری از تبدیلشدن دولت پزشکیان به دولت دوم بنیصدر یا دولت دوم روحانی دانست و گفت: دولت بنیصدر بهصورت عینی نیمهتمام ماند و دولت روحانی بهصورت کارکردی. ادبیات توافق باید بتواند در سطح حاکمیت و نیروهای سیاسی به مسائل پاسخ دهد.
وی تصریح کرد: وفاق را میتوان هم به قرارداد و هم به تفاهم سیاسی یا اجتماعی تعبیر کرد و وفاق تنها وقتی میتواند بلندمدت باشد که به تفاهم بیانجامد. ایده وفاق، چون جدید است ممکن است به شکست بینجامد، بنابراین برای حفظ و توفیق و دستاوردسازی آن باید برنامه داشت و کار کرد.
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به اینکه ایده وفاق ملی در واقع پاسخی است به ناکارآمدی دولت و سرخوردگی جامعه، افزود: برخی اصولگرایان و اصلاحطلبان به دنبال قدرتسازی توسط تضاد و تنش هستند، اما در ایران تضاد کار نمیکند و در نهایت به تضعیف دولت و سرخورده شدن جامعه منجر میشود. وفاق، سیاستطلبی است، در برابر سیاستگریزی و سیاستستیزی، و وفاقگرایی یعنی سیاست کار میکند.
آجرلو با بیان اینکه عرصه اقتصاد برای شروع توافقسازی میان گروهها سادهتر است، گفت: در عرصه سیاست داخلی برای شکستنخوردن وفاق ملی نیازمند روحیه وفاقخواهی هستیم؛ از سوی دیگر از درون وفاق باید امتداد اجتماعی و خلق قدرت و حل مسئله بیرون بیاید.
وی با تقسیم جریانهای راست یا اصولگرایی امروز ایران به راست نهادی یا میانه و راست تودهگرا، و تقسیم جریانهای چپ یا اصلاحطلب به چپ نهادی یا روزنهگشا، چپ ساختاری و چپ جنبشی، تأکید کرد: گروههای مانع وفاق ملی، راست تودهگرا و چپ جنبشی هستند. وفاق وقتی معنا دارد که با حفظ هویت و تمایز، چپ نهادی و راست نهادی بتوانند برای حل مسائل توافق کنند و به یک نظم سیاسی جدید شامل یک اصلاحطلبی نهادی جدید و یک اصولگرایی نهادی جدید برسیم.
این فعال رسانهای افزود: فلسفهه سیاسی و راهبردِ مسعود پزشکیان از نظر من امتداد همان راهبرد روزنهگشا یا چپ نهادی (میانه) است. ما از بعد از دوم خرداد گرفتار دوقطبیسازی شدیم. از یک طرف در جناح اصولگرایی گفتار توسعه و توسعهخواهی کمرنگ بوده و تندرویهای بخشی از اصلاحطلبان به تقویت تندروهای اصولگرایان و پایداری انجامید و از سوی دیگر در فضای سیاسی جامعه جبهه، جای حزب را گرفته، لذا حول ایدهها احزاب شکل نمیگیرد و تقویت نمیشوند. بعد از روزنهگشایی این صحنه دوقطبی تغییر کرد و میانه قوی و توافق ممکن شد و امروز در مجلس و دولت میانه چپ و راست قویتر است و حسن روابط رؤسای قوا یک سرمایه است. نکته مهم آنکه اگر در شرایط کنونی توافقگرایان بخشی از مسئله جامعه را حل کنند، نیروی توافقگرایی دو طرف تقویت میشود.
این فعال سیاسی اصولگرا با انتقاد از بیصدایی دولت گفت: دولت در مسیر اجرای پروژهها و حل مسئله صدا پیدا میکند و محبوبیت و امتداد اجتماعی مییابد. یکی از سازوکارهای توافقسازی، جلسات سران قواست و حمایت رهبری یکی از مهمترین سرمایههای دولت است. در ذهن دکتر پزشکیان رابطه دولت و رهبری تعریف شده و مشخص است، و این امر به توفیق او کمک میکند.
وی با تأکید بر اینکه ما چارهای نداریم جز اینکه دولت موفق شود، افزود: گزینههای جایگزین خیلی خطرناک است. از سوی دیگر گرایشهای دوقطبی وقتی پدید میآید که نهادها کار نکنند. با توجه داشت که، چون جامعه ایران قوی است مدلهای اقتدارگرایی و حذف جامعه برای توسعه در ایران جواب نمیدهد. شما بدون تفاهم با جامعه نمیتوانید مسائل کشور را حل کنید؛ بنابراین رقابت سیاست داخلی ما بایستی حول محور توسعه باشد.