رویداد۲۴ | زینب غبیشاوی: روز ۱۸ آذر، مردم سوریه و جهان با خبر «سقوط دمشق» و «فرار بشار اسد» از خواب بیدار شدند. تصرف دمشق و سقوط کامل سوریه محتمل بود اما نه ظرف ۱۱ روز! گروه تحریرالشام با رهبری محمد الجولانی توانست همه سوریه را در کمال آرامش و بدون خونریزی تصرف کند و برای انتقال قدرت و حتی برگزاری انتخابات، از نخست وزیر سابق کمک بگیرد.
درباره چگونگی تصرف و چرایی کنار کشیدن ایران و آینده جبهه مقاومت، با جلال ساداتیان دیپلمات سابق و کارشناس روابط بین الملل در رویداد۲۴ صحبت کردیم که در ادامه بخشهای مهم این گفتگو را میخوانید:
سید جلال ساداتیان با اشاره به تصرف سوریه و اینکه چرا کار به یکباره به اینجا کشید، میگوید: «غفلتهایی که در ابعاد مختلف صورت گرفت، کار را به اینجا کشاند. یعنی زمانی که در وضعیت خوبی به لحاظ دیپلماسی در منطقه بودیم و میتوانستیم بسیاری از قضایا را حل و فصل کنیم، اجازه این کار داده نشد. مثلا در اواخر دوره آقای دکتر روحانی که مسئله برجام قابل حل بود، میشد بقیه موضوعات مانند مسائل منطقهای را هم حل کرد. اما متاسفانه در آن زمان ما این کار را نکردیم.»
او به بحران ۷ اکتبر اشاره میکند و معتقد است «در داستان ۷ اکتبر برخی میگویند طراحی و دام اسرائیل برای حماس بود تا آنها را به دام بیاندازد. برخی هم میگویند این بخشی از تحریک ایران بود تا عربستان به سمت اسرائیل نرود. حالا با هر انگیزهای که بود، این اتفاق رخ داد. متعاقبا بعد از این اتفاق ضربههای سختی به غزه، حماس و جهاد اسلامی وارد شد و بعد از آن هم که حزب الله در حمایت از آتشبس در غزه وارد کار شد، شاهد این بودیم که خودش هم در معرض تهاجم قرار گرفت و رهبرانش را یکی پس از دیگری از دست داد و این موضوع بخشی از توانمندی حزبالله را گرفت.»
این کارشناس سیاست خارجی در ادامه یادآور شد: «یعنی از یک سو حماس درگیر شد و از سوی دیگر حزبالله، و بعد هم اسرائیل مواضع ایران در سوریه را مورد حمله قرار داد. این فرصتی بود که دستگاههای اطلاعاتی ما غافل از مسائل شدند.در ادلب و بعد از سرکوب داعش و با وساطت ترکیه، آن ته ماندههای تکفیریهای جهادی را در آنجا جا دادند و با این بهانه که اینها از ملیتهای مختلف هستند و پخششدنشان میتواند مسئلهساز باشد، این گروهها در منطقه ماندند که به مرور به آنها سلاح و آموزشهای لازم داده شد. از این غفلت، ترکیه نهایت استفاده را کرد و درست زمانی که آتشبس در لبنان برقرار شد، نیروهایش را وارد سوریه کرد و با این بهانه که من به اسد پیشنهاد گفتگو دادم اما خودش نپذیرفت، شهرهای سوریه را تصرف کرد.»
ساداتیان درباره خروج نیروهای ایرانی از سوریه میگوید: «بسیاری از نیروهای ایرانی از روزهای قبل سوریه را ترک کردند. برخی از پایگاههای روسیه در حلب را هم ترک کردند و به سمت لاذقیه و طرطوس رفتند. همه اینها نشانههایی از پیروزی مخالفین اسد بود و محمد الجولانی به عنوان رهبر پیامهایی را به رهبران در خصوص حسن همجواریی میداد. او با سی ان ان مصاحبه کرد و گفته بود ایران باید تغییر رویه دهد، حتی به کردهای شمال سوریه پیام دوستی داد و به همین ترتیب شرایط بهبود روابط را فراهم کرد. هرچند که اعلام شده بعثیها در اردن به تلاش افتادهاند بعد از سوریه به عراق بروند و تهدیداتی را ایجاد کنند.»
این کارشناس معتقد است در دوران سوریه جدید، ترکیه دست بالاتری دارد: «در سقوط بشار اسد و در حاکمیت جدید، ترکیه دست بالا را دارد و ظاهرا اسرائیل هم راضی به این امر است چرا که جایی که حزب الله تقویت میشد را میبندند و حتی بعید نیست آتش بس را لغو و مجدد حملات به حزب الله را شروع کنند. گفته میشود این تهدیدها میتواند به سمت ایران هم باشد! به طور کلی منطقه برهم ریخته است.»
وی درخصوص اینکه چرا ایران سقوط سوریه را تماشا کرد، گفت: «به نظر میرسد ایران در وضعیت فعلی و پیش از سقوط کار زیادی نمیتوانست انجام دهد. چرا که نیروهای روسیه خودشان را عقب کشیدند و ارتش سوریه انگیزه لازم را نداشتند و خودشان در حال تخلیه شهرها بودند و گفته بودند به صورت تاکتیکی در حال عقب نشینی هستیم. حزب الله و حشدالشعبی هم انگیزهای نداشتند. فاطمیون هم به سمت لاذقیه رفتند. در نتیجه نیروهای همراه و همسوی با ایران کار چندانی انجام ندادند. ایران هم با توجه به شرایطی که دارد سعی کرد دخالتی نداشته باشد و تمایل درگیری نظامی نداشتند.»
او در ادامه با بیان این نکته که بنظر می رسد تا برچیده شدن بساط مقاومت و حذف توانمندی آنها، ضربات ادامه پیدا کند، گفت: «یعنی حزب الله خلع سلاح شود، حوثی ها به نوعی سازش برسند، حسد الشعبی در نیروی ارتش عراق ادغام شود و اگر مقاومتی باقی بماند، دچار درگیری و بحران بشود. آینده را روشنتر از این نمیتوان تصویر کرد، ایران هم به سمت غرب تمایل بیشتر نشان دهد و با توافقاتی در زمینه هستهای و برد موشکی بتواند فرصت لازم را برای بازسازی خود و دیگران فراهم کند و اینکار هم منوط به کنار آمدن با داخل و مردم خود و سازش ملی میسر میشود، وگرنه هم از داخل و هم از بیرون در معرض تهاجمات بیشتر قرار می گیرد.»